اختصاصی طرفداری-
سیستم در حال پیشرفت است اما طی دو سال اخیر اتفاقاتی غیرقابل پیش گیری رخ داده است. باشگاه ثروتمند، سود بیشتری می کند و باشگاه هایی که از لحاظ مالی ضعیف هستند، ضعیف تر می شوند. با این حال فوتبال یک صنعت نیست و رقابت در آن وجود دارد.
زیباترین دروغ در سیستم سرمایه داری را رئیس کمیته فیرپلی مالی یوفا به سادگی بیان میکند. رقابت سالم همان داستان گوبلز و دروغ بزرگ است. در کنار این دروغ بزرگ، چندین لاف کوچک هم به طبقات پایین تر گفته میشود. اول از همه اینکه شما تنها با تلاش و نبوغ میتوانید به اهدافتان برسید. چنین چیزی مطلقا درست نیست. گذشته از آن، اگر شما فرزند کارگر یا به عنوان مثال هوادار باشگاهی مانند لاس پالماس باشید، به وضوح خواهید دید کوچکترین اشتباه، اهداف شما را سالها به تاخیر میاندازد اما رقیب شما با گرفتن یک وام آن را جبران خواهد کرد. دوم آنکه اساساً طبقات پایین تر( در زمینه فوتبال تیمهای کوچک تر)، آزادی چندانی در فعالیتهای خود ندارند. پرورش استعداد، ایجاد فلسفه مشخص، آینده نگری و برنامههای بلند مدت برای طبقات پایین معنا ندارد. تصمیمات تیمهای کوچک تر نه تابع نظر جمعی هواداران یا اعضای باشگاه که تابع طمع تیمهای ثروتمند بالای جدول است.
از طرفی قوانین و اتحادیههای مختلف هم نه تنها در کنار ۹۹% که در کنار آن ۱% بالای جدول ایستاده اند. تمامی اتحادیههای فوتبال اروپا چیزی شبیه هرم هستند. در پایین این هرم تیمهای کوچک تر با بودجه کمتر حضور دارند و در راس آن، چند باشگاه انگشت شمار. تصمیمات مهم این اتحادیهها را نه اکثریت که اقلیت قدرتمند خواهند گرفت. تعجبی ندارد که افراد بالای این اهرام نزدیکان باشگاههای ثروتمند هر لیگ هستند. به عنوان مثال رئیس فدراسیون فوتبال اسپانیا همواره رابطه نزدیکی با باشگاههای رئال مادرید و بارسلونا داشته است و حالا که تشت رسوایی او به خاک کوچه افتاده است، از خوان گاسپارت رئیس سابق باشگاه بارسلونا به عنوان جانشین اسم برده میشود. ورود این قدرتها به قوانین مالیاتی و اقتصادی کشور هم جای تعجبی ندارد. قانون بکام مشخصا برای باشگاهی مانند رئال مادرید تصویب شد تا در اوج بحران اقتصادی، لوس بلانکوس بتواند با کمترین مالیات، کهکشان خود را براق تر کند. درست در زمانی که این ستارهها در کشور اسپانیا که با بی کاری بزرگ دست و پنجه نرم میکرد، آفتاب میگرفتند.
الکساندر سفرین رئیس تازه یوفا از ایجاد مالیاتهای جدید بر روی خریدهای گران باشگاههای اروپا سخن میگوید. چیزی که در سال ۲۰۰۹ قرار بود اتفاق بیفتد و هیچگاه به سرانجام نرسید. باید پذیرفت که زور باشگاههای بزرگ اروپایی بسیار بیشتر از این چنین قوانین است. باشگاه هایی نظیر چلسی حدود ۸۰ استعداد جوانرا در قبضه خود دارند و صحبتها در مورد ایجاد قوانین محکم تر در این حوزه، هنوز به نتیجهای نرسیده است. ۸۰ استعدادی که باشگاههای کوچک تر فقط میتوانند چند لحظه از آن استفاده کنند و هیچ کدام از این باشگاهها نمیتوانند برنامه بلند مدتی برای آنها داشته باشند. میتوان از فیرپلی مالی یوفا نام برد که قرار بود نتیجه رقابت را به میزان نفت استخراج شده وگذار نکند اما نتایج نشان میدهد ورود سرمایههای جدید نه تنها رقابت را بالا تر نبرده است که قدرت را در همان دایره تنگ نگه داشته است.
پرفسور کریستف کاسرر، رئیس شرکت مدیریت مالی و بازارهای سرمایه یا همان TUM که در زمینه دادههای مالی در حوزه یورو فعالیت میکند، اذعان میکند که نابرابری در بازار نقل و انتقالات شدیداً روی رقابت در لیگ تاثیر میگذارد. این نتیجه آنچنان شگفت آور نیست اما یافتههای جدید در مورد ورود سرمایه به بازار، نکته مهمی را گوشزد میکند. طبق دادههای جدید، بعد از اجرا فیرپلی مالی یوفا، فاصله بین تیمهای بسیار ثروتمند و تیمهای کوچک نه تنها کمتر نشده است که افزایش نیز یافته است. دلیل این نتایج این است که سرمایه داران جدید احساس میکنند که در باشگاههای بزرگتر راحت تر میتوانند قوانین را دور بزنند و طبعا آنها علاقهای به سرمایه گذاری در تیمهای کوچک تر ندارد. بدین ترتیب شاهد ورود خیل عظیمی از سرمایه به باشگاههای ثروتمند تر خواهیم بود. با یک مثال میتوان چرخه این نابرابری را بهتر توضیح داد. گروه فوتبال سیتی که صاحب باشگاه منچسترسیتی است در سال ۲۰۱۵، ۱۳% از سهام خود را به چینیها واگذار کرد و نزدیک ۴۰۰ میلیون یورو از این طریق به دست آورد. دولت چین این ۴۰۰ میلیون یورو را در جایی خرج میکند که بتواند در تابستان به راحتی بازیکنان را به منچستر بکشاند. این ورود نابرابر سرمایهها به چند باشگاه مشخص سبب میشود که هم در تابستان و هم در طول برگزاری رقابت ها، تیمهای کوچک تر قدرت کمتری برای رقابت داشته باشد. سلفی رئیس جمهور چین با سرجیو اگوئرو اتفاقی نبود.
حالا این قوانین که قرار بود نابرابری را از بین ببرد به شکاف عظیم بین باشگاهها کمک کرده است. این روزها حتی همین قوانین هم دچار تغییر شده اند و دیگر قرار نیست سالیانه سوپر باشگاهها مورد سوال قرار بگیرند و به آنها ۴ سال زمان میدهند تا فرصت کافی برای صاف کردن حسابهای خود را داشته باشند.
به نظر میرسد این روزها ایجاد یک اتحادیه متشکل از تیمهای کوچک تر اروپا بیش از پیش ضروری به نظر میرسد. یوفا هیچگاه قرار نبوده برابری را در بین باشگاهها ایجاد کند و دل بستن به چند قانون عملا دل بستن به قوانین جاری است. صحبتها در مورد ایجاد یک سوپر لیگ اتفاقی نیست. همان طوری که باشگاههای گلف، اجازه بازی کردن شما با رئیس بانک شهرتان را نمیدهد!