طرفداری- مادر مسی، کیسه هدایای عروسی را برمی دارد و به لیونل مسی می دهد. کل خانواده روی کاناپه نشسته اند و چای می نوشند.
مسی، فنجان چای را زمین می گذارد و به آرامی دستش را داخل کیسه می کند. اولین کارت را برمی دارد.
+ از طرف، نیمار جونیور، با آرزوی بهترین ها.
مسی پاکت را باز می کند. درون آن یک تراول پنجاه پوندی است.
پدر مسی با عصبانیت می گوید: همین؟دوست صمیمیت این بود؟ 50 پوند؟ مردک 222 میلیون گرفته، داره پاریس زندگی می کنه بعد فقط 50 پوند؟ شما می دونی با پول این نیمار چند تا بوگاتی می شه خرید؟ چند تا هواپیما می شه خرید؟ چند تا کشتی...
مسی حرف پدرش را قطع می کند: پدر باز شما رفتی تو تلگرام هرچی رو دیدی دانلود کردی و هرچی رو خواندی باور کردی؟ به خدا این دفعه حجم تموم شه من نمی خرما!دیدم دیشب اون کلیپ دابسمش رو دانلود کردی، 200 مگ حجمش بود. رعایت کن دیگه یه خورده.
پدر مسی به افق خیره می شود و زیر لب، کلماتی شبیه به بچه های مردم می گوید.
مسی دوباره دستش را داخل کیسه می برد و پاکت دوم را بیرون می آورد و شروع به خواندن نامه می کند.
+ از طرف دیگو آرماندو مارادونا. مسی، فرزندم، عروسی ات را تبریک می گویم. راستش را بخواهی، از وقتی آن نامرد، دختر مرا طلاق داد، یک نان خور دیگر اضافه شده و به همین خاطر، اوضاع مالی ، چندان خوب نیست. ولی چون نمی خواستم دست خالی به مهمانی ات بیایم، یک هدیه ناقابل برایت در پاکت گذاشته ام. دوستدار تو، عمو دیگو.
مسی یک بسته کوچک را از پاکت بیرون می آورد.
- این چیه؟
+ گچه؟
- فکر کنم پودر نارگیله
کسی سر در نمی آورد. مسی بسته را به گوشه ای می گذارد و پاکت بعدی را بیرون می آورد.
+ از طرف لوییس سوارز... بذارین ببینم چی نوشته. لئوی عزیز، سلام. امیدوارم در کنار همسرت سال های سال، به خوبی و خوشی زندگی کنی. من در فصل تعطیلات، به شکار رفتم و توانستم برایت هدیه ارزشمند تهیه کنم. امیدوارم که از آن به خوبی استفاده کنی.
یک دندان کوسه از داخل پاکت روی میز می افتد.
مسی آهی می کشد و پاکت بعدی را باز می کند.
+ از طرف پیکه و شکیرا
مسی با ترس و لرز پاکت را باز می کند و آن را می خواند: لئوی عزیز، سلام. برایت آرزوی خوشیختی داریم. برای هدیه، تصمیم گرفتیم که جدید ترین کلیپ...
همسر مسی با خشونت پاکت را از دست مسی می گیرد و به مسی چشم غره می رود.
مسی کلافه شده است. این چه هدیه هایی است؟ مگر پول چه اشکالی دارد؟
+ پاکت بعدی، از طرف سپ پلاتر! ساکت باشین ببینم چی می گه! نوشته که، مسی عزیز، من همواره به یاد تو بوده ام. همانطور که می دانی ، من را به دلیل اتهامات واهی دستگیر و روانه زندان کرده اند. تو می دانی که من بی گناهم. با این حال،این هشت هزار پوند را بگیر، هدیه نیست ها! فقط این پول ها فعلا دست من باشه برام دردسر درست می شه. اگه ممکنه این پول ها رو یه جا قایم کن، بعدا می آم ازت می گیرم. دوستدار تو، سپ
پدر مسی، آرام به جلو خم می شود، پول ها را برمی دارد و می گوید: دست من باشه، جاش امن تره.
مسی با ناراحتی، آخرین پاکت را باز می کند.
+ از طرف... ای بابا ول کن دیگه!
مسی با ناراحتی پاکت را روی زمین می اندازد و بلند می شود. همسر مسی پاکت را برمی دارد و نوشته داخل پاکت را می خواند: معذرت می خوام. استاد جمشید مشایخی.
***
فلورنتینو پرز، رییس باشگاه رئال مادرید، در اظهار نظری به شدت عشقولانه، فرموده اند اگر به اندازه وزن رونالدو، به او طلا هم بدهند، وی را نمی فروشد.
با همین فرمون:
مورینیو: اگر به تعداد موهای سر فلینی هم به من شمش طلا بدهند، او را نمی فروشم.
گواردیولا: اگر تمام جام هایم را پر از طلا کنید، باز هم به مالکیت توپ کمتر از 80 % راضی نمی شوم.
بارتومئو: اگر هم اندازه وزن نیمار هم طلا... جان؟ 222؟ خب باشه، بیاین وردارین ببرین.
سیمئونه: اگر به تعداد دست و پاها و صورت هایی که ترکوندیم هم شمش طلا بدهید، باز هم از اجرای فنون کاراته در زمین کوتاه نخواهیم آمد.
آلگری: برای رونالدو حاضر به پرداخت 20 میلیون یورو هستیم. جناب ماروتا می رسند خدمت تان. از طلا هم خبری نیست.
مونتلا: اگر به اندازه قهرمانی های اروپایی مان هم طلا داشته باشیم، باز هم از خرید بازیکنان درجه دو، دست برنخواهیم داشت.
فن خال: اگر به اندازه وزن من هم طلا بدهید، کلاسور و فلسفه ام را رها نخواهم کرد.
اکبر عبدی: 404! متاسفیم! جمله ای که به دنبال آن می گردید، دیگر موجود نمی باشد.