زانیار بهروش (نویسنده بخش آلمان): دورتموند آماده حضور در جمع 8 تیم
دورتموند گر چه با لشکری از مصدوم ها به روسیه رفته بود اما موفق شد در یک بازی حساب شده نتیجه ای عالی کسب کند تا بیشتر راه صعود به مرحله بعد را طی کرده باشد. دورتموند که از سخت ترین گروه دور مقدماتی به عنوان تیم اول صعود کرده بود و زنیت هم با خوش شانسی و فقط کسب 6 امیتاز راهی مرحله دوم شده بود.
بازی جلوی زنیت برای دورتموند رویایی شروع شد. شاید خود کلوپ هم فکر نمی کرد که تیمش تا دقیقه 5 با 2 گل از حریف جلو بی افتد. گل های زودهنگام باعث آسان تر شدن کار دورتموند و سخت تر شدن وضعیت زنیت شد و به اصطلاح تمام رشته های آن ها پنبه شد. کادر فنی دورتموند شناخت خوبی را از یاران اسپالتی کسب کرده بود و از کندی هافبک های میانی مدافعین روسی بهترین استفاده را کردند. دورتموند در بازی با زنیت به بهترین نحو تفکرات کلوپ را به نمایش گذاشت، پرس و فشار روی حریف در میانه میدان و وادار کردن بازیکنان حریف به اشتباه کردن و شروع ضد حملات از همان جا.
دورتموندی ها با استفاده از این روش بارها و بارها با حرکات ترکیبی و سرعتی مدافعین زنیت را پشت سر گذاشتند. گل های دورتموند شباهت زیادی به هم داشتند و تقریباً یکسان بودند. پرس دورتموند در بازی با زنیت به حدی شدید بود که اجازه فکر کردن به هافبک های این تیم (ویستل – تیموشچوک) را نمی داد و به محض رسیدن توپ به آن ها دو یا سه بازیکن دورتموند آن ها را احاطه می کردند و در آن شرایط بازیکنان میانی زنیت یا توپ رو لو می دادند یا مجبور بودند رو به بازی هوایی و پاس های بلند بیاوردند.
دورتموند در قسمت دفاعی هم بسیار خوب عمل کرد، البته باید ذکر کرد هر دو گل زنیت در این بازی مشکوک بودند. با توجه به مصدومیت بلند مدت اسون بندر اگر گوندوغان بتواند به تیم اضافه شود در مرحله بعد دورتموند واسه هر تیمی می تواند یک چالش اساسی باشد
امیررضا عباسی (نویسنده بخش انگلستان): آیا یونایتد صعود می کند؟
زمانی که نام المپیاکوس در برابر منچستر یونایتد دیده شد شاید بسیاری از هواداران شیاطین سرخ خوشحال شدند؛ خوشحال از آسان ترین قرعه ممکن در سخت ترین شرایط. با توجه به این قرعه یونایتدی ها خود را در مرحله یک چهارم نهایی می دیدند، مرحله ای که پس از سال 2011 دیگر رنگ آن را ندیده اند. اما در عرض یک ماه همه چیز عوض شد؛ باخت های پی در یونایتد وکم شدن شانس رسیدن به لیگ قهرمانان سال آینده معادلات را بر هم زد. با توجه به صحبت های پیش از بازی مویس می توان دریافت که او فکر قهرمان شدن در لیگ قهرمانان را در سر دارد؛ قهرمان شدنی مانند چلسی 2012 دی متئو! اما زمانی که شاگردان مویس به یونان رسیدند، همه شوکه شدند. ترکیبی عجیب از سوی مویس، بدون بازی دادن به عدنان یانوزای، ستاره هجده ساله یونایتد و بازی گرفتن از اشلی یانگ.
از همین ترکیب و بازی رسیدن به کلورلی و یانگ می توان فهمید که تنها هدف مویس از رفتن به آتن تنها کسب یک مساوی بوده است. بازی آغاز شد و با پاس کاری های پی در پی شیاطین سرخ هدف مویس از رفتن به یونان ثابت شد؛ پاس هایی که عمدتا در یک سوم دفاعی منچستر یونایتد و میانه زمین رد و بدل می شد. اما یونایتد نباید گل می خورد؛ گل خوردن آفت چنین ترکیب هایی است؛ گل اول المپیاکوس که البته با کمی خوش شانسی به ثمر رسید تمرکز یونایتدی ها را گرفت. ناتوانی خط هافبک منچستر یونایتد و البته کار خوب بازیکنان المپیاکوس نیز مانع به وجود آمدن خطر جدی ای روی دروازه المپیاکوس شد. در نیمه دوم نیز درحالی که انتظار می رفت منچستر یونایتد با اضافه شدن کاگاوا جان دوباره ای بگیرد و در پی جبران نتیجه باشد اما این المپیاکوس بود که گل دوم را به ثمر رساند.
