مطلب ارسالی کاربران
برای تو کاپیتان، فقط برای تو...
تو و چلسی ؛
من متمول نشده ویالی،من بی ستاره ی گولیت. من رانیری نه چندان موفق. من طعنه خورده از زخمی ۵۰ ساله. اما؛ من آبستن یک رهبر،رهبری با کوشش یک سرباز! آن من رویایی جوزه مورینیو به رهبریت،تویی که گاها میپرسیم از خود،که ایا من تورا چنین پرآوازه کردم یا که من در دستان تو بزرگ شدم؟
من تروا هستم و تو هکتورش. تویی رام کننده ی سرکش ترین مهاجمان در بریج تویی امید و نماد استواری و رسوخ ناپذیری با آن امارهای تدافعی منحصر به فرد خودت، اما تو بر خلاف هکتور، مغلوب و معدوم آکیلییس نخواهی بود چرا که خودت آکیلییس زمانی! علارغم بار سنگین عاشقانه ی ننگینت،باز هم،همچنان،بیش از پیش نماد افتخار و غرور اهالی Fulhamroad هستی.وفاداریت بی همتا است، حتی اگر تنها حسن تو همین باشدتو ای سنگ استوارم،سنگ خواهد گریست از خداحافظی تو.
تو و ما؛
کاپیتان، پابلو اسکوبار به جرم گل به خودی در جام جهانی با کالیبر شماره ۳۸ سخت، تا به مرگ مجازات شد،اما در این سوی زمین در فینال مسکو،تو با شلیک خلاص شماره ی ۳۹ هم تیمی خود،تمام ارزوها و رویایت را از دست دادی! کاپیتان، تو نفرین شده بودی،نفرین اپولو و آتنا تنها بر اجداد اساطیری همچون خودت خلاصه نشد و دامان تورا نیز گرفت،پاشنه ی آشیل تو لغزید وا هالی کوه المپ شاید بر خاکستر آکیلییس نیشخندی به تاریکی و سیاهی رودخانه استیکس(styx) زدند،بر نوادگانش. اما ما در استمفورد بریج با بنر ها و پرچم های آبی در انتظارت بودیم، که بار دیگر نشان دهیم تمام ذوق ما دیدنت هنگام کوبیدن دست راستت بر روی قلبت،جایی که لوگوی باشگاه روی آن هک شده است، هست و بس کاپیتان. تمامی جامها ارزش یک قطره اشک تو را هرگز نداشت.
کاپیتان به ضلع جنوبی بریج بنگر،انجا که القاب برای تو جان خواهند باخت،تقدیم به تو ، جان تری، کاپیتان،رهبر، اسطوره. بگذار تا خدایان بیش از این کینه و خصم بورزند به تو و جایگاه خداگونه ات،که چطور انسان پیکری چون تو جاودانه میشود و میماند،بر روی دیوارها،سقف ها و قلب ها یمان.تو قهرمان داستان ما بودی و ضد قهرمان حماسه خودت.ازشرق دور تا خاور نزدیک لشگر توست کاپیتان!
بازی برابر اسلوونی و آرسنال را همه به یاد خواهیم داشت، جایی که مدافعان از ترس مصدومیت پایشان را هم نمیگذاشتند تو سر سپردی کاپیتان! به کام مرگ هم رفتی اما اشفتگی بازیکنان و هواداران بی رهبر را تاب تصور هم نداشتی و باز هم بازگشتی! جایی که امید ها رفته بود کاپیتان حضور داشت،قوت قلبهایمان.
حریف هایمان به داشتنت قبطه ها خوردند،چرا که نه خریدنی بودی و نه تکرار شدنی کاپیتان.
تو و من؛
پیراهنت را در نوجوانی با غرور به تن میکردم تا مقابل دروازه همچون تو استوار مقاومت کنم. دورانی که کمتر پسر بچه ای طرفدار یک مدافع بود،من مقابل مهاجمان بزرگی چون شوچنکو،کاکا،رونالدو های افسانه ای،رونالدینیو و رونی یک تنه می ایستادم، همان رونی و رونالدینیو یی که تورا سرسخت ترین مدافع دنیا قلمداد میکردند،الگوی اساطیری من در دفاع،تویی کاپیتان. حال در راه جوانی پیراهنت را میبینم،میبوسم، میگریم و لبخند میزنم به این همه عشقی که به هم دادیم،فوتبال برای من و تو بازی نبود، عشق بود و وفاداری و احترام،و این را تنها تو میدانی، تو که برای اخرین بار پیراهنت را میپوشی و می بوسی و میگریی! اما؛ لبخند بزن کاپیتان، لبخند تو برای چلسی و ما و من فتح همه جام هاست!
John Terry, Captain Leader Legend '
مهران،خرداد ۹۶