Behzad S.hبنظرم ما خیلی احساسی ب قضایا نگاه میکنیم و حد وسط نداریم .پس اگه من نوعی بخام از کیروش هواداری کنم باید از صفرتا صدش حتی از اخلاق گندش و بیانیه های بیمورد واخراج غیرحرفه ای مربیان ایرانیش هم تعریف کنم ( یا حداقل بهرشکل ممکن توجیهش کنم ) و اگه منتقدش باشم پس باید از همه چیش با بیرحمی انتقاد کنم وحتی عملکرد فنی عالیش« اونم بدون هیچ تدارکات مناسبی»و ایجادسبک واس تیم و یا ایجاد نظم و انضباط اهنین و باز گرداندن ارج وقرب ب پیراهن تیم ملی را نادیده بگیرم.
نگاه اکثریت مردم ایران خیلی مبنای منطقی نداره و اکثرا یا سفیدسفید هس یا سیاه سیاه. درحالیکه ما باید درمورد هر پدیده ای نگاهمون واقع بینانه و «خاکستری» باشه.
درمورد کیروش خود من یکی از طرفداران نگرش فنی زیرکانه و عملکردش در ایجاد سبک واس تیم ملی هستم وانضباطی ک ایجاد کرده قابل ستایش هس لیکن نمیتونم از لجبازی و اخلاق تند و حواشی بیجای مربی چشم بپوشم چون که طرفدار کار فنی ایشون هستم. درنتیجه معتقدم هرچیزی در جای خودش باید نقد وبررسی بشه!
و اما راجع ب این گروه؛ این گروه انقدرا هم اسون نیست و باید پذیرفت ک ما هسیم ک قویترشدیم.
برفرض هم که بپذیریم تیمایی مث کره ژاپن عربستان و استرالیا تا حدی افت داشتن تیم ما هم در مقطع قبل ازاومدن کیروش ی تیم ضعیف شده و بسیار دور از اقتدار وستاره های پرتعداد دوران برانکو بود .تیمی ک حتی نتونست ب جام جهانی افریقا راه پیدا کنه .تیمی ک حتی بعدش دچارانواع مشکلات مدیریتی و تعلیق شده بود. بلحاظ نفری هم حقیقت اینه که نسل دایی مهدوی کیا کریمی هاشمیان رفته بودن و ی نسل نسبتا ضعیف و معمولی درتیم بود ک بسیار دور از عظمت دوران اوج ما بودن.پس نسل جوون فعلی را باید قدر بدونیم و جوونگرایی فعلی اگرچه با کج سلیقگی هایی هم توام بوده اما بازهم ارزشمندهس.
اینجاهاست ک ارزش کارفنی مربی مشخص میشه ک بدون بازیهای تدارکاتی و بدون مدیریت درست حسابی؛ اول این گروه و حتی اول جدول اسیاییم. باید هرچیزی درجای خودش بررسی تحلیل بشه.