اختصاصی طرفداری- 1- سوت پایان نود دقیقه که زده شد، تساوی بدون گل دو تیم خبر از وقت های اضافه می داد. کره جنوبی حریف سر سختی بود. پا پس نمی گذاشت. یک نیمه از وقت اضافه هم سپری شد. بازی در نیمه دوم وقت اضافه هنوز آغاز نشده،شلیکی سهمگین تور دروازه کره جنوبی را به لرزه در آورد. حالا ایران به فینال مسابقات آسیایی پکن رسیده بود. سیروس قایقران با گلی استثنایی ایران را به فینال برده بود. برای جدال با کره شمالی. جنگی برای کسب مدال طلا. ایران اگر قهرمان می شد بعد ازبیست سال توانسته بود قهرمان بازی های آسیایی شود. بعد از دوران جنگ و سختی. بعد از یک دهه نا امیدی در فوتبال.
فینال که بدون گل به پایان رسید، ضربات مرگ بار پنالتی بود که سرنوشت یک ملت را مشخص می کرد. چه کسی اولین ضربه پنالتی را شلیک خواهد کرد؟ چه کسی بهتر از سیروس ایران؟ می گویند اولین ضربه در ضیافت پنالتی ها، مهم ترینشان هست. سیروس مهمترین پنالتی عمرش را عالی نواخت. ایران کره شمالی را شکست داد و جام قهرمانی را بالای سر برد. حالا فوتبال ملی ایران، دهه 60 شمسی را با قهرمانی به پایان می برد. یک جام قهرمانی که کمترین حق مردان دهه 60 فوتبال ایران بود.
2- افسانه اسدان، همسر سیروس قایقران ناله وشیون می کرد. سیروسش را می خواست. خودش را باید به بیمارستان می بردند. مردم حوالی جاده امام زاده هاشم آرامش می کردند: "ما مراقب سیروس هستیم، شما به بیمارستان بروید."
هنوز ده سال از آن قهرمانی ایران در بازیهای آسیایی 1990 پکن سپری نشده بود که کامیونی با بار الوار آن تصادف لعنتی را رقم زد. سرویس و پسرش از آن حادثه جان سالم به در نبردند. 18 فرودین 1377 یکی از تلخ ترین روز های فوتبال دوستان ایرانی شد. تلخ ترین روز افسانه اسدان، همسر یکی از دوست داشتنی ترین بازیکنان تاریخ تیم ملی ایران و باشگاه ملوان بندر انزلی.
مردی که خیلی زود از روستای کلویر بندر انزلی با فوتبال آشنا شد، یکی از با اخلاق ترین بازیکنان تاریخ تیم ملی بود و در 43 بازی ملی،21 بار بازوبند کاپیتانی تیم ملی را بر بازو بست و 14 گل ملی به ثمر رساند؛ خیلی زود هم از جمع فوتبال ستاره زده ایران جدا شد.
اگر از قدیمی تر های انزلی بپرسید، به جز بازی های درخشانش در میانه میدان تیم ملی، احتمالا از دو گلی که به زیبایی به دروازه سرخ های پایتخت نواخت صحبت می کنند.
هنوز هم بعد از 19 سال نام و آوازه سیروس قایقران گرامی داشته می شود. هنوزهم اگر پا به ورزشگاه تختی انزلی بگذارید، سن سیروس را بی سیروس غمگین و خسته می بینید.
*سن سیروس: لقبی که هوادارن ملوان بندرانزلی به ورزشگاه تختی این شهر داده اند که بر گرفته از سن سیرو میلان و به معنی سیروس مقدس است.