مطلب ارسالی کاربران
ما بارسا هستیم در پیروزی؛ در شکست؛ Visca el Barça
بارساییهایی که در عصر حاضر زندگی میکنند، بدون تردید، خوششانسترینهای تاریخ هستند؛ همعصری با بهترین دوران تاریخ باشگاه بارسلونا، پیروزی و قهرمانی را به روندی عادی، و شکست و ناکامی را به تراژدیای غیرقابل بخشش برای هواداران تبدیل کرده است. شاید امروز کمتر کسی بارسای اوایل هزاره سوم را به یاد آورد، که هوادارانش برای چهارمی در لیگ و کسب سهمیه لیگ قهرمانان، در خیابانها به جشن و پایکوبی میپرداختند؛ امروز هواداران - به خصوص نسلهای جدید - فقط بارسایی را به خاطر میآورند که همواره مدعی شماره 1 تمام جامهاست! اگرچه که بیتردید، پیروزی شیرین و فتح جام لذتی وصفناپذیر است، اما تعدد پیروزیها و جامها نباید از یادمان ببرد که بارسا، مفهومی است بسیار بزرگتر از پیروزی و جام!
زمانی که «تیم طلایی» یوهان کرویف کبیر، بیرقیب در لالیگا یکه تازی میکرد و نوار 4 قهرمانی پیاپی لیگ را در تاریخ باشگاه جاودانه میساخت و بر قله فوتبال اروپا تکیه میزد، شاید کسی تصورش را هم نمیکرد که در پس آن دوران باشکوه، دوران تلخی در راه باشد. با ورود به هزاره سوم اما، تیمِ دو بار قهرمانِ لالیگا شده «لوئیز فن خال»، وارد سراشیبی عجیبی شد: نتایج عجیب پشت سر هم (پیروزی 7-0 خارج از خانه در یک هفته و باخت 3-0 خانگی در هفته بعد یکی از آنهاست!)، تیمی که پر مهره بود اما نه پر ثبات، رفت و آمدهای زیاد مربیان، بازیکنانی که به امید مارادونا و رونالدو شدن آمدند و هرگز آن نشدند... روزهای تلخی برای هواداران بارسا بود.
روزگاری که پیش از گوش دادن به نتیجه بازیهای شب قبل در اخبار ساعت 6 صبح تلویزیون، از قبل انتظار داشتی که بازی در برابر تیمهای بزرگ - رئال، والنسیا، دپور و حتی بعضی دیگر از حاضرین موقت این لیست - را باختهای! زمانی که بارسا موفق شد در نیوکمپ و با درخشش ریوالدو، دپورتیوو لاکرونیا را با اختلاف 1 گل شکست دهد، هواداران حس فتحالفتوحی بزرگ را در دل داشتند! تساوی 2-2 بارسا در سانتیاگو برنابئو - اگرچه گل سالم سوم ریوالدو را به طرزی عجیب مردود اعلام کردند - برای هواداران آن دوران، لذتی بیشتر از فتح 3 گانه و 6 گانه امروز داشت!
و نقطه اوج آن روزهای سیاه، ضربه آکروباتیک ریوالدو و هت تریکش در برابر والنسیا بود، که بارسا را به رتبه چهارمی لالیگا رساند. احتمالا هرگز کسی تصویر پیراهن از بدن در آمده ریوالدو و نعرههای دیوانهوار گاسپارت در آن بازی را از یاد نخواهد برد!
http://www.fcabianari.ir/images/News/gif/gaspart%20celebrating.gif
شادی خوان گاسپارت - مدیر عامل وقت بارسا - به خاطر کسب رتبه چهارمی در لالیگا!
آمد و رفتهای «رکساچ» اسطورهای و «سررا فرر» بی نام و نشان و حتی بازگشت «فن خال» پرافتخار و امیدبخش، هیچ کدام نتوانست شکوه از دست رفته را به بارسا بازگرداند. اما قصه دنیا این است که همیشه درها روی یک پاشنه نخواهند چرخید! هر شب تاریکی و هر روز درخشانی، سرانجام زمانی به پایان خواهد رسید!
