پله؛ زایش اسطوره شماره ۱۰
زمانی که بازی گردانان خلاق شمارهی ۱۰ با توجه به دگرگونی سیستمهای فوتبال و برای پاسخ به نیازهای تاکتیکی فوتبال مدرن، در قلب میدان در حال شکل گیری بودند و هر یک با تعبیر خود فوتبال زیبا را معنا میکردند.
" پله " مدت ها بود به عنوان گل زنی استثنایی، به چهرهای جهانی تبدیل شده بود. ولی " پله " در دورهی کمال خود در مسابقات جام جهانی سال ۱۹۷۰ در مکزیک، در نقشی ظاهر شد که پیش از او بازیکنانی چون " آلفردو دی استفانو "، " بابی چارلتون "، " جیانی ریورا " و " ولفگانگ اوورات " در میانه ی میدان به عنوان هافبک های خلاق تهاجمی بازی میکردند. تفاوت در این بود که هیچکدام از این بازیکنان، فرهمندی، آوازه و نیز کمال یافتگی " پله " ی سال ۱۹۷۰ را نداشتند.
" پله " گرچه به عنوان یک گلزن و تمام کننده شناخته میشد، ولی در تاکتیک تیم ملی برزیل در سال ۱۹۷۰ در جایگاه بازیکنی در قلب زمین منظور شد.
او بیش از آن که یک تمام کننده باشد، یک سازنده بود. در خود مسابقات جام جهانی نیز، " جرزینیو " بهترین گلزن تیم ملی برزیل بود و در جدول گلزنان آن دوره پس از " گرد مولر " مهاجم آلمانی، با ۶ گل به مقام دوم رسید. اگر بازی های آن دوره را مرور کنیم و نگاهی به گل های آن بیندازیم، پی می بریم که بیش تر آن ها توسط " پله " ساخته شده و در واقع مهاجمانی استثنایی چون " توستائو " و " جرزینیو "، بیش تر تمامکننده بودهاند.
" فرانتس بکنباوئر "، قیصر فوتبال آلمان دربارهی " پله " گفته بود: «خود من با " پله " در تیم " کاسموس نیویورک " هم بازی بودم و در همان جا به یکی از طرفداران او تبدیل شدم.» ... جالبتر از این سخن، اظهاراتی است که خود " پله " دربارهی خود داشته است: «دیگر هرگز " پله " تازهای به وجود نخواهد آمد، زیرا خدا فقط یک " پله "، یک " بتهوون " و یک " میکل آنژ " خلق کرده است. ولی دلیل دیگری نیز وجود دارد. دیگر هرگز " پله " تازهای به وجود نخواهد آمد، زیرا پدر و مادر من کارخانه ی خود را تعطیل کردهاند.»
یکی از ویژگیهای حیرتآور " پله "، پاسهای دقیق و ناگهانی او بود. گاه به نظر میرسید که " پله " نزدیک شدن یک یار خودی را بدون این که او را دیده باشد حس میکند یا بو میکشد. پاس گل او به " کارلوس آلبرتو " در بازی فینال جام جهانی سال ۱۹۷۰ در برابر ایتالیا، نمونهی درخشان یک چنین استعداد شگرفی است.
هر کس بخواهد مفهوم بازیکن شماره ی ۱۰ را در ژرفای آن درک کند، باید یک بار دیگر گل چهارم برزیل را در بازی مقابل ایتالیا در جام جهانی ۱۹۷۰ ببیند، گلی که با نبوغ پله چون لقمه ای آماده در دهان " کارلوس آلبرتو " گذاشته شد، تا او با شوتی زیبا آن را ببلعد.
" ادواردو گالئانو " نویسنده و روزنامه نگار اورگوئه ای دربارهی " پله " گفته است: «همه ی ما که این شانس را داشتیم بازی " پله " را تماشا کنیم، هدیه ای با زیبایی کم نظیر دریافت کردهایم؛ لحظاتی که ارزش جاودانه شدن دارند و ما را به این باور می رسانند که جاودانگی واقعاً میتواند وجود داشته باشد.»