طرفداری - در بخش اول خواندید که برای آنالیز دقیق یک بازی، باید احساسات خود را کنار بگذارید و از منطق، بهره بیشتری ببرید. همچنین نکات ابتدایی در آنالیز یک دیدار نیز را مطالعه کردید. در این بخش، به بررسی «فاز تدافعی» و چگونگی آنالیز این فاز - البته به صورت خلاصه و کلی - خواهم پرداخت.
فاز تدافعی
من همیشه سعی ام بر این است که «فاز تدافعی» یک تیم را قبل از «فاز تهاجمی» آن تیم آنالیز کنم. اکثر سرمربی های حرفه ای بیشتر آماده سازی و تمرکز خود را بر روی سازمان دهی هر چه بهتر «فاز تدافعی» می گذارند (از جمله پپ گواردیولا و یورگن کلوپ)، زیرا «فاز تدافعی» آزادی عمل کمتری را به بازیکن می دهد و نتیجه این محدودیت، کاهش خلاقیت بازیکن و نداشتن رغبت به ایجاد تغییر است. اشتباه برداشت نکنید! همیشه بازیکن هایی استثنا و خلاق مانند لئوناردو بونوچی و سرخیو راموس در «فاز تدافعی» وجود دارند که این محدودیت ها را از میان برمی دارند.
در کنار موضوع اصلی، باید این نکته را نوشت که سرالکس، اعتقاد بسیار زیادی به تنظیم نکردن و محدود نکردن هر حرکت بازیکن در زمین داشت. او همیشه بر این موضوع تاکید می کرد که یک مربی باید بعضی مواقع از پافشاری بر روی تمام دستور هایش - مانند تصمیم گیری های از پیش تعیین شده و حل مسائل تمرینی - عقب بکشد و بگذارد که بازیکن خودش فکر کند که چه زمانی باید به حرف های سرمربی گوش فرا دهد و چه زمان خودش مغز متفکر حرکت هایش باشد. جانی اوانز را به خاطر دارید؟ کسی که با بی انصافی به عنوان بازیکنی ضعیف و به درد نخور، یا به اصطلاح "لرد" در میان طرفدارها شناخته می شد. این پسر نمونه ای عالی از بازیکنی بود که کاملا درک می کرد چه زمان باید دستورهای سرمربی را به سطل زباله بیندازد و چه زمان آن ها را بر روی سرش قرار دهد. ژاوی هرناندز را نیز می توان به عنوان مثالی دیگر از چنین بازیکن هایی نام برد.
به محض اینکه پلن سرمربی را متوجه شدید به سراغ شناسایی این نوع از بازیکن ها بروید و پس از ستایش آن ها، به تحلیل حرکت هایشان بپردازید. احتمالا می دانید که بازیکن های شطرنج کسانی هستند که حرکت های حریف را دست کم تا 7 حرکت پیش بینی می کنند و از این پیش بینی ها برای کسب برتری در مقابل حریف خود استفاده می کنند. این پیش بینی ها، دقیقا کاری است که ژاوی و اوانز هر هفته انجام می دادند و به همین دلیل است که در بزرگترین تیم ها فعالیت می کردند.
از موضوع اصلی دور نشویم. در «فاز تدافعی»، موارد مهم تری هستند که باید در چک لیست خود قرار دهید: هرم تدافعی، قطر تدافعی، سیستم یارگیری، عرض های عمودی و افقی و سرعت انتقال در بین فازها.
هرم تدافعی، نشان می دهد که هر تیم، چه وسیله نقلیه ای را چطور در دروازه خودی پارک کرده است. اگر بخواهیم منطقی به قضیه نگاه کنیم، هر تیمی چیزی در دروازه خود قرار داده است؛ از «سنتناریو» بارسلونای گواردیولا گرفته تا «بوئینگ 777» اینتر مورینیو؛ همه و همه چیزی در دروازه پارک کرده اند. نوع این وسیله به معیار هایی مانند تیم مورد نظر، سیستم انتخابی، فلسفه مربی و بازی پیش رو، وابسته است.
به مثال دیدار منچستریونایتد و وست هم بر می گردیم. فرض کنید که ما یک دفاع خطی چهار نفره داریم و سه هافبک دفاعی (یا دو هافبک دفاعی و یک هافبک هجومی که برای کمک به خط دفاعی به عقب شیفت کرده است) وجود دارد. چند متر جلوتر از این ها، دو بازیکن به صورت «Wide»، از پیشروی فول بک ها جلوگیری می کنند و یک مهاجم نوک نیز، بازیکن های وست هم را، در نیمه زمین خودشان پرس می کند. این یک هرم تدافعی است! بیشتر آرایش های دفاعی از این شکل استفاده می کنند.
