اختصاصی طرفداری-رينوس ميشل مربي صاحب سبک و نامدار هلندي معتقد بود که اگر به توانايي هاي خود اعتقاد داشته باشيم، بدست آوردن هرچيزي ممکن است. او راز موفقيت و قهرماني تيم آژاکسِ فصل 1970-71 در اروپا را بالا بردن سطحِ روحي و رواني بازيکنان و ايجاد انگيزه براي پيشرفت تیم عنوان کرد. درست به مانند عملکرد حيرت انگيز تيمِ ناحیه میدلند شرقی لستر .در واقع فصل حيرت انگيز شاگردان پيرمرد ايتاليايي از همان ابتدا راه تا انتها به شکل حیرت انگیزی ادامه و سرانجام با موفقیت خاطره سازی شد، آبی های کینگ پاور در طول فصل تنها 3 بار زانو زدند تا سرانجام این جاه طلبی، با بالا بردن جام در دستان وس مورگان و رانیری خاتمه پیدا کند.
فردای این فتح تاریخی، روزنامه گاردین با تصویر بروی جلدِ " ریچارد سوم" آخرین پادشاه بریتانیا در قرون وسطی و تیتر قابل توجه Leicester City King of England به معناي لستر سيتي پادشاه انگليس از این قهرمانی شکوهمند یاد کرد. تیترِ جالب دیگری که چشم ها را به خود خیره می کرد، تحت عنوان قهرمانی 5000 به 1 بود، که حکایت از شانس اندک لستر برای قهرمانی از ابتدای فصل می داد. هر چه بود شاگردان رانیری با کنار زدن بزرگان، نام خود و باشگاه را در تاریخ فوتبال انگلیس جاودانه کردند.
اما روباه ها در فصل جدید حتی نیمی از اقتدار سال گذشته را هم نشان ندادند.آنها در شهر کینگستون آپون 2 بر یک مغلوب تیم هال سیتی شدند تا همان هفته نخست طعم شکست را بچشند. در این کارزار بزرگان هم دیگر رحمی نشان نمی دادند ، دو شکست مشابه و سنگین 4 بر یک برابر لیورپول و منچستر یونایتد، همنیطور شکست خرد کننده 3 بر صفر مقابل چلسی خیلی زود آبی ها را در مسیر سقوط قرار داد. رانیری و شاگردانش چشم به سال جدید دوختند، تا شاید قدری اوضاع بغرنج تیم آرام شود، اما روباه ها از 6 بازی سال جدید، تنها یک امتیاز دشت کردند و متحمل 5 شکست سنگین شدند.
جیمی واردی که فصل گذشته ر کورد گل زنی در بازیها پیاپی را که قبلاً با 10 بازی در اختیار رود فن نیستلروی بود، شکسته بود و آن را به یازده بازی ارتقا داد، همراه با تیم تقریبا 610 دقیقه است که از باز کردن دروازه حریفان در لیگ ناکام مانده است. لستر این فصل کماکان 3 بازی پشت سر هم بدون شکست بودن را تجربه نکرده است و حالا تنها 1 امتیاز تا سقوط فاصله دارد. همگی این آمار ضعیف دست به دست هم داد تا نهایتا میانه راه پیرمردِ از دیار شعر و هنر برکنار شود، تا خاطرات و تاریخ سازی او با شاگردانش به مانند "ریچارد سوم" در شهر لستر دفن شود. در این یادداشت اشاره ای خواهد شد به سایر تیم هایی که فاتح لیگ انگلیس شدند، اما فصل بعد به مانندِ تیم مقتدر در قامت تیم قهرمان ظاهر نشدند.
