تریبون آزاد طرفداری (ارسالی به news@tarafdari.com)
همه چیز از یک سلام شروع شد
سامان بدر
درگیری لفظی علی دایی و حسین عسگری که با یک ماجرای ساده و پیش پا افتاده آغاز شد ،در صورت تداوم به همین منوال شاید تا مدت ها موجبات تشتّت وبرخوردهای دنباله داری شود که در جامعه ایران به وفور یافت می شود.اگر دو طرف همین اتفاق ساده را دستمایه اذهان شک برانگیز خود و سناریوهای از پیش تعیین شده تفسیر کنند (همان طور که تا حال چنین کرده اند)ممکن است کار را به جاهای باریکتر نیز بکشانند.در آن صورت تیتر روزنامه ها برای توضیح این اتفاق می تواند جالب باشد"همه چیز از یک سلام شروع شد"
سلام گفتن در فرهنگ اسلامی و سنن ملی ایران ارزش و جایگاه بالائی دارد ؛احادیث معتبری دال بر ارزش و ثواب شخص سلام کننده نقل شده که جایگاه این افراد را نزد مردم و خدای خودشان بالا می برد.همان طور که کسی جواب سلام شخصی را نمی دهد شخصیت پایین خودش را بین همگان نشان می دهد .اما سوال این است که آیا به دلیل عدم جواب سلام باید با طرف مقابل به صورت فیزیکی و یا لفظی درگیر شد؟جواب سلام دادن وظیفه کسی نیست و کسی نمیتواند ارزش کار خود را با برای جواب مقابل پایین بیارد و سعی کند بر ارزش کار دیگران بیفزاید.درگیری و منازعه سر این موضوع اقدامی است که تنها برای کسانی اتفاق می افتد که دچار درگیری های خودساخته ،افکار توهم زاو نگاه توطئه آمیز و شک برانگیزانه نسبت به هرکس و هرچیزی می باشند.به طوری که حاضرند به خاطردستمالی قیصریه را به آتش بکشانند.
متاسفانه در جامعه ما هنوز بیماری "انگلو فوبیا" با مسائلی سطحی تر از شخصیت "دائی جان ناپلئون" ریشه دوانیده که فکر می کند پشت این سلام نکردن ها و طعنه و کنایه ها توطئه ای عمیق نهفته است .همین چند روز پیش بود که کنایه مجری برنامه تلویزیونی برای بازی کردن پسر مربی مشهور تا مرز کشف دلالی و مافیا و دست های پشت پرده پیش رفت.به طوری که اگر جلویش را نگیرند و آشتی کنان و دیده بوسی های رایج و مصنوعی راه نیندازند خدا می داند تا کجا پیش می رود.
نمونه خارجی اتفاق دایی و حسین عسگری در گالای 2012 و بین کریس رونالدو گواردیولا شکل گرفت.آن جا که رونالدو دستانش را دراز میکند و با توجهی مربی سابق بارسا مواجه می شود.اما رونالدو نه در آن لحظه و نه بعد از آن هیچ گاه تصمیم نمی گیرد که اقدامی و یا حرفی علیه گواردیولا بزند.هیچ خبری از مصاحبه ،دلگیری،کشف توطئه بزرگ نیست.در حالی که میتوانست با یک مصاحبه و یا یک بیانیه!گواردیولا و بارسلونا را به شدیدترین وجهی محکوم کند.تازه این رونالدو است که شخصیتش را خیلی ها دوست ندارند و او را بد اخلاق می دانند ،به طوری که همین آقای دایی به خاطر شخصیتش به او و مربیش رای نمی دهد.دیگرهمین مانده رونالدو هم اگر در ایران بیاید به خاطر ادبیات جدیدش مورد تقدیر قرار بگیرد.
علی دایی شخصیتی است با خصوصیات منحصر به فرد که بسیاری از اخلاق و رفتارش جای تقدیر دارد.همان طور از مرام و معرفتش و دست خیری که دارد بارها گفته شده ،