طرفداری - فوتبال از سال 1992 آغاز نشد اما فوتبال انگلیس از آن زمان، تغییرات زیادی به خود دید. از آن سال تاکنون، بازیکنانی از 105 کشور مختلف خارج از بریتانیا، به لیگ برتر آمده اند.
خیلی از این بازیکنان، تاثیر زیادی در تاریخ تیم ها و لیگ انگلیس گذاشته اند و قصد داریم در سری یادداشت هایی دنباله دار، به بررسی برترین بازیکنان خارجی تاریخ لیگ برتر بپردازیم.
20. پائولو دی کانیو
بی شک مرد ایتالیایی یکی از برترین هافبک های کناری عصر مدرن محسوب است. هنر و عظمتش، در لحظه به لحظه بازی اش دیده می شود. دوران سختی را در شفیلد ونزدی و چارلتون گذراند اما بی شک بهترین دورانش در انگلیس، چهار سال بازی او با پیراهن وست هم محسوب می شود. در آن دوران تمام شایستگی ها برای تبدیل شدن به اسطوره چکش ها را در خود نشان داد و محبوب یکایک هواداران وست هم شد.
می شود از داستان زندگی دی کانیو، فیلم های بسیار زیادی ساخت، گل های شگفت آورش، درگیری با داوران و با دست گرفتن توپ در هوا، همه و همه بخشی از شخصیت بی نظیر دی کانیو بود.
سری به گلچین های مختلف گل های به یاد ماندنی فن پرسی در "یوتیوب" بزنید و تعداد دفعاتی که گزارشگران انگلیسی زبان از واژه "با شکوه" برای توصیف گل های او استفاده کرده اند را بر شمرید.
ونگر برای از دست دادن فن پرسی به منچستریونایتد متحمل فشار و توهین زیادی از سوی هواداران شد، در حالی که هواداران آرسنال باید برای انتقالی که از آن به عنوان یک خرید ایده آل می توان نام برد از ونگر تشکر کنند. فن پرسی تنها با مبلغ 2/75 میلیون پوند به آرسنال پیوست. فاینورد برای فن پرسی 5 میلیون پوند را طلب کرده بود، اما دو باشگاه بر سر مبلغی حدوداً نصف آن به توافق رسیدند. سال های پس از آن ثابت کردند که فاینورد در این انتقال متحمل کلاهبرداری شده و هیچ حقی نیز برای ادعای زیان نداشت. در زمان حضور رابین فن پرسی در انگلستان، دیدن بازی های او یک لذت حقیقی بوده است. برای باور کردن برخی از گل های او، فقط و فقط مشاهده آن ها نیاز بودو خاطرات آن گل ها تا سال ها پا برجا خواهد بود. "با شکوه" واژه در خور اوست.
فن پرسی یک فصل با شکوه و دو فصل معمولی را در اولدترافورد سپری کرد. احتمالاً جدایی سر الکس فرگوسن، او را متحمل ضرر کرد و آر وی پی نمی توانست استقبال گرمی از دیوید مویس بکند. با این حال، رکورد 10 گل زده او در 29 بازی تحت هدایت لوییز فن خال نیز داستان خودش را دارد.
18. یحیی توره
توره تا قبل از پیوستن به منچسترسیتی مارکوپولویی برای خودش محسوب می شد و در بلژیک، اوکراین، یونان، فرانسه و اسپانیا بازی کرده بود اما خیلی زود با زندگی در منچستر وفق یافت. از هافبک تدافعی تبدیل به آچار فرانسه تیمش شد. شصت گل در لیگ برتر، برای کسی که در نیمه تدافعی زمین بازی می کند، فوق العاده است.
نقش او در فصل 14-2013 منچسترسیتی غیرقابل انکار است و توره که تا قبل از آن فصل، بیشتر از هشت گل به ثمر نرسانده بود، 20 گل زد.
به نظر می آید ایجنت او، دیمیتری سلوک با حرف هایش اوضاع را بهتر نمی کند و صحبت هایش، کم شباهت به سخنان دونالد ترامپ نیست. خود توره اما بسیار دوست داشتنی به نظر می آید.
در اینجا، کارلوس توز، سلطان خشنها وارد میشود. او در روز شنبه سومین فینال چمپیونزلیگ خود را بازی میکند که احتمالا بازیکن محوری در این فینال کمی تا قسمتی یک طرفه اما جذاب و هیجان انگیز است. در این لحظه خوب است به یاد داشته باشیم که چرا از عبارت "پارادوکس توز" صحبت میکنیم. ما در اینجا یک بازیکن داریم که حرکات بسیار بسیار وحشتناکی انجام میدهد. کسی که "سیب گندیده" نامیده شد آن هم زمانی که در منچستر سیتی حاضر به رفتن به زمین به عنوان یار تعویضی نشد.
