طرفداری- باستین شواین اشتایگر به زودی منچستر یونایتد را ترک خواهد کرد. پیش از ترک باشگاه اما، او در مورد مسائلی که البته چندان ارتباطی به منچستر یونایتد ندارد، صحبت کرده است. (صحبتهای او در مورد منچستر یونایتد را از اینجا بخوانید.)
به گزارش وبسایت رسمی منچستر یونایتد، حضور باستین شواین اشتایگر 32 ساله در اولدترافورد اتفاق عجیب و ویژهای بود. بازیکنی که در فصل گذشته به قهرمانی منچستر یونایتد در جام حذفی کمک کرد و همواره به عنوان یکی از بهترین بازیکنان میانی دنیای فوتبال شناخته میشود. حال در آستانه دیدار دوستانه آلمان در برابر انگلستان، دیداری که او دو بار تجربه بازی در آن را داشته است، احتمالاً حضور او در یونایتد باعث باتجربهتر شدن جوانهای یونایتد در تیم ملی انگلستان، مانند مارکوس رشفورد، جسی لینگارد و آکسل توانزبه شده است. شواینی سابقه بازی در فینال جام جهانی را دارد و قهرمانی در این جام، به این معنی است که او همیشه در ذهن مردم آلمان باقی خواهد ماند. او در مورد فینال به یاد ماندنی ماراکانا، گفت:
زمانی که شما در یک فینال بازی میکنید، باید با خودتان صحبت کنید و بپرسید که این اتفاق چند دفعه دیگر برای شما تکرار خواهد شد؟ بازی در فینال اصلاً آسان نیست، رقابتی که هر چهار سال یکبار برگزار میشود و رسیدن به فینال آن کار دشواری است. من سعی کردم از فرصتی که برایم مهیا شده بود استفاده کنم و بازی پرتنشی را تجربه کردم. اما در آن بازی، هرچه در توان داشتم را گذاشتم و در نهایت، از اینکه قهرمان جام جهانی شده بودیم بسیار خوشحال بودم.
به یاد میآورم که به اندازهای خسته بودم که توان جشن گرفتن نداشتم. بسیار خوشحال بودم اما تا اندازهای خسته بودم که باید به اتاقم میرفتم و با دراز کشیدن، آرامش میگرفتم. چیزی که به یاد دارم، بیشتر مربوط به صبح روز بعد از بازی است. اولین نفری بودم که در سالن صبحانه حاضر شدم، در کنار ساحل ریو، و آن لحظه واقعاً برای من لذتبخش بود. جایی که میتوانستم قبل از رفتن به برلین، از آنچه انجام دادم لذت ببرم.
بازیکنی که چنین تجربهای دارد، قطعاً میتواند با پندهای خود، راهگشای سایر بازیکنان جوان باشد. شواینی در رابطه با صحبتهایش با بازیکنان یونایتد در اینباره، افزود:
اگر من با بازیکنان جوان صحبت کنم، حتی زمانی که اینجا با بازیکنان جوانتر مانند جسی، مارکوس، تیم (فوسو منساه) و آکسل که در تیم اصلی حضور دارند صحبت میکنم، فقط سعی میکنم به آنها کمک کنم و راه استفاده از تواناییهایشان را نشان دهم. بدون اینکه بخواهم شخصیتی که دارند را از بین ببرم. این موضوع بسیار مهم است. فکر میکنم هرکسی باید ذهنیت خودش را داشته باشد. شما باید این ذهنیت را حفقظ کنید و تغییر ندهید، فقط در مورد بعضی مسائل فکر کنید و اگر برخی بازیکنان با شما همفکر بودند، خوب است که نظرتان را با آنها در میان بگذارید.
او که خود شخصیتی مستحکم و قوی دارد، از الگوهایش در بایرن مونیخ میگوید. یکی از آنها، اولیور کان، دروازهبان افسانهای مانشافت است:
شیفته نگرشش به بازی بودم. او همیشه سرزنده بود و جاهطلب؛ بعدها، زمانی که من همتیمی او شدم و در اصل در رختکن در کنار یکدیگر مینشستیم، به او بسیار نزدیکتر شدم و چیزهای زیادی از او یاد گرفتم. او هیچگاه ناامید نمیشد و همیشه بعد از جلسات تمرینی هم به کار خود ادهم میداد. میخواست پیشرفت کند و این بعد از شخصیت او را بسیار دوست داشتم. چندی از حضورم در بایرن نگذشته بود که در نزدیکی تیم اصلی بودم چرا که آکادمی باشگاه در کنار زمین تمرین تیم بود و من آنها را هر روز میدیدم.
در خارج از بایرن، همیشه بازی زینالدین زیدان را میدیدم، اما در بایرن اوون هارگریوز هم از آن بازیکنان مورد علاقهام بود، چراکه او یکی از آن جوانهای تیم اصلی بود. به عنوان یک بازیکن جوان، هدف شما این است که به تیم اصلی راه پیدا کنید و او همیشه یکی از بازیکنان مورد علاقه من بود. اما در طول دورانم در مونیخ، اولیور کان به من کمک کرد و پس از آن، بازیکنان دیگری هم بودند که به آنها نزدیکتر بودم. اما همیشه، علیرغم اینکه از همه یاد گرفتهام و مشاورههای خوبی گرفتم، بر پایه تفکرات خودم تصمیم گرفتهام.