طرفداری - انتخاب بهترین های تاریخ، همواره کاریست که رسانه ها و خبرنگاران علاقه خاصی به آن دارند و کاملاً امری سلیقه ای است، که می تواند موافقین و مخالفین زیادی همراه داشته باشد. وب سایت Fourfourtwo، صد بازیکن برتر تاریخ فوتبال را اینگونه چینش کرده است:
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش اول)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش دوم)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش سوم)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش چهارم)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش پنجم)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش ششم)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش هفتم)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش هشتم)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش نهم)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش دهم)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo (بخش یازدهم)
100 فوتبالیست برتر تاریخ به انتخاب FourFourTwo؛ نفر پنجم: کریستیانو رونالدو
خلاقیتش به اندازهای در فوتبال موثر بود که پاهایش موثر بود. حضور نابغهای مانند کرایوف، باعث شد یک تغییر بزرگ در محیط فوتبال امروزی شکل بگیرد.
شکست در بیسبال برابر بود با رشد در فوتبال؛ زمانی که یوهان کرایوف اولین بار در سن ده سالگی به آژاکس پیوست، او بیشتر ترجیح میداد یک بت (کسی که در بیسبال با چوپ توپ ها را میزند) باشد تا فوتبالیست. پنج سال زمان برد تا مربی، او را متقاعد کرد که فوتبال جای درستی برای اوست.
او در محلی در شرق آمستردام بزرگ شد، جایی که فاصله کمی با محل تمرین آژاکس داشت. کرایوف ساعت ها در خانه بود و تحت نظر سرمربیان انگلیسی کیث اسپرگئون و ویک باکینگهام فوتبال و زبان (انگلیسی) را یاد میگرفت. این پسر کالوینیسم (یک نوع فرقه مذهی در مسیحیت نزدیک به پروتستان ها) بالاخره متقاعد شد که حضورش در فوتبال، میتواند این رشته را تغییر دهد. به همین سبب کرایوف خیلی زود، درحالی که فقط 17 سال داشت در رختکن آژاکس به دیگران دستور میداد. اما او کاملاً حق داشت. یک بار در یک جمله بسیار معروف، گفت: "قبل از اینکه من اشتباه کنم، من آن اشتباه را انجام نمیدهم."
ابداع توتال فوتبال
دو ماه پس از اولین بازیاش برای تیم اصلی، کرایوف مربی فیزیولوژی سابق، رینوس میشل را ملاقات کرد. آنها در کنار یکدیگر، توتال فوتبال را ابداع کردند. وینگرها با مدافعان کناری «اور-لپ» انجام میدادند تا عرض زمین را در اختیار داشته باشند، مدافعان نیز تشویق میشدند بازی را از عقب آغاز کنند و مهاجمان نوک - که معمولاً کرایوف در آن پست قرار داشت - میتوانستند آزادانه ارکستر را در زمین رهبری کنند.
این کار جواب داد و کرایوف در 20 جام بزرگ قهرمان شد، از جمله سه قهرمانی پیاپی جام باشگاههای اروپا میان سالهای 1971 تا 1973، قبل از اینکه به بارسلونا و اسپانیا تبعید شود. اما انقلاب او مختص یک باشگاه نبود، ال سالوادور (نجاتدهنده) در بارسلونا هم کار خودش را انجام داد و تیم کاتالانی پس از 14 سال موفق به کسب لا لیگا شد. هیچ کس نمیتوانست سرعت او، نگاهش به بازی و گل زنی را داشته باشد و با او رقابت کند.
در جام جهانی 1974 بدون شک تیمی که مستحق بود قهرمان جام نشد. هلند در فینال 2-1 به آلمانی غربی باخت، آن هم درحالی که بدون اینکه تیم میزبان حتی یک لحظه مالک توپ شود، آنها با نتیجه 1-0 پیش بودند. کرایوف شاید در عرصه ملی به نقطه اوج نرسید، اما قطعاً [حضور در تیم ملی] به جذابیتهای او افزود.
کرایوف در سال 1978 درحالی که 31 سال داشت بازنشسته شد و از رفتن به جام جهانی آن سال سر باز زد. در همان سال، اگرچه او برگشته بود، اما بخش عمدهای از اعتبارش را در کاتالونیا از دست داده بود. به تیم های آمریکایی لوس آنجلس آزتکس و واشنگتن دیپلماتس رفت، به عنوان یک درو کننده جام به آژاکس بازگشت و حتی یک فصل هم برای بزرگترین رقیب آژاکس، فاینورد، به میدان رفت. رودی فن دانتزیگ که در جریان مداوای سرطان کرایوف دوست نزدیک او بود، میگوید:
کرایوف همیشه در کنترل به نظر میرسید. او کاری میکرد که کارها انجام شوند. یک موضوع بسیار احساساتبرانگیز (دراماتیک) در مورد او وجود دارد، مانند نمایشهای یونانی - مرگ یا زندگی - نگاه او تقریبا این بود، حتی زمانی که در یک رقابت معمولی در لیگ هلند بازی میکرد.
اما میراث کرایوف فراتر از روزهای بازیاش است. بازگشت به آژاکس و بارسلونا به عنوان سرمربی، باعث ایجاد یک انقلاب مدرن شد. او بازیکنان را بر اساس توانایی و استعدادشان اولویت بندی میکرد و برای یک دهه به موفق ترین سرمربی در میان همکاران خود تبدیل شد.
زمانی که در سال 1988 به نیوکمپ رسید، باشگاه همچنان تحت شعار «prueba de la muñeca» عمل میکرد، به معنای آزمایش عروسکها؛ یعنی اگر یک جوان 15 ساله با قد 180 سانتی متر (5 فوت و 9 اینچ) در باشگاه حضور داشت، نگه داشته میشد و فرصتی برای بقیه باقی نمی ماند. اما در زمان کرایوف، ژاوی، آندرس اینیستا و لیونل مسی انتخاب شدند که قد 5 فوت و 7 اینچی داشتند. پپ گواردیولا یک بار در مورد او گفت:
کرایوف کلیسا را ساخت و سایر سرمربیان بارسلونا صرفا آن را ترمیم کردند.
این میراثی بود که از کرایوف به جا مانده است.
برهه برجسته زندگی حرفه ای:
آن چرخش، در جام جهانی 1974 در برابر سوئد. هنوز هم یکی از برترین حرکات دنیای فوتبال به حساب میآید که جزئی از لحظات مهم فوتبال یان اولوسن هم به شمار میرود. این بازیکن سوئدی، بعدها گفت:
من همه چیز در مورد این لحظه را دوست دارم و میدانم که این صحنه مشهور شده است. فکر میکردم میتوانم توپ را بگیرم، اما هنوز هم متوجه نشدهام چه شد. هر روز در مورد فوتبال فکر میکنم و هر روز به یوهان کرایوف فکر میکنم.