نحوه چینش هرم تدافعی؛ دو بازیکن مستقر در پشت مهاجم نوک، در صورت لزوم به عرض حرکت می کنند
اکنون باید به چگونگی آرایش هر دو تیم، در فرم هرم تدافعی فکر کنید؛ آیا مهاجمی برای کمک به خطوط دفاعی، پست خود را ترک و به عقب زمین حرکت کرده است؟ آیا آن ها بیشتر از یک بازیکن هستند؟ آیا حرکت فول بک ها توسط پیستون های دو تیم، برای جلوگیری از «Overload» دنبال می شوند؟ آیا مربع تدافعی میان دفاع های میانی و هافبک های دفاعی، به طور موثری تهدیدات را دفع می کند؟ مثل همیشه، سوالی تکراری را باید در چک لیست خود قرار دهید؛ «Overload» ها در کجا قرار دارند؟ آپشن های «فاز انتقالی» چه چیزهایی هستند؟
برای تشریح قطر تدافعی، شما بازهم باید یک دفاع خطی چهار نفره را که همگی در یک خط حرکت می کنند، متصور شوید. حال آندره آیو را تصور کنید که به جناح راست یونایتد حمله می کند. در این هنگام، متئو دارمیان برای جلوگیری از پیشروی آیو، به سمت او حرکت می کند تا او را پرس کند (پرسینگ، مبحث بسیار گسترده ای است که توضیح آن در چند خط امکان پذیر نیست. بعدا به این موضوع پرداخته خواهد شد). اگر دارمیان آیو را پرس کند، سه مدافع خطی دیگر نسبت به این حرکت چه طور واکنش می دهند؟ یک روش به این صورت است که تمام مدافع ها در یک خط، هماهنگ با دارمیان حرکت کنند و سعی بر به تله انداختن بازیکن های وست هم در آفساید داشته باشند. سرالکس به شخصه این روش را نمی پسندید، زیرا اگر آیو، دارمیان را به هر شکلی رد کند، مدافع های آشفته باید با سه مهاجم وست هم - در شرایطی که امکان اجرای تاکتیک تله آفساید نیز وجود ندارد - مقابله کنند. این روش به «One Line Covering» یا «Offside Trap» معروف است.
به نظر سرالکس بهترین روش در قطر تدافعی این است که RB (فول بک راست) LWF (وینگر چپ) را پرس کند، سپس RCB (مدافع میانی راست) به صورت قطری در پشت RB ،بازیکن LCB (مدافع میانی چپ) در زاویه ای تقریبا مستقیم و در آخر LB (فول بک چپ) در زاویه ای کاملا مستقیم حرکت کنند.
مدافع ها با توجه به حرکت RB جای گیری می کنند
فرگوسن این روش را ترجیح می داد زیرا بازیکنان بیشتر فضاها را در خطوط دفاعی پوشش می دهند و از نظر او، تمام مباحث دفاعی در دفاع «Zonal Marking» خلاصه می شود.
روشی که در بالا توضیح داده شد به طور خلاصه به این صورت است که که فول بک شما بازیکن حریف را پرس می کند، سپس مدافع میانی یا می تواند فضاهای پشت این فول بک را پوشش دهد، و یا به مرکز زمین متمایل می شود تا از منطقه خود در مقابل هجوم وینگر حریف - در صورتی که او فول بک تیم را از پیش رو بردارد - محافظت کند.
روشی که یونایتد در زمان فرگوسن در سیستم دفاعی تیم خود استفاده می کرد، «Three Line Covering» نامیده می شد. در این روش، RB خط اول را پوشش می دهد، RCB خط دوم را در کنترل خود در می آورد و LCB و LB نیز، از خط سوم محافظت می کنند. این روش بسیار شگفت انگیز است! کافیست که به عمق سیستم دفاعی منچستر سر الکس نگاه کنید؛ آن موقع است که شما با دهان کاملا باز می گویید:" چطور چنین چیزی ممکن است؟!"
نحوه جایگیری مدافع ها در سیستم «Three Line Covering»در زمان حمله حریف از جناح چپ
«Two Line Covering» از دو بخش تشکیل شده است؛ RB به سمت RMF (هافبک یا بال راست) یا RWF (وینگر راست) حرکت می کند، سپس RCB به RB نزدیک می شود و LB نیز هماهنگ با RB دریک خط حرکت می کند. ایده پشت این سیستم این است که شما دو بازیکن «Hybrid» (فول بک ها) در اختیار دارید که می توانند کمی بیشتر به جلو متمایل شوند تا سریع توپ را پس از لو دادن آن دوباره در اختیار بگیرند. همچنین در این سیستم LCB با انتخاب خودش می تواند تصمیم بگیرد که در عمق خط دفاعی مستقر شود و یا با دیگر مدافع ها هماهنگ شود تا بتوانند بازیکن های حریف را در تله آفساید قرار دهند.
باز هم می گویم، این ها تنها نمونه ای ابتدایی از هزاران استراتژی و سیستم هایی هستند که روز به روز به تعدادشان اضافه می شوند. همیشه می گویم باید به بازیکن های «Hybrid» توجه کنید؛ یک بازیکن «Hybrid» می تواند قضاوت شما را بی ارزش و کل آنالیز شما را از بین ببرد.
بخش بعدی که می خواهم در مورد آن بنویسم، سیستم «Marking» است. این سیستم بسیار معروف است و نیاز به تشریح ندارد. موضوع بحث من، زیر شاخه های اصلی این سیستم هستند که به نام های «Zonal Marking» و «Man Marking» شناخته می شوند. بدیهی است که هر تیم با توجه به حریف و هر فاز، از هر دو زیر شاخه بهره می برد. یونایتد در یکی از تالار های باشگاه، کتیبه ای از بهترین سیستم های دفاعی خود از لحظه تاسیس باشگاه دارد که دو کتیبه از آن ها، اختصاصا برای دوران سرالکس است. تعداد این کتیبه ها به ده عدد می رسد (البته هیچ ستاره ای بر روی لوگوی باشگاه نصب نشده) که دو عدد از آن ها برای قبل از قرن بیست و یکم و هشت عدد از آن ها برای بعد از سال 2000 است.
با درک نوع سیستم مورد استفاده در دو تیم، راحت تر می توانید به استراتژی کلی سرمربی پی ببرید. اگر تیمی از دفاع «Zonal Marking» استفاده می کند، به این معنی است که سرمربی می خواهد نبض بازی را به دست بگیرد و اگر متوجه شدید که آن تیم از دفاع «Man Marking» استفاده می کند، مطمئن باشید که به دنبال منفعل بودن در بازی است.
نحوه جایگیری مدافع ها در دفاع «Man Marking» هر مدافع با توجه به حرکت های مهاجم واکنش نشان می دهد
نحوه جایگری مدافع ها در دفاع «Zonal Marking». هر مدافع در منطقه خود حرکت می کند و در صورت ورود مهاجم به آن منطقه، مدافع وارد عمل می شود
در آنالیز «فاز تدافعی»، شما باید دو نکته را به چک لیست خود اضافه کنید؛ اول اینکه اگر یکی از تیم ها از دفاع «Man Marking» استفاده می کند، به یاد داشته باشید که همیشه یک بازیکن خاص، با شدت بسیار بالاتری نسبت به بقیه بازیکن های حریف مارک می شود. شما باید دو یا چند بازیکنی که درگیر این سیستم هستند را مشخص، سپس درجه شدت آن را تعیین کنید. مثلا در ال کلاسیکو هایی که په په حضور داشت، او (و بعضی مواقع همراه با یک مدافع دیگر) مسی را در سخت ترین حالت ممکن - حتی در صورت گرفتن کارت قرمز - مارک می کرد. در آن زمان شایعاتی از هوادارهای بارسلونا به گوش می رسید که می گفتند په په حتی دستور قتل مسی را نیز گرفته است. به هر حال ما به آن شایعات کاری نداریم و شما با توجه بیشتر به سیستم مارکینگ (Marking) می توانید آنالیز خود را ارتقا دهید و به نتایج مطلوب تری دست یابید.
دوم اینکه در دفاع «Zonal Marking» باید به چگونگی پرس کردن تیم توجه کنید. من خیلی سعی کردم که از اصطلاحات تخصصی کمتر استفاده کنم اما بعضی مواقع باید از آن ها برای انتقال بهتر مطلب استفاده کرد. به صورت کلی دو شکل از پرس در فوتبال مدرن وجود دارد که عبارتند از «Press» و «Counterpress». تفاوت عمده این دو پرس، در سرعت بازپس گیری توپ است. در تاکتیک «Press» بازیکن های تیم با دوندگی کمتر و به صورت آهسته تر و با صبر و حوصله، کم کم به بازیکن صاحب توپ نزدیک می شوند و در همین حال، با حفظ منطقه های تحت پوشش خود، راه های ارسال پاس بازیکن صاحب توپ را نیز می بندند. اما در «Counterpress» یا «Gegenpress» بازیکن ها بلافاصله پس از لو دادن توپ، به دنبال باز پس گیری آن با بیشترین سرعت ممکن هستند.
با درک نوع سیستم دفاعی دو تیم، می توانید خیلی از مواردی که در بازی اتفاق خواهد افتاد را پیش بینی کنید. مثلا اگر تیمی از تاکتیک «Gegenpress» استفاده کند، به راحتی می توانید پیش بینی کنید که با گذشت زمان، از دوندگی بازیکن ها به دلیل خستگی کاسته می شود. یا به طور مثال اگر تیمی از دفاع «Man Marking» استفاده می کند و خط آفساید خود را در نزدیکی باکس خودی قرار می دهد، می توان پیش بینی کرد که تیم مقابل به شوت هایی با فاصله بیشتر و اکثرا از پشت محوطه روی می آورد.
به یاد داشته باشید که فاز های بازی به هیچ وجه از یکدیگر جدا نیستند و مانند حلقه های یک زنجیر کاملا به هم مربوط و پیوسته اند. پس سعی کنید، نکته های کلی که در این یادداشت نوشته شده اند را به خاطر بسپارید چون در بخش آخر به آن ها نیاز پیدا خواهیم کرد.
ارسالی نویسنده افتخاری طرفداری، مهدی عبدی
برگرفته از وبسایت TheFalse9