طرفداری | جام جهانی 1982. نبرد ۲۴ تیم۱. یازده جولای. سانتیاگو برنابئو. نود هزار تماشاگر. ایتالیا در برابرِ آلمان غربی. همه چیز مهیا شده است حتّی تاریخ بازی برگشتِ فینال۲. میگویند این فینال، فینالِ حقیقی نیست. میگویند فینالِ حقیقی میانِ فرانسه و برزیل است. دو تیم دوست داشتنی و بینظیری که یکی توسط ایتالیا در مرحلهٔ دوم حذف شد و دیگری توسطِ سربازانِ آلمان غربی در نیمه نهایی. آلمانها پیش از آغاز بازیِ فینال، شِکوههایِ خود را شروع کردهاند، از اینکه آنها پس از پیروزی بر فرانسه نتوانستهاند استراحت کنند. از اینکه به دلیلِ اعتصابِ کارکنانِ فرودگاهِ سویا تا ساعتِ چهار صبح در فرودگاه به امید پرواز مانده بودند. شاید بدین علت است که آنها پس از گذشت بیست دقیقه از بازی هنوز خود را پیدا نکردهاند. پس از بیست دقیقهای که اولین داورِ غیر اروپایی فینالِ جام جهانی، آرنالدو سزار کویلیویِ برزیلی، سوتِ آغاز را زده. آنها میگفتند با این شرایط فقط یک راه جهتِ پیروزی در فینال برایشان باقی مانده. زدن گلِ نخست و سپس دفاع کردن از آن.دقیقه ۲۵. کابرینی توپ را در میانهٔ نیمهٔ آلمانها میگیرد و به آتوبِلی پاس میدهد او نیز برای کونْتی که در محوطهٔ جریمه جایْ گرفته توپ را سانتر میکند. جایی که هانس-پیتر بریگل بر روی او خطا میکند و برایِ ایتالیا یک پنالتی حاصل میشود. شرایط برایِ پیروزی مهیاست. همهٔ نگاهها به ساقِ پایِ آنتونیو کابرینیست. بیرمق و بیانگیزه برای زدنِ ضربه به توپ حرکت میکند. برای گل کردن پنالتیای که توسط بریگل به آنها هدیه شد. پنالتیای که توسطِ او از سمتِ چپ دروازهٔ شوماخر به بیرون رفت. بازی چندان رنگ و بوی فینالها را ندارد. عملکرد دو تیم در نیمهٔ نخست بیشتر، آن نیشها و کنایههایی را به اثبات میرسانَد که بیشترِشان سهمِ ایتالیاست. اینکه به جایِ ایتالیا باید برزیل در فینال حضور میداشت. همه به آن روز اشاره میکنند. به ۵ جولای. تراژدیِ ورزشگاهِ سَریا در بارسلون. روزِ مرگ فوتبال. دوستدارانِ حضورِ برزیل در فینال، این روز را اینگونه خطاب میکنند. برزیل. ایتالیا.
تقابلِ بهترین تیمِ جام جهانی و خوششانسترین تیمِ جام. آنها این گونه به آتزوری نیش میزنند. میگویند آنها تنها به لطفِ گل زدهٔ بیشتر توانستند در گروه خود-در مرحلهٔ اول- کامرون را کنار بگذارند و به عنوانِ تیم دوم به مرحلهٔ بعد صعود کنند. فقط سه تساوی. دو گلِ زده و دو گل خورده. آنها فقط به علتِ یک گل زدهٔ بیشتر از کامرون به مرحلهٔ بعد صعود کردند. فقط یک گل. در آن سو، برزیل تا این بازی، تمام رقابتهایِ خود را با پیروزی پشت سر گذاشته. چهار پیروزی. آنها در گروه ۶ با سه پیروزی به عنوانِ صدرنشین به مرحلهٔ بعد صعود کردند. با