کاگاوا نعمتی در حال حیف شدن برای یونایتد است؛ شاید بزرگترین مشکل قرمز پوشان شهر منچستر نبودن دو وینگر خلاق و باهوش در کناره های زمین است. فضا سازی ها کاگاوا فوق العاده بودند اما اشتباهات عجیب و غریب وینگرهای منچستر یونایتد مانع درخشش وی می شد. هم چنین مشکل دیگر منچستر یونایتد نداشتن انگیزه و روحیه بود؛ مویس پس از گل دوم تقریبا خود را باخت و بازیکنان منچستر یونایتد نیز بی انگیزه و بی هدف بازی می کردند؛ ظاهرا آن ها به همین نتیجه راضی بودند و می خواستند بازی با همین نتیجه به پایان برسد. نداشتن حتی یک شوت داخل چهارچوب دال بر این موضوع است. جدی ترین موقعیت یونایتدی که سال گذشته در برابر رئال قدرت نمایی می کرد توسط رابین فن پرسی به آسمان کوبیده شد! باخت تیم های بزرگ و قوی در برابر تیم های ضعیف تر امری است طبیعی؛ مانند باخت چلسی در برابر بازل و یا منچستر سیتی در برابر ویگان اما مشکل منچستر یونایتد نداشتن جذبه و قدرت در کادر فنی است.
مویس خیلی زود پس از گل دوم المپیاکوس روی نیمکت آرام گرفت؛ پس از بازی نیز تنش ها در اردوی یونایتد بالا گرفت و بازیکنان مدام بر علیه یکدیگر پیام می دادند. اتفاقی که اگر در زمان فرگی می افتاد منجر به اخراج بازیکنان خاطی می شد. عدم خلاقیت خط هافبک و اشتباهات مکرر خط دفاعی منچستر یونایتد نیز از دیگر نقاط تاریک این تیم بود. در سوی دیگر قرمز های یونانی با ارائه یک بازی منطقی و فوق العاده موفق شدند بازی را بدون گل خورده به پایان برسانند تا در اولدترافورد کار آسان تری را داشته باشند. حال باید ببینیم که شاگردان دیوید مویس می توانند در بازی برگشت از پس المپیاکوس بربیایند یا خیر؟
سینا تاکایدی (نویسنده بخش انگلستان): نتیجه به نفع چلسی است
چلسی در حالی در ترک تلکام آرنا به مصاف گالاتاسرای ترکیه می رفت که دیدار های جالبی نظیر دیدار دروگبا و چلسی، اسنایدر، دروگبا و مانچینی با مورینیو مقداری هواداران را از هدف اصلی بازی دور کرده بود. بد نیست نگاهی به ترکیب اولیه چلسی بیاندازیم. می بینیم که مورینیو چیدمان تیم خود را به 4-4-2 تغییر داده است، باید دلیل این کار را با هم بررسی کنیم. مورینیو خود استاد بازی روانی است و بدون شک از شرایط روانی حاکم در استانبول آگاهی کامل دارد و بدینوسیله مقداری سعی کرد تا بر شرایط غلبه کند و کنترل توپ و میدان را در اختیار گیرد. اما حضور شورله و تورس سرعتی و فیزیکی در نوک حمله و پشتیبانی آنها با ویلیان و هازارد سرعتی و تکنیکی پیش از شروع بازی به ما نشان داد که مورینیو قصد دارد روی ضد حملات سرعتی به گل برسد که البته مقداری در این کار خود موثر بود و حملات چلسی بیشتر ضد حمله های سریع بودند و گل چلسی نیز روی یکی از این ضد حملات به ثمر رسید.
اما دلیل برتری گالاتاسرای در نیمه دوم چه بود؟ بدون شک تنها فاکتور روانی عامل برتری آنها بود. بازیکنان چلسی در خانه حریف یک گل پیش افتاده بودند و بیشتر علاقه به حفظ نتیجه داشتند تا بهبود نتیجه و بازیکنان تیم ترکیه ای نیز از شرایط بازی خانگی و حمایت زاید الوصف هواداران خود بهره مند بودند و در پی جبران نتیجه بودند و در کار خود موفق شدند. اما بر روی کاغذ همچنان نتیجه به نفع چلسی است، با تساوی و گل زده در خانه حریف و 90 دقیقه فرصت در استمفوردبریج.
کیان موسوی (نویسنده بخش اسپانیا): رئال پیش از بازی برگشت صعود کرد
یکی از بی نقص ترین رئال های چند سال اخیر و شالکه ای که هیچ نشانی از یک تیم آلمانی نداشت.
بازی تحت الشعاع موضوعی مهم و تلخ برای مادریدی ها بود و آن هم عدم داشتن سابقه درخشان در مقابل تیم های آلمانی در خاک آلمان. کارلو آنجلوتی سرمربی تیم اسپانیایی در این فصل پس از بازگشت مصدومین تیمش و پیدا کردن ترکیب اصلی، نتایج خوبی با این تیم گرفته است و در این دیدار هم طبق پیش بینی ها همان ترکیب همیشگی را به میدان فرستاد. از آن سو کلر سرمربی شالکه با در اختیار داشتن تمامی بازیکنانش بهترین ترکیب خود را در اختیار داشت. تیم اسپانیایی این فصل عملکرد درخشانی در خط دفاع و به خصوص در خط حمله از خود نشان داده است و پیش بینی می شد این تیم آماده در برابر دفاع شالکه که در سال 2014 آماری خوب از خود به جای گذاشته است، بازی آسانی نداشته یاشد.