آرسنال فصل 54-1953 : از فتحِ دراماتيک تا باروت هاي نم کشيده
در حالي که هنوز هم مي شد بوي گرد و غبار خرابه هاي جنگ جهاني دوم را در اروپا استشمام کرد، تام ويتاکر و شاگردانش توانسته بودن در دومين سال از سر گيري ليگ بعد از جنگ جهاني، فاتح انگليس شوند.توپچي ها در فصل 53-1952 دوباره اين قهرماني را دراماتيک وار تکرار کردند. در واقع آنها با چنگ و دندان قهرماني را از دست تيم شمالي غربي، پرستون در آوردن. در حالي که آرسنال در هفته پاياني دربرابر بارنلي نيازمند به پيروزي بودند.با اشتباه مهلک کاپيتان جو مرسر دروازه خود را باز شده ديدن. به نظر مي رسيد قهرماني به تيم شهر "لانکاشير " چشمک خواهد زد. اما گلهاي دوگ ليشمن ، جيمي لوگي و الکس فوريس آرسنال را به بازي برگرداند. در نهايت شاگردان ويتاکر توانستن نتيجه را حفظ کنند تا در پايان هواداران هفتمين قهرماني توپچي ها را در هايبوري جشن بگيرند.
اما پشت اين قهرماني دراماتيک سالِ منحوسي خفته بود که خبر از تيره روزي مي داد.فصل 54-1953 و شروع کابوس وار، شش شکست و دو تساوي در هشت بازي ابتدايي براي توپچي ها؛ به اين نتايج شکست خرد کننده 7 بر يک برابر ساندرلند را هم بايد اضافه کرد که در 8 سپتامبر 1953 رقم خورد. شروع غير منتظره براي تيمي که به عنوان قهرمان، فصل گذشته را به پايان برد و حالا مي بايست براي جستجوي تنها يک برد تا هفته نهم تلاش به خرج می داد.فروش راي دانيل مدافع با تجربه و مستحکم مياني به تيم ساندرلند يکي از دلايل متزلزل شدن آرسنال در خط دفاعي عنوان می شد.شکست سنگين 3 بر صفر در هايبوري برابر رقيب ديرينهِ تاتنهام، یکی دیگر از نتایج تلخ این فصل به شما می آمد. در نهايت آرسنال با تمام نتايج سينوسي با قرار گرفتن در رده دوازدهم فصل ر ابه پایان برد.
چلسي فصل 55-1954؛ اوج گیری تاریخی با مردِ ساوت همپتونی تا رویای بر باد رفته
اگر چه چلسي فصل16-2015 " ژوزه" هم مي توانست شايسته حضور در اين ليست باشد. اما در واقع وضعيت چلسيِ "تد دريکِ" فصل 56-1955 اسفناک تر بود. تيم آبي پوشان شهر لندن در پايان فصل با 39 امتياز و تنها با 4 امتياز فاصله؛ با قرار گرفتن در رده شانزدهم از سقوط به دسته پايين تر گريختن. هر چند نام تد دريک براي هواداران چلسي، يادآور نخستين قهرماني تاريخي در ليگ انگلستان است. قهرماني که با تزريق جوانان به دل تيم، رويا ها را رنگ واقعیت بخشید. چلسي فصل 55-1954 را با توجه به دفاع مستحکم و از طرفي با بازيکنان جوان همچون کاپيتان روي بنتلي، جان مک نيکول و درک ساندرز موفق شد با 52 امتياز و 4 امتياز اختلاف نسبت به تيم ولوهمپتون براي نخستين بار بر بام ليگ دسته اول انگليس قرار بگيرند.
اختلاف امتيازي که کسي متصور نبود، فصل بعد حکايت فرار از سقوط را برايشان داشته باشد. مصائب تد دريک در فصل 56-1955 بر خلاف سال گذشته در همان هفته ابتدايي با شکست خانگي در برابر بولتون نمايان شد. سه شکست سنگین برابر تيم هاي تاتنهام، منچستر يونايتد و بارنلي آغازي بود به شکست هاي متوالی تيمي که فصل پيش با روحيه جنگندگي در مقابل بزرگان گرد و خاک به پا کرده بود. چلسي در نهايت پس از 3 ماه ناکامي که از ماه فوريه تا آوريل دامن گيرشان شده بود و تيم موفق به پيروزي نشده بود.نهايتا با برتري 6 بر يک در برابر تيم اورتون و همچنين پيروزي هفته آخر ي در برابر بلکپول و با قرار گرفتن در رده شانزدهم فصل کابوس وار را به پايان بردند.