برای بارسا اما طلوع، با ظهور لاپورتا و ریکارد اتفاق افتاد. شیر رنجور و بی یال و کوپال و کم ادعای آن سالها، با نبوغ ریکارد فراموشناشدنی، شکوه گذشتهاش را باز به یاد آورد و به خود آمد؛ بارسا بعد از 12 سال، دوباره به فینال اروپا رسید و بعد از 14 سال، معتبرترین جام فوتبال اروپا را بالای سر برد؛ دوباره به یاد آورد چطور با غرشهایش، هر تیمی را از وحشت به زانو در آورد!
حالا یک و نیم دهه از آن روزها میگذرد، و موفقیت پشت موفقیت، پپ پشت ریکارد و انریکه پشت پپ، جام پشت جام بدون حتی فرصت رویاپردازی به سایر تیمها دادن، انگار به یک باور مشترک برای بارساییها تبدیل شده است. شاید هیچ چیز در فوتبال، لذت لحظه بوسه نبوغ مسی به تور دروازه حریفان یا تماشای نعره کاپیتان پویول که جام قهرمانی اروپا را بر فراز دستهایش تکان میدهد، یا بالا و پایین پرت شدن لوچوی افسانهای توسط بازیکنان پس از فتح سه گانه را نداشته باشد - چقدر خوش شانسیم که دهها و صدها تصویر شبیه این در ذهنمان داریم! - اما یادمان باشد که این تمام قصه نیست!
http://www.fcbarcelona.ir/index/uploads/resizer/news/lucho_1000x600_1702...
وقتی لوچو دنیارو فتح کرد
وقتی کلایورت گل پنجم بارسا را به چلسی زد - فصل 1999/2000 - تا شکست 3-1 بازی رفت در استمفوردبریج را با پیروزی 5-1 بازی برگشت جبران کرده و به نیمه نهایی رفته باشیم، میدانستیم که آینده نامطمئن است. میدانستیم شاید خبرهای خوش در راه، بیشتر از خبرهای تلخ نباشند. اما باز هم از پرواز فیلیپ کوکو و توپی که روی کرنر گواردیولا به گل تبدیل میکرد، غرق در لذت میشدیم و از جا میپریدیم و فریاد میزدیم؛ چون این بارسا بود که اهمیت داشت، و بزرگترین لذت، تماشای بودنِ بارسا بود، بودنی با قهرمانی، یا بدون آن!
امروز شاید، روزگار دیگری باشد. شاید آنقدر خوب بودهایم که کسب دو جام در یک سال نتیجهای متوسط و فتح یک جام عملکردی ضعیف تلقی شود، اما بارسا همان بارساست؛ لذت بودنش همان لذت است - با این تفاوت که آیندهاش خیلی امیدوارکنندهتر از آن روزهاست! هنوز هم میتوان از یک چیپ مسی به اندازه تمام خوشیهای دنیا لذت برد؛ هنوز هم میتوان به شوق سپری شدن هرچه سریعتر ساعات و دقایقی که تا فرا رسیدن بازی بعدی بارسا باقی مانده، سختی روزگار را تحمل کرد.
یادمان باشد آنقدر لحظات فوقالعاده از این تیم گرفتهایم، که حالا حالاها بدهکاری حمایت قاطع و خللناپذیر در لحظههای تلخ - مثل هر هوادار واقعی در هرجای دیگر دنیا - روی شانههایمان سنگینی خواهد کرد!
یادمان باشد هنوز هم بارسا هست؛ و لذت بارسایی بودن هست؛ حتی اگر از لیگ قهرمانان حذف شود، حتی اگر در رقابت لالیگا ناکام باشد، حتی اگر تنها یک جام ببرد یا حتی اگر دست خالی فصل را تمام کند...
هنوز هم بارسا هست؛ و امید آمدن روزهای خوشی که خیلی زودتر از انتظارهای طولانی آن روزها خواهند رسید...
هنوز هم بارسا هست؛ هنوز هم لذت بودنِ بارسا هست، و خیلی وقتها، این لذت تمام چیزی است که اهمیت دارد!
"با هم که باشیم، قدرتمند و توقف ناپذیریم!"
منبع:fcbarcelona.ir