اینجا ما مردی را داریم که در سه باشگاه خود اعتصاب کرد و گفت که باید به باشگاهی که دوست دارد برود. با این حال، او هنوز محبوب هواداران هر تیمی میشود. یک آهنربا افتخارات که یک بازیکن تیمی است و کسی است که چیزهای خوب، چیزهای بد و چیزهای کمی دیوانه وار، به نظر میرسد جزئی از بازی وی شده اند.
در انگلستان، خشن ترین، ناگهانیترین و زهر دارترین لحظه بازیگری او بر میگردد به گل پیروزی بخشش در اولد ترافورد که به همراه وستهم به ثمر رساند. درست ۸ سال پیش.
این بازگشت به گذشته، به خوبی از جوهر ناب توز رونمایی میکند. توز یک توپ سرگردان را در زمین قورت داد و با هم تیمیاش یک و دو کرد. پس از آن وس براونی که به نظر ناراحت و سحر شده به نظر میرسید را پشت سر گذاشت و پس از آن توپ را با یک والی از ادوین فن در سار عبور داد. عواقب آن گل برای وستهم زیاد مهم نیست.(پس از آن گل بود که در مورد انتقال توز به وستهم تحقیقاتی انجام شد و به ضرر وستهم رای صادر شد).
16. جیمی فلوید هاسلبنک
هاسلبنک بازیکن خارق العاده ای بود که تسلیم شانس بسیار بدش شد؛ شانسی که تنها مانع بین او و موفقیت های متعدد بود. لیدز را ترک کرد و لیدزی ها بلافاصله به اوج رسیدند و بسیار بسیار درخشیدند. بعد از آمدن ژوزه مورینیو به چلسی، از جمع آبی ها نیز خداحافظی کرد و به میدلزبرویی رفت که فصل قبل از آن تابستان، تنها جام دوران مدرنش را کسب کرده بود. یادمان نمی آید اما در اتلتیکو مادرید توانست دومین گلزن برتر لالیگا شود و البته تیمش به لیگ دسته یک سقوط کرد.
دلیل رتبه مناسب هاسلبنک در این جدول، نه افتخارات تیمی بلکه عملکرد فردی درخشان او است.
15. ادوین فن در سار
دو سال حضور در یوونتوس و سپس حضور در فولام، به نظر نمیرسید دروازهبان هلندی آیندهای چندان درخشان داشته باشد، اما ادوین فن در سار همواره فاکتور شگفتیسازی را همراه خود داشت. در تورین او را به خاطر حضور جان لوئیجی بوفون رد کردند و او در تابستان 2001 با بهای 7/1 میلیون پوند، به کناره رودخانه تیمز آمد. در چهار سال بعد، او کمک کرد فولام به عنوان تیمی با ثبات در نظر گرفته شود و به یکی از بهترین دروازهبانان لیگ برتر تبدیل شد.
پس از ترک اولدترافورد توسط پیتر اشمایکل، گفته میشد که شاید فن در سار جانشین او شود. پسری که در عصر بیتلز به دنیا آمده بود و مصمم بود که راهش را ادامه دهد. اما در آن زمان پای او به اولدترافورد باز نشد و در عوض، در سال 2005 با مبلغ 2 میلیون پوند که به نظر میرسد یکی از بهترین خریدهای قرن باشد (همانگونه که فرگوسن اشمایکل را در سال 1991 با مبلغ 505 هزار پوند خرید) راهی منچستر یونایتد شد. آرام، مرکب و با اعتماد به نفس تحت فشار. فن در سار در طول دورانش در منچستر یونایتد، قهرمان چهار عنوان لیگ برتر شد و در فینال لیگ قهرمانان سال 2008 در مسکو، به شیاطین سرخ کمک کرد که برای سومینبار قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شوند. او در حال حاضر رکورددار بیشترین زمان گل نخوردن در لیگ برتر است. رکورد 1311 دقیقهای که در سال 2009/10 خلق شد و به نظر نمیرسد که به این زودیها، شکسته شود.
14. داوید سیلوا
بسیاری از هواداران منچسترسیتی، داوید سیلوا را به عنوان برترین بازیکن تاریخ منچسترسیتی انتخاب می کنند. نه فقط به عنوان برترین بازیکن خارجی و نه فقط در دوران لیگ برتر، بلکه در تمام تاریخ این باشگاه. دلیل این موضوع، تنها گل ها و پاس گل ها و افتخارات داوید نیست بلکه دیدن او همراه با توپ است؛ وقتی توپ را می گیرد و مانند آب خوردن در زمین حریف اینور و آنور می رود.
همیشه نیمه جنگنده ای نیز در وجود خودش دارد، شاید بازیکن درگیری نباشد اما روحیه بسیار بهتری نسبت به مسوت اوزیل دارد. می تواند برقصد اما توانایی ضربه زدن را نیز در خود می بیند. شاید دلیل اینکه بسیاری از هواداران معاصر سیتی، طرفدار این تیم هستند به دلیل وجود مردی به نام داوید سیلوا است.
