بی طرفداری - خُب سلام! چه خبر از عید و این ماجراها؟ تو پست قبلی مون، شاهد بحث های بسیار بسیار بسیار مفیدی بود که حتما قبل خوندن ادامه این مطلب باید اون رو بخونین.
(اگه نخوندی ادامه نده برادر)
رابرت کیوساکی تو کتاب پدر پول دار پدر بی پول، بحث بسیار مفیدی رو مطرح می کنه که می تونه پاسخ یه بخش زیادی از کامنت ها باشه. پست های اول یه کم حالت استعداد و استعدادیابی هستن، قصد ادامه این مباحث رو نداریم و می خواستم از "استعدادیابی" برای رسیدن به بحث های امروز و فردا و فرداهامون استفاده کنم.
کیوساکی توی پدر پول دار و پدر بی پول میگه:
من دو تا پدر داشتم، یکی پولدار بود و یکی فقیر. یکی از آن ها بسیار باهوش بود و مدرک دکتری داشت و دیگری حتی کلاس هشتم را نیز تمام نکرده بود.
رابرت مثل خیلی های دیگه میآد میگه که واقعا دنبال چی هستین؟30 سال کار سخت، کار سخت تر و کار سخت تر و آخرشم چندسال حقوق بازنشستگی و حرکت با موج عوام جامعه؟ انتخاب خوبیه. می دونین بازم مثل مواد مخدر، بستگی به دید شما داره؛ کسی که فقط تا 1 ساعت آینده رو می تونه ببینه، قطعا مواد مخدر گزینه خوبیه براش. کسی هم که فقط و فقط به دنبال "امنیت شغلی" هست قطعا لیسانس می گیره و فرداش میره کارمند میشه. هیچ ایرادی به این سبک زندگی نمیشه گرفت، اونا سخت کار می کنن و هر چقدر سخت تر کار می کنن بیشتر تو قرض و بدهی فرو میرن اما خُب، این موضوع برای کسی که همچین سبک زندگیای رو انتخاب کرده موردی نداره.
اما دسته دوم، اونایی که می خوان تبدیل به پدر پول دار بشن، اونا ریسک می کنن، سرمایه گذاری می کنن، شاید 30 یا 40 سال اول زندگی شون، سخت تر از زندگی آدم های دیگه باشه اما از اون به بعد، همه خوشی ها واسه اونا کنار گذاشته میشه.
می دونم الان خیلی ها منظورم رو این طوری برداشت کردن که:
"آدم ها دو دسته ان: اونایی که میرن دانشگاه و میشن پدر بی پول و اونایی که نمیرن مدرسه و دانشگاه و میشن پدر پول دار."
خُب، کاملا اشتباهه، در واقع درستش اینه که:
"آدم ها دو دسته ان: آدم های پول دار و آدم های بی پول"
اما تفاوت شون چیه؟ به نظرم خیلی خوبه که بحث آغازین مون (با توجه به این که مبحث قبلی، مقدمه بود) مرور مطالب کتاب پدر پول دار، پدر بی پول باشه. بررسی این کتاب و مبحث های متعدد دیگه در این زمینه رو با سر زدن به برچسب بی طرفداری می خونین یا خواهید خوند.