مطلب ارسالی کاربران
معرفی 50 شخصیت برتر تاریخ بازی های ویدئویی (رتبه 36 )
36- Chris redfield
Resident Evil /1996
شخصیت محبوب سری Resident Evil و عضو نیروی BSAA که قبل از آن عضو گروه S.T.A.R.S هم بود کریس ردفیلد هست. شخصیت پردازی کریس بسیار عالی پرداخته شده و اتفاقات گذشته او بسیار او را با تجربه تر کرده او با حضور در گروه البرت وسکر, در گروه S.T.A.R.S با اولین مشکلات خود روبرو شد و وقتی متوجه عملی که وسکر در برابر او و همکار خود یعنی جیل ولنتاین کرد, ماجرای سلاح های بیولوژیکی که وسکر و آمبرلا آن را هدایت میکرد منجر به یک حادثه بزرگ شده بود. کریس و جیل توانایی خودشون رو با متوقف کردن این سلاح که به اسم Tyrant بود نشان دادند. در بیشتر مواقع کریس تصمیمات درستی میگرفت و قدرت بالای او در تیراندازی و مانور نظامی اش باعث شد تا یکی از شخصیت های خوب سری RE باشد و شاید خیلی ها دلیل محبوبیت او را در کنار جیل ولنتاین ببینند ولی با حضورش در قسمت هایی از RE ثابت کرد میتواند یک شخصیت غنی و کامل باشد. بعد از حضور او در RE5 هم باید گفت یکی از بهترین نمایش ها شخصیت پردازی ها رو برایش شاهد بودیم. یکی دیگر از مهمترین ویژگی های کریس به عنوان مامور مافوق هست که وقتی شخصی از گروهش را از دست میدهد چگونه ناراحتی خود را بروز میدهد یا در جدال با وسکر با تمام توان با او مبارزه میکند تا او را نابود سازد. در کنار این جزئیات وقتی کریس به نظر میامد که همکارش یعنی جیل کشته شده بسیار متاثر گشت و داستان آن هم مربوط به ورود جیل و کریس به قلعه اسپنسر و پیدا کردن وسکر بودند و ناگهان هم او را درحالی پیدا کردند که اسپنسر کشته شده بود, کریس و جیل مشاهده کردند وسکر آن جا هست و شروع یک مبارزه نا برابر شد. بعد از اینکه وسکر با قدرت خود هر دو شخصیت را ناتوان کرد, جیل برای نجات کریس خودش را به همراه وسکر از پنجره بالای قلعه به پایین پرتاب کرد و بعد از مدتی جستجو توسط BSAA مرگ جیل تایید شد و اینجا بود که کریس با اندوهی که داشت تصمیم گرفت تمام گروه های وابسته به سلاح های بیولوژیک را نابود کند و ادامه داستان کریس ردفیلد در شماره 5 سراغاز یک داستان دیگر برای کریس بود و با پیدا کردن سرنخ هایی در افریقا مبنی بر وجود یک دلال سلاح "ایروینگ" بود. پس او با سفر به افریقا متوجه وقوع حوادثی شد تا جایی که بازم او برای البرت وسکر برخورد کرد ولی اینبار بسیار متفاوت بود چرا که وسکر تنها کسی نبود که قرار بود با کریس مبارزه کند شخصیتی که ماست بر صورت داشت کسی نبود جز جیل ولنتاین! و در این لحظه دیالوگ های کریس و رفتار بسیار احساسی اش بسیار عالی کار شده بود. بعد از مبارزه با جیل و متوجه شدن اینکه او توسط شی ای تحت کنترل است توانست جیل را از شر این شی خلاص کند و حالا جیل , کریس را بخاطر میاورد که در ادامه هم با کمک جیل بعد از نابودی وسکر از منطقه فرار میکنند. کریس ردفیلد یک مامور وظیفه شناس با قدرت های بالا به همراه قدرت تمصیم گیری فوق لعاده کسی هست که در همه شرایط سخت و دشوار خود را اماده کرده است.