طرفداری- سفرهای غیر ضروری در وزارت ورزش و جوانان ظاهراً تبدیل به یک رویه یا عادت شده است. در حالی که محمود گودرزی به عنوان وزیر ورزش و جوانان از سفر کردن، خودداری و بارها تأکید کرده به سفر نمی رودف اما رقابت عجیبی بین معاونان او برای رفتن به سفر وجود دارد.
گودرزی پس از پایان بازیهای آسیایی اینچئون و در تاریخ 20 آبان 1393 به پایگاه خبری وزارت ورزش و جوانان درباره سفر نرفتن خودش گفته بود: " بدون اینکه بخواهم بگویم انسان خوبی هستم عرض میکنم که بنده با سفرهای خارجی و ورزشی خودم و هر مسئول دیگری که آوردهای برای کشور نداشته باشد، مخالف هستم و به خاطرهمین امر، به جام جهانی نرفتم و اگر اصرار و دعوت آقای سجادی نبود، به بازیهای آسیایی هم نمیرفتم، برای اینکه آن را بیتوجهی به بیتالمال میدانم، اما برای اینکه همگان بدانند که با هزینه کم نیز میتوان عازم سفر شد، عرض میکنم که کل هزینه شخصی سفر بنده به اینچئون 61 دلار شده است که از آقای مناف هاشمی خواستهام تا این رقم را نیز از حقوق بنده کسر کند. به طور جد از رؤسای فدراسیونها میخواهم نسبت به سفرهای خارجی خود و اعضای وابسته در فدراسیون حساس باشند و البته ما هم در شورای برون مرزی با تغییر قوانین و حساسیت بیشتر این موضوع را دنبال میکنیم."
فارغ از اینکه چگونه ممکن است یک سفر خارجی آن هم به کرهجنوبی تنها 61 دلار هزینه داشته باشد، باید گفت وزیر ورزش درباره آنچه در بالا به آن اشاره شد، باید هماکنون پاسخگو باشد. او باید پاسخ دهد در جریان المپیک 2016 ریو، مناف هاشمی(معاون توسعه منابع و پشتیبانی وزارت ورزش)، حجتالله دارابی (رئیس مرکز مرکز فناوری اطلاعات، ارتباطات و تحول اداری وزارت ورزش)، غلامرضا شعبانیبهار (معاون توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش) و امیررضا خادم (معاون حقوقی، پارلمانی و امور استانهای وزارت ورزش) به چه دلیل و با چه توجیهی به برزیل رفتند؟
به نقل از تسنیم، مناف هاشمی در پاسخ به این سؤال به خبرنگاران حاضر در ریو گفت که حل احتمالی مشکلات مالی و بررسی زیرساختهای ریو، دو دلیل حضورش در این مسابقات بوده است؛ پاسخی که سادهلوحترین افراد نیز آن را باور نمیکنند. مورد اول یعنی حل مشکلات مالی را خود او در همین مصاحبهاش پاسخ داده بود آنجا که گفت: "هدف اول حل مشکلات مالی احتمالی است، هر چند رؤسای فدراسیونها در این موضوع نقش دارند اما ما هم در ریو کنار آنها خواهیم بود." مشکلات مالی اگر هم پیش بیاید، فدراسیونها باید آن را برطرف کنند و اصولاً نباید در جریان مسابقاتی به این مهمی مشکلات مالی وجود داشته باشد و این مشکل باید پیش از مسابقات برطرف میشد. مورد دوم نیز جای تأمل دارد که مدیر «پشتیبانی و مالی» وزارت ورزش برای تماشای «زیر ساختها» به ریو رفته است. مگر هاشمی رئیس مرکز توسعه و تجهیز اماکن ورزشی است؟ اگر قرار است او به پروژههای نیمهتمام برسد و زیر ساختها را بررسی کند، چه بهتر که به ورزشگاههایی نظیر نقش جهان، یادگار امام تبریز و این همه ورزشگاههای نیمه تمام برسد چرا که او تجربه سفر به کشورهای دیگر را هم دارد و زیرساختهای شهرهای آن کشورها را هم بررسی کرده است.
غلامرضا شعبانیبهار برای چه به برزیل رفته بود؟ مگر المپیکِ ورزش همگانی برگزار شده که معاون همگانی وزارت ورزش راهی ریو شده بود؟ این مسابقات چه کمکی به معاون توسعه همگانی میکرد؟ حتماً او هم برای بررسی زیر ساختهای ورزش همگانی به ریو رفته بود.
دارابی در آنجا چه میخواست؟ رئیس مرکز فناوری اطلاعات، ارتباطات و تحول اداری وزارت ورزش! حتماً او هم برای بررسی زیر ساختهای ارتباطات به این شهر سفر کرده بود، آن هم با پول بیتالمال، لابد.
درباره امیررضا خادم هم گفته شد چون او «المپین» است به ریو آمده، چه دلیل خوبی! کاش وزارت ورزش حالا که پول دارد و برای سفر معاونانش هزینه میکند، برای سایر المپینها مثل علیرضا دبیر و هادی ساعی و ... هم هزینه میکرد. هر چه باشد «معاون حقوقی و پارلمانی» وزارت ورزش و جوانان تنها المپین ایران نیست.
از المپیک که بگذریم به پارالمپیک میرسیم جایی که باز هم وزارت ورزش و جوانان بینماینده نیست. عبدالحمید احمدی معاون فرهنگی وزارت ورزش و حمیدرضا گرشاسبی مدیرکل وزارتی وزارت ورزش و جوانان دو نفری هستند که از فیض سفر به ریو بیبهره نماندند تا تقریباً تمام معاونان وزیر ورزش به ریو رفته باشند. عبدالحمید احمدی که همانند امیررضا خادم و مازیار ناظمی (مدیر روابط عمومی وزارت ورزش) تجربه سفر غیرضروری به آمریکا را دارد، یک سفر غیرضروری دیگر به پروندهاش اضافه کرد تا وزیر ورزش و جوانان به حرفی که خودش گفته بود، عمل نکند. گودرزی که گفته بود: «به طور جد از رؤسای فدراسیونها میخواهم نسبت به سفرهای خارجی خود و اعضای وابسته در فدراسیون حساس باشند و البته ما هم در شورای برون مرزی با تغییر قوانین و حساسیت بیشتر این موضوع را دنبال میکنیم»؛ خودش به این حرف بیتوجه بوده و زیرمجموعهاش برای سفرهای غیرضروری و ترجیحاً خوش آبوهوا (نظیر لاسوگاس آمریکا و ریو) صف بستهاند و نوبت گرفتهاند. وزیر ورزش به جای سکوت کردن بگوید، «آورده» معاونان او از این سفرهای غیرضروری چه بوده است.
وزیر ورزش برای توسعه برخی امور و ارتباط با سایر کشورها باید به سفر برود، اما از این کار برای جلوگیری از تضییع بیتالمال امتناع میکند؛ حال سؤال این است وزیری با این خصوصیات چرا نمیتواند جلوی زیرمجموعهاش را بگیرد و مانع سفرهای غیرضروری شود. چرا باید او در واکنش به این سؤال که «چرا مدیرکل روابط عمومی وزارت ورزش یا تیم تیراندازی با کمان به ریو رفته»، بگوید: «سفر است دیگر». دلیل سکوت وزیر ورزش در مقابل سفرهای غیرضروری آن هم با پول بیتالمال، آن هم در سال اقتصاد مقاومتی چیست؟