ايپسويچ تاون فصل 63-1962 ؛در جستجوی خوشبختی با جادوی آلف رمزی
شايد اگر روايت عاشقانه سر آلف رمزي و شاگردانش را به صورت رمان به رشته تحرير در آوردند، با توجه به داستانِ حماسي، دراماتيک و عاشقانه، پر فروش تر از رمان معروف " قصه عشق" اريک سگال به فروش رود. قصه جان کندن شاگردان آقاي معلم در بندرِ فقير نشينِ ايپسيويچ براي فتح روياها و چنگ زدن به تاريخ. در حالي که منچستر يونايتدِ سر مت بازبي، ولورهمپتون تحت تاکتيک لانگ بالِ استن کاليس و تاتنهامِ بيل نيکلسون در اواخر دهه 50 ليگ دسته اول انگليس را به قبضه خود در آورده بودند. تيم از شرق انگلستان به نشانِ جاه طلبي و با کنار زدن غول هاي چند صد ميليون پوندي قد علم کرد.شروع دراماتيک اين قصه با قهرماني در فصل 57-1956 در دسته سوم انگليس آغاز شد، با کنار زدن تيم شفيلد ونزدي در فصل 61-1960 قهرماني دسته دوم مسجل شد و تنها يک سال پس از حضور در بالاترين سطح ليگ انگليس و با قرار گرفتن در جايگاه نخست در فصل 62-1961 به شکل حيرت آوري به سرانجام رسيد. با پايان يافتن فصل، معجون موفقيت هم به نظر به آخرين جرعه خود رسيد.
اين بار اما دست تقدير روي خوش به آلف رمزي و شاگردانش نشان نداد.فصل 63-1962 با دو شکست ابتداي فصلي دربرابر بلکپول و شفيلد يونايتد مي شد تصور کرد که آبي ها با چه مسير پر پيچ و خمي تا پايان فصل روبرو هستند. خط حمله زهرآگين ايپسويچ شامل ري کراوفورد و تد فيليپس که فصل گذشته، ديوانه وار در مجموع 61 بار دروازه حريفان را به آتش کشيده بودند، اين فصل شاداب نشان ندادند. رمزي در آوريل63 تيم ايپسويچ را ترک کرد تا به تاريخ سازي خود اين بار در تيم ملي انگلستان ادامه دهد.جکي ميلبورن چهار بازي انتهايي فصل را جايگزين اين مربي بزرگ شد . تا در نهايت تراکتورها فصل را با 35 امتياز و تنها 2 امتياز فاصله تا سقوط هفدهمي به پایان ببرند. از طرفي هم شايد داستان اين فصل آنها از رمان "بينوايان" ويکتور هوگو پيشي گيرد.
اورتون فصل 71-1970 ؛ قدرت نمايي تافي ها در کرانه مِرزي قبل از تیره روزی
در حالي که هنوز سيطره همشهري و رقيب سنتي تافي ها در انگلستان و قاره سبز آغاز نشده بود، اورتون فصل 70-1969 را با قاطعيت به پايان برد. آبي ها درحالي فاتح ليگ انگلستان شدند که با 9 امتياز اختلاف نسبت به تيم دوم، ليدز يونايتد توانستن به این مهم دست پیدا کنند. بعد از منچستر يونايتد فصل 56-1955 که با 11 امتياز اختلاف نسبت به تيم دوم قهرماني خود را مسجل کرد، اين بهترين عملکرد يک تيم در 15 سال گذشته محسوب مي شد. رمز موفقيت؛ ثبت پيروزي هاي قابل توجه در بازيهاي خانگي در گوديسون پارک بود. در واقع تيم مردان هري کاتريک 17 بازي از 22 بازي خانگي خود را با برد پشت سر گذاشتند، تا اين آمار تحسين برانگيز بر جاي گذاشته شود. در اين قهرماني بازيکنان برجسته اي همچون آلن بال هافبک هجومي، برايان لابونه مدافع مستحکم و همچنين جويي رويل مهاجم زهردار آبي ها نقش بسزايي ايفا کردند.