13. پتر چک
پتر چک نه فقط برای توانایی هایش، بلکه برای ثباتش مورد تحسین است.
در اکتبر 2006 برخوردی با استفن هانت داشت و جمجمه اش دچار شکستگی شد، حالا این کلاه مخصوص را بر سر او می بینیم و لذت می بریم. در سال 2007 به فوتبال بازگشت و سال بعد، به عنوان برترین دروازه بان یوفا انتخاب شد. بعد از ورود تیبو کورتوا به چلسی، دوران او در این تیم نیز به پایان رسید و عازم آرسنال، بله آرسنال شد؛ تیم رقیب آبی های لندن، قرمزهای لندن! آمد تا مشکل چندین ساله آرسنال را در پست دروازه بان از بین ببرد و موفق شد وارث به حقی برای ینس لمن باشد.
شاید بعد از خداحافظی اش از فوتبال دیگر کسی او را به یاد نیاورد، اگر اصلا از فوتبال خداحافظی کند!
باورکردنش سخت است اما در سال 16-2015 توانست در 53 بازی با پیراهن بارسلونا، 59 گل بزند. گری مک آلیستر، هافبک سابق لیورپول در آگوست 2012 گفت:
سوارز بازیکن خارق العاده ای است؛ اما بعید می دانم یک گلزن ذاتی باشد، کسی مثل مایکل اوون.
با 22.8 میلیون پوند به لیورپول آمد و بعد از اینکه با شرایط وفق یافت، رگبار آتش را بر سر رقبای قرمزها نشانه گرفت. مردی که به تنهایی حمله می کرد و گره های خط دفاعی حریف را یکی بعد از دیگری می گشود. طی دو فصل آخرش در آنفیلد، 61 گل در81 بازی به ثمر رساند و به تنهایی لیورپول را تا یک قدمی قهرمانی لیگ برتر رساند، بگذارید بهتر بگویم، لیورپول را تا یک قدمی قهرمانی لیگ برتر کشاند! شاید در فصل 14-2013، تیم برندان راجرز هیجان انگیزترین تیم دنیا بود.
استیوی جی درباره اش می گوید:
شاید او بهترین بازیکنی باشد که تا به حال در کنارش بازی کرده ام.
11. رود فن نیستلروی
یکی از بهترین مهاجمان حاضر در محوطه جریمه، فن نیستلروی اگر بیشتر روی خودش کنترل داشت و با کریستیانو رونالدو درگیری نمیشد، برای مدت بیشتری در منچستر یونایتد و اولدترافورد میماند. منچستر یونایتد یک سال تمام در تلاش بود تا او را از پیاسوی آیندهوون هلند خریداری کند. آنها اگرچه مهاجم هلندی از ناحیه زانو مشکل داشت و بعدها چندینبار بهایش را در اولدترافورد پرداخت، اما همچنان مصر بودند که او را به خدمت بگیرند. قهرمانی فقط در سه جام (یک قهرمانی در لیگ برتر، یک قهرمانی در جام حذفی و یک قهرمانی در لیگ کاپ) حداقل پاداشی بود، برای مردی که در فضاشناسی بیرقیب بود و 110 بار برای منچستر یونایتد گلزنی کرد.
اگر گل زدن را یک هنر در نظر بگیریم، آنگاه فن نیستلروی یک مینیمالیست بیبدیل است. فردی که بیعیب و نقص به طور مداوم درحال استفاده از فرصتها به نفع مجموعه است. فن نیستلروی، کسی که هیچگاه از خارج از محوطه جریمه برای منچستر یونایتد گل نزد، به نوعی قربانی قوانین سفت و سخت سر الکس فرگوسن شد. اما این اتفاق، بیش از آنکه به عنوان ناکامی مهاجم هلندی در نظر گرفته شود، یک بدشانسی برای او تلقی میشود. در آشپزی ژاپنی، سنت بر این است که در یک چیز تخصص داشته باشید و آن کار را به بهترین شکل ممکن انجام دهید.
مشخص نیست که فن نیستلروی در تمام دوران ورزشیاش یک آشپز ماهر شوسی بود یا نه، اما فرصتهایی که او در آنها قرار میگرفت، بینظیر بودند.
قسمتهای دیگر از این سری یادداشتها: •100-91 • 90-81 • 80-71 • 70-61 • 60-51 • 50-41 • 40-31 • 30-21 • 20-11 • 10 (دیوید ژینولا) • 9 (پیتر اشمایکل) • 8 (پاتریک ویرا) • 7 (جانفرانکو زولا) • 6 (سرخیو آگوئرو) • 5 (دیدیه دروگبا) • 4 (دنیس برکمپ) • 3 (اریک کانتونا) • 2 (تیری آنری) • 1 (کریستیانو رونالدو)