شش امتیاز۳. با ده گل زده و تنها دو گل خورده. برزیلی که گویا توانسته به آن ترکیبِ رؤیایی و کلاسیکِ خود برسد. همان برزیلِ روان، سیال و آزاد. ۴-۲-۲-۲ (چهار-دو-دو-دو). آنها در بازیِ قبلیِ خود خشنترین تیم جام، آرژانتین۴ را سه بر یک شکست داده بودند. تیمِ مارادونایِ بیست و یک ساله را. در سالی که از خداحافظی پله از تیم ملی، نزدیک به دوازده سال میگذرد. برزیل تنها به یک تساوی نیاز داشت. فقط به یک تساوی (جدول یک). گل دومی که پائولو فالکائو در دقیقهٔ ۶۸ برای برزیل به ثمر رسانْد، حکایت از صعود آنها داشت، صعود از گروه مرگ. حال، برزیل، بازی را دو بر دو کرده. دو گل، پاسخی برای دو گلِ پائولو روسی۵. مهاجمِ روباهِ۶ ایتالیا. او که پس از دو سال محرومیت توسطِ اِنزو بیرِزوت به تیم ملی دعوت شده بود. بازیکنی کوچک. نحیف و نه چندان تکنیکی-در قیاس با دیگر اسطورههای ایتالیایی. او که در چهار بازیِ پیشین نتوانسته بود حتّی یک گل به ثمر برسانَد. او بود که در دقیقهٔ ۷۴ ورزشگاهِ سَریا را به قبرستانی برایِ برزیلیها تبدیل کرد. با زدنِ سه گل. آن هم در مقابل برزیلِ پُرمدعا. میگویند بُردِ ایتالیا در مقابلِ برزیل، پیرزویِ سیستم و تاکتیک بر فانتزی بود. پیروزیِ سیستمِ il gioco all'Italiana۷.
گروه مرگ (مرحلهٔ دوم) |
تیم |
بازی |
برد |
مساوی |
باخت |
گل زده |
گل خورده |
اختلاف گل |
امتیاز |
ایتالیا |
۲ |
۲ |
۰ |
۰ |
۵ |
۳ |
۲+ |
۴ |
برزیل |
۲ |
۱ |
۰ |
۱ |
۵ |
۴ |
۱+ |
۲ |
آرژانتین |
۲ |
۰ |
۰ |
۲ |
۲ |
۵ |
۳- |
۰ |
دقیقهٔ ۴۷. گابریله اوریالی در فاصلهٔ بیست متری از محوطهٔ جریمهٔ آلمانها توپی که توسطِ خطِ دفاعِ آلمان غربی دفع شده است را میگیرد و به جلو میتازد. کارْل-هاینتس رومنیگه در تقابل با او مجبور به خطا کردن میشود. اوریالی در میانهٔ زمینِ آلمان غربی زانو زده است و بازیکنان در اطرافِ او قرار گرفتهاند. مارکو تاردِلی میداند، فرصت به چه معناست. میداند برای چه چیز توسطِ بیرِزوت به میدان آمده. توپ را میگیرد و سریع به سمتِ چپِ آلمان میفرستد. جایی که کلائودیو جنتیله حضور دارد. او توپ را از همان جا به سمتِ محوطهٔ جریمهٔ دروازهبان میفرستد. جایی که پائولو روسی، آنتونیو کابرینی و همچنین آلساندرو آلتوبِلی قرار دارند. آنجا که سه بازیکنِ ایتالیا، دو بازیکن آلمانی در نزدیکیِ خود میبینند، روسی و کابرینی به سویِ دروازهِ شوماخر حملهور میشوند. آلمانها غافلگیر شدهاند. شوماخر به سمتِ توپ میرود و روسی و کابرینی خود را به سویِ توپ پرتاب میکنند. روسی با سر، گلِ اول را میزند تا این بازی جان بگیرد و ساندرو پرتینیِ۸ پیر، سرمست و خوشحال، فریاد بزند، نگاه کنید اینان فرزندانِ ما هستند. این همان آتزوریست.
دقیقه ۶۹. رومنیگه به پائول برایتنر پاس میدهد امّا روسی از راه میرسد و توپ را به گائتانو شیره آ میسپارد. او نیز توپ را به کونْتی میدهد. روسی توپ را از کونْتی میگیرد و به سمتِ چپِ محوطه جریمهٔ آلمانها به سمتِ گائتانو شیره آ پاس میدهد و او به جوزپه برگومی و او توپ را دوباره به گائتانو شیره آ میسپارد. گائتانو شیره آ در سمتِ چپِ آلمان، توپ را به خالیترین جایِ ممکن میفرستد، جایی که آلمانیها آن را از یاد بردهاند. به سمتِ قوسِ بیرونِ محوطه. جایی که باردِلی ایستاده. آلمانیها از او غافل شدهاند، برَنْد فورشْتر با تمامِ توان، پاهایِ خود را به سمتِ تاردِلی پرتاب میکند، امّا او کارِ خود را کرده، ضربهٔ خود را به سمتِ چپِ شوماخر روانه کرده. شوماخری که مبهوتِ ضربهٔ سریعِ تاردلی دچار سرگیجه و گنگی شده است گویی. آیا او تاوان ضربهٔ محکم خود به پاتریک باتیستون، مدافعِ فرانسوی را میدهد. میگویند شوماخر باید در آن بازی اخراج میشد. آن زمان که بازی با نتیجهٔ یک بر یک دنبال میشد. در ۸ جولای. در ورزشگاه رامون سانچز پیسخوان. سویا. در مقابلِ ۷۰ هزار تماشاگر.
هنوز از حضور او ده دقیقه نگذشته است. برنارد گنگینی در دقیقهٔ ۵۰ جایِ خود را به او داد (هر تیم فقط اجازهٔ دو تعویض داشت). به پاتریک باتیستون. میشل ایدالگو، یک هافبک را بیرون و یک مدافع را به بازی آورْد. دقایقِ نزدیک به ۶۰ است. ماکسیم بوسیس توپ را در قسمتِ چپِ میانهٔ زمین آلمان از درِمْلر میگیرد و به وسط، برای پلاتینی پاس میدهد او هم توپ را به محوطهٔ جریمه برای باتیستون میفرستد. باتیستون خود را به قسمتِ قوسِ محوطه میرسانَد، شوماخر از دروازه بیرون آمده، برای رسیدن به توپ پرواز میکند، باتیستون ضربه به توپ میزند و توپ از سمتِ چپِ دروازهٔ شوماخر به بیرون میرود. شوماخرِ در حالِ سقوط به باتیستون برخورْد میکند... باتیستون، نقشِ بر زمین، بیهوش افتاده. بازیکنانِ فرانسه دورِ او را گرفتهاند. ژرار ژاویون، دومنیک روشِتو، دیدیه سیکس، و پلاتینی... سیکس به سمتِ داور میرود و از او میخواهد شوماخر را جریمه کند امّا داور اعتقادی به خطا ندارد چه رسد به دادن کارت قرمز و یا زرد. آلمانها در این بازی، خشن و بیرحمَند. این را باتیستونی که سه دندانَش شکسته و دچار آسیب دیدگیِ مهرهٔ کمر شده، بهتر از بقیه درک میکنند. بازیِ آنها در این دیدار، جملهٔ کلودیو جنتیله را برایمان تداعی میکند، اینکه فوتبال جایی برایِ بالرینها نیست.
دقیقهٔ ۹۲. ماریوس ترِزو گل دوم و دقیقهٔ ۹۸، آلن ژیرس گل سوم را زدند. فرانسویها کار را تمام شده میدانند. آنها در شش دقیقه دو گل زدند و سرمستِ پیرزوی. آنها خود را فینالیست میبینند. و در رؤیایِ خود برای نحوهٔ شادیشان به هنگامِ بالا بُردنِ جام طلایِ قهرمانی، نقشه میریزند. آنها، آلمانها را فراموش کردهاند. تیمی که دو قهرمانیِ جام جهانی و یک نایب قهرمانی دارد۹. در حالی که فرانسویها بهترین جایگاهی که تا این زمان-۱۹۸۲- بدست آوردهاند سومی جهان در سال ۱۹۵۸ است. آخرین باری که تیمی، حریفِ خود را خار و ناچیز شمرد چند روز میگذرد... حداقل سه روز. دقیقهٔ ۱۰۲. آلمانها از سمتِ چپ به دروازهٔ فرانسه هجوم میآورند و با گلِ زیبایِ رومینگه به یک قدمیِ فرانسویها میرسند. آلمان غربی مثل فرانسویها شش دقیقهٔ بعد گلِ تساوی را توسطِ فیشر در دقیقهٔ ۱۰۸ با ضربهای بی نظیر به ثمر میرسانند. و این، خبر از ضرباتِ آغشته به حسرت و شادیِ پنالتیها میدهد... . آنچه در آخرِ آن بازی به یادگار مانده، دستی مُشت کرده رو به آسمان بود که توسطِ شوماخر به آسمان دراز شده و میگفت آلمانها به فینال رسیدند. آلمان غربی. ما دو قهرمانی را در خانهٔ خود داریم. و در آن سو، زانو زدنِ یاران پلاتینی بود و آرزوهایِ بر باد رفتهٔ فرانسویها. رؤیایی که به توهم ختم شد. حال او -شوماخر- نظارهگرِ فرزندان ایتالیاست. آنجا که برای دومین بار، آنها را غافلگیر کردهاند... آنجا که تاردِلی یکی از زیباترین، خوشحالیهایِ تاریخ را به نمایش میگذارد. دستانی باز شده با انگشتانی گره کرده که به هر سو میرود و فریاد میزند. چون کودکیْ سرخوش که مسیرِ پستِ کارجینه۱۰ را پشت سر میگذارد. نگاه کنید این تاردِلیست.
آلمانها در چنگِ لاجوردیها گرفتار آمدهاند، هر چه میزنند به در بسته میخورد. بیثمر است. در هر نقطه که هجوم میآورند دو لایه از بازیکنان ایتالیا چون سربازانِ جوخه در مقابلِ آنها صف میگیرند. دقیقهٔ ۸۱. بریگل توپ را میگیرد و به درونِ محوطهٔ ایتالیا وارد میشود. تلاشَش بی حاصل است و دو بازیکن به سمت او میروند. جنتیله توپ را میگیرد و به کونْتی پاس میدهد. او با سرعت، واردِ نیمهٔ آلمانها میشود. از سمتِ راست، به محوطهٔ جریمه وارد میشود. توپ را به آلساندرو آلتوبِلی در نزدیکیِ نقطهٔ پنالتی پاس میدهد. در اطرافِ او چهار آلمانی به همراه شوماخر قرار دارند. شوماخر، به گونهای در مقابلِ توپ خیمه میزند که گویی میداند، چارهای جز تسلیم شدن در مقابلِ آلتوبِلی ندارد. نه، ندارد. آلتوبِلی توپ را در نقطهٔ پنالتی به سمتِ دروازهٔ او روانه میکند. مانفرِد کلاتْس خود را به سمتِ توپ پرت میکند امّا توپ از زیر کتفَش میگذرد. هانْسی مولر که توپ را تعقیب میکند، برای متوقف کردنِ توپ روانهٔ دروازه میشود. امّا توپ از دامهایِ آلمانها میگذرد و در سمتِ راستِ دروازهٔ آنها، خود را به تور میکوبد. مولر از خطِ دروازه گذشت و درون دروازه زانو میزند و از هم میپاشد. امید آلمانها خشکید. نابود شد. ایتالیا، سه. آلمان غربی، صفر.
دقیقهٔ ۸۳. آلمانها توپ را به سمتِ راستِ ایتالیا میبرند. جایی که کونْتی حضور دارد. بریگل توپ را میگیرد و به جلو میرود. کونتی او را با خطا متوقف میکند. و شاید این همان فرصتیست که آلمانها در ابتدایِ بازی، انتظارِ آن را میکشیدند. یک فرصت استثنایی. در یک متری از محوطهٔ جریمه از سمتِ راستِ ایتالیا. هانسی مولر پشتِ توپ قرار میگیرد و آن را به سمتِ دروازهٔ دینو زوف روانه میکند. کاربینی نمیتواند ضربهٔ سرِ خود را به صورت کامل بزند. توپ، سرگردان در هر جهت، ضربههایِ بیرمقی از سوی بازیکنانِ دو تیم را به خود میبیند. توپ در مقابلِ پائول برایتنِر قرار میگیرد. او توپ را از سمتِ راستِ زوف، وارد دروازه میکند. این تلخترین شادیِ گلِ جام است. برای گلی زهر. زهر. پائول برایتنِر سر به پایین، به سمتِ زمین خود میرود. آلمانها آنقدر ناامیدند که داورِ بازی توپ را از درون دروازهٔ زوف بر میدارد و به نقطه میانی زمین میآورد. آلمانها باخت را پذیرفتهاند... . دقیقهٔ ۹۲. آلمانها توپ را به زمینِ آتزوری میآورند، گائتانو شیره آ توپ را از آنها میگیرد و سپس به جوزپه برگومی پاس میدهد. او نیز توپ را به سمتی دیگر روانه میکند. جایی که داور به سمت توپ میآید و توپ را میگیرد. ایتالیا، سه. آلمان غربی، یک. آرنالدو سزار کویلیو، سوتِ پایان را میدمد. ایتالیا پس از چهل و چهار سال دوباره به قهرمانی جهان میرسد. به سومین قهرمانی خود... همه به درونِ چمن بازی هجوم میآورند. پرچمهایِ آتزوری باد را میرقصانَد. اِنزو بیرِزوت۱۱. مردی با کرواتِ آبی. بر فرازِ دستانِ بازیکنانَش قرار دارد. مردمانِ ایتالیا او را اِل وِشیو (il vecio) میخوانند. به معنیِ مردِ پیر. فردی تحصیل کرده، خونسرد و روحانی. آتزوری، فرزندانِ ساوی۱۲، حال سرودِ اتحادِ خود را بار دیگر به گوشِ جهانیان میرسانند.... ایتالیا صدایمان میزند... بیایید یکی شویم... اتحاد و عشق... ایتالیا صدایمان میزند.