کاتريک و شاگردانش در حالي تيم ليدز مقتدرِ دان ريوي را به زير کشيدند، که فصل گذشته با 67 امتياز رکورد بيشترين امتياز کسب شده طي يک فصل را در دسته اول بر جا گذاشته بود. اما شرايط در فصل 71-1970 به خوشايندي فصل گذشته براي آبي ها بندر نشين پيش نرفت. شش بازي نخست تيم بدون پيروزي سپري شد، دو شکست 3 بر يک و چهار بر صفر دربرابر تيم هاي کاونتري و آرسنال شرايط تيم مقتدر فصل گذشته، که نشاني از بازيهاي شناور سال گذشته نداشت را بحراني تر کرد. پيروزي 4 بر يک در گوديسون پارک به نظر روحيه بخش مي آمد . اما نتايج کسب شده کماکان در قامت تيم قهرمان فصل گذشته نبود. اورتون در 10 بازي پاياني متحمل 7 شکستِ خرد کننده شد، تا درنهايت تيم منطقه مرزيسايد فصل را با قرار گرفتن دررده چهاردهم به پايان ببرد.
لیدز یونایتد فصل 93-1992؛ از غرش اتحاد سفيد ها تا شکستن بال طاووس
زماني که هاوارد ويلکينسون در فصل 1988 پا به ليذر يونايتد نهاد، اوضاع سفیدها آشفته تر از هر زمان ديگري به نظر مي آمد. آنها مدت ها بود در دسته دوم دست و پا مي زدند، قدرت و احترام دهه 70 را از دست داده بودند، تيمي که تا فينال جام اروپا هم بالا آمده بود و با بد اقبالي مغلوب بايرن مونيخ قدرتمند دتمار کرامر شده بود. اما ويلکينسون مربي متفکر انگليسي سريعا شروع به بازسازي باشگاه کرد.او ديويد بيتي با استعداد را به کمربند مياني تيم اضافه کرد، گري اسپيد را از تيم پايه به بزرگسالان آورد و همينطور گوردان استراکن وينگر اسکاتلندي را از منچستر يونايتدبه ورزشگاه الاند رود کشاند، نتيجه اين تغييرات را هواداران ليدز يونايتد در همان فصل با صعود به دسته اول انگستان ديدند. سرانجام در فصل 92-1991 لیدز خود را در قامت یک تيم مدعي براي کسب عنوان قهرماني ديد.
با اضافه شدن اريک کانتونا در نيم فصل دوم تیم جان تازه ای گرفت. سفیدها سرانجام با پیروزی خانگي برابر نورويچ، معجزه وار قهرمان انگلیس شدند.اين آخرين قهرماني يک مربي انگليسي بود که هاوارد ويلکينسون به آن دست يافت.فصل 93-1992 طلسمِ "عدم نتيجه گيري بعد از قهرماني" گويي اين بار گريبانگير شاگردان ويلکينسون را هم گرفت. طاووس ها به نظر تيم خوبي را با بازيکنان نظير اريک کانتونا، کاپيتان استراکان، گري مک آليستر،لي چاپمن و ديويد بتي در اختيار داشتند، آنها بازی نخست را با پیروزی به پایان بردند، اما بعد از آن انگار شانس از آنها روي برگرداند. شکست 4 بر يک برابر ميدلزبورو در هفته سوم آغازي بود به شکست هاي متعدد ادامه فصلي- کانتونا فقط توانست يکي از گلها را پاسخ دهد. باخت در داربي رُزها برابر منچستر يونايتد و همچنين شکست پر گل در برابر ايپسويچ و پارک رنجرز به آنها فهماند که خيال تکرار قهرماني را از سر بيرون کنند. با ترک کانتونا در ماه نوامبر و پيوستن به تيم منچستر يونايتد، سفيد ها عملا براي فرار از سقوط مي جنگيدند. در نهايت تیم لیدز با قرار گرفتن در رده هفدهم و تنها با 2 امتياز اختلاف از سقوط به دسته پايين تر گريختند.