"اون(فن خال) مربی باشگاه ماست و باید پاسخگو باشه..."
"برای ما سخت هست که منچستر یونایتدی که میشناسیم که بزرگترین باشگاه دنیاست، نابود شدنش رو جلوی تیم هایی مثل بورنموث، ولفسبورگ و حتی نوریچ ببینیم ..."
این ها سخنان کودک خردسالی است که با مصاحبه هایش و تحلیل هایش در مورد منچستر یونایتد جهان را متاثر کرد. این کودک پرورش یافته هوادارانی است که در یک متری بازیکنان و مربی حریف و تیم خودشان می نشینند اما کوچکترین آسیبی روانه آن ها نمی کنند و پرورش یافته فوتبال و مردمی که باید قبول کرد به بلوغ و پختگی نهایی در زمینه هواداری رسیده اند.
با پیروی از صحبت های این کودک باید بگوییم برانکو هم مربی باشگاه ماست و باید پاسخگوی این شکست باشد. باید پاسخگوی پذیرش بازی بدون ملی پوشان و عملکرد شاگردانش باشد. باید پاسخگوی احساس شرم میلیون ها هوادار در سطح کشور باشد. چرا که برای ما نیز سخت است بزرگترین تیم ایران را مقابل تیمی بسیار قابل احترام اما نه چندان قدرتمند این چنین ناتوان ببینیم.
اما حقیقت امر این است خیلی وقت است ما هواداران ایرانی مرزهای انتقاد و حمایت را به راحتی می شکنیم. با اولین باخت گروهی به شدت انتقاد میکنند و انواع اقسام ایرادات و اشکالات را روانه خود مدیرعامل تیم تا تدارکات می کنند. گروهی دیگر نیز با قدرت تمام پاسخ تک تک انتقادات را می دهند و بتی از شخص مورد انتقاد می سازند که حتی ابراهیم هم قادر به شکستنش نیست.
شاید بهتر است اندکی منطقی تر باشیم. بلافاصله پس از باخت شروع به نوشتن متن های احساسی و انتقادات ددمنشانه نکنیم که بعد ها حتی با فکر و توجیهات خودمان هم از پس دفاع از صحبت هایمان بر نیاییم. همچنین چنان به حمایت از باشگاه و تیم نپردازیم که اشکالات و ایرادات لابه لای قربان صدقه های مادرانه و تشویق های دلسوزانه پنهان شود.
آری هوادار! بهتر است این سنت ایرانی را ریشه کن کنیم و امروز و با این باخت درس جدیدی از هواداری فوتبال بگیریم ...
امروز پرسپولیس شکست خورد و دل تمام ما را خون کرد. دلی که امروز و در عصر جمعه به اندازه کافی از غم فراق هادی خون بود. جو متشنج است و بغض در گلویمان جولان می دهد. به دنبال کیسه بوکسی میگردیم تا خودمان را تخلیه کنیم. رقیب شادانه می رقصد و طعنه میزند. اما سرخ دل عزیز! به خاطر داشته باش! فصل پیش اتحاد و همدلی همراه با انتقاد منطقی مسیر را هموار ساخت. جام امروز از دست رفت اما هنوز دو میدان بزرگ منتظر ارتش سرخ است. دو میدان بزرگ منتظر من و توست ...