۱. جام جهانی ۱۹۸۲ اولین جامی بود که با ۲۴ تیم آغاز شد. دورههایِ پیشین ۱۶ تیمی بود.^
۲. بازی فینال در صورت تساوی (پس از ۳۰ دقیقه وقت اضافه) پنالتی نداشت و باید روزی دیگر بازی دوباره تکرار میشد. در ۱۳ جولای.^
۳. هر بُرد دو امتیاز داشت در آن سالها (از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۹۰ این قانون پابرجا بود).^
۴. دو کارت قرمز و هفت کارت زرد. کارت قرمز دوم برای مارادونا بود در بازی با برزیل در گروه مرگ.^
۵. پائولو روسی در پایان جام جهانی ۱۹۸۲ با زدن شش گل، کفش طلا را بدست آورد. همچنین توپ طلا را نیز به عنوان بهترین بازیکن بدست آورد. مطابق با ایندکس کاسترول او توانست امتیاز ۹.۶۹ را بدست آورد و به عنوان بهترین بازیکن در این آنالیز شناخته شود.^
۶. اشاره به مهاجم زهردار در محوطهٔ جریمه (روباه در باکس). روباه در باکس، گونهای در معرض انقراض.^
۷. سیستمِ Gioco all'italiana یا Zona mista: در این سیستم شمارهٔ ۹ مهاجمِ میانیست. شماره ۱۱ مهاجمِ دوم که از سمتِ چپ حمله میکند. شمارهٔ ۷ هافبکِ کناری در سمتِ راست است. شمارهٔ ۴ هافبکِ دفاعی. شمارهٔ ۱۰ هافبکِ مرکزیست که بازیسازی و ساختِ حمله را بر عهده دارد. شمارهٔ ۸ هم هافبکِ مرکزیِ سمتِ چپ که لینککنندهٔ بازیست و معمولاً فضایِخود را برایِ بازیکن شمارهٔ ۳ واگذار میکند در مواقعِ ایجاد فشار و حملات ناگهانی- شمارهٔ ۳ نقش مدافع کناری را بازی میکند-. شمارهٔ ۵ و شمارهٔ ۲ مدافعینِ مرکزی هستند و شمارهٔ ۶ سوئیپر. یارگیری در این سیستم: شماره ۱۱ با شماره ۲. شماره ۳ با شماره ۷. شماره ۴ با شماره ۱۰. شماره ۵ با شماره ۹).^
۸. رئیس جمهور وقتِ ایتالیا. تصویر او در کنار زوف و بیرِزوت به هنگامِ کارتبازی پس از قهرمانی ایتالیا مشهور است.^
۹. آلمان غربی در سالهایِ ۱۹۵۴ و ۱۹۷۴ قهرمان و در سال ۱۹۶۶ نیز نائب قهرمان شد.^
۱۰. شهرستانی در شمال ایتالیا. محل تولد تاردِلی.^
۱۱. برای اطلاعات بیشتر از اِنزو بیرِزوت. سوگی بر پایان یک عصر.^
۱۲. اشاره به خاندان سلطنتیِ ساوی در سالهای ۱۸۶۱. میگویند رنگ آبی پیراهن ایتالیا از این خاندان-به علتِ اقداماتِ آنها برای اتحاد و پیشرفت ایتالیا- میآید.^