با شروع بازی اولین نکته ای که توجه همه را جلب کرد جو وحشتناک ورزشگاه فوق مدرن ولتینس آرنا بود و همین موضوع کافی بود تا در 15 دقیقه اول، بازی شکل اصلی خود را پیدا نکند و با برتری نسبی شالکه دنبال شود. پس از گذشت 15 دقیقه ابتدایی تیم مهمان کم کم مسلط به بازی شد و با استفاده از دو هافبک میانی آماده خود یعنی آلونسو و مودریچ بازی را در دست گرفت. اولین حرکت حساس رئالی ها را گرث بیل آغاز کرد و با یک کار تیمی زیبا توپ در یک رفت و برگشت به بنزما رسید و او گل اول را به ثمر رساند و خیلی زود استادیوم در سکوت فرو رفت. آلمانی ها که به جنگندگی معروف هستند، خیلی سریع قصد برگشت به بازی را داشتند و بلافاصله پس از دریافت گل صاحب موقعیت شدند و دراکسلر در محوطه شش قدم به توپ رسید و ضربه اش را زد ولی یکی از زیباترین صحنه های بازی رقم خورد و کاسیاس با سوپر واکنش خود دروازه را نجات داد تا بازی مساوی نشود. شاید اگر این توپ گل می شد داستان این بازی به کلی تغییر می کرد. بعد از این صحنه بود که سیاه بختی شالکه آغاز شد. مادریدی ها با گرفتن میانه زمین و سرعت دادن به بازی کاملا خط میانی شالکه را از کار انداخته بودند و فشار زیادی توسط مثلث معروف هجومی خود به دفاع حربف وارد کردند.
شالکه که کاملا بی نظم نشان می داد و اشتباهاتش زیاد شده بود، گل دوم را روی حرکت انفرادی بیل دریافت کرد. تیم مهمان کاملا سرحال نشان می داد و توانست موقعیت های زیادی خلق کند که با درخشش دروازه بان شالکه به گل نرسیدند. با شروع نیمه دوم همه انتظار بازگشت شالکه به بازی را داشتند، اما به نظر می رسید کلر و شاگردانش کاملا تسلیم قدرت تیمی و انفرادی بازکنان رئال شده بودند. خط دفاعی آن ها که نقطه قوتشان به شمار می رفت در این بازی به نقطه ضعف آن ها تبدیل شده بود و تسلیم حرکات زیبای بیل، بنزما و رونالدو شده بود. طبق انتظار باز هم رئال به گل رسید و این بار نوبت بهترین بازیکن جهان بود. شالکه که در دفاع کند نشان می داد کاملا اسیر سرعت مهاجمان رئال شده بود. باز هم بنزما روی یک حرکت یک و دو با رونالدو تک به تک شد و گلزنی کرد. آنجلوتی که تیمش کاملا سوار بازی بود، دست به تعویض زد و ایسکو و ایارامندی را وارد بازی کرد تا بازی را کنترل کند. مادریدی ها دست بردار نبود و با استفاده از عمق دفاع حریف تک به تک شدند و این بار ستاره ولزی گلزنی کرد. بازی رو به پایان بود تا باز هم مدافعین شالکه با شاهکاری دیگر توپ را دودستی تقدیم بنزما کردند و او رونالدو را در موقعیت تک به تک قرار داد و با گلزنی کریستیانو اختلاف به 6 برسد. شالکه که در زمین خودی کاملا تحقیر شده بود در آخرین دقیقه بازی یک حمله ترتیب داد و هونتلار توانست با ضربه ای دیدینی بازی را 6-1 کند تا رئالی ها موفق به کلین شیت نشوند.
قبل از مسابقه می شد پیش بینی کرد رئال مادرید در این بازی کار سختی را در پیش نداشته باشد، ولی شاید حتی خوشبین ترین هواداران رئال هم این نتیجه را پیش بینی نمی کردند. دو عامل باعث این اتفاق بود:
هماهنگی و آمادگی بالای خطوط سه گانه مادریدی ها به خصوص خط حمله و دیگری درصد خطای بالا، تجربه کم و شاید کافی نبودن علم و تجربه کلر برای سرمربیگری یک تیم در لیگ قهرمانان اروپا. به هر شکل رئالی ها راحت ترین کار را در دیدار برگشت در بین 16 تیم حاضر در این مرحله دارند و کارلتو می تواند با استراحت دادن به بازیکنان اصلی اش تیم خود را برای مراحل بالاتر آماده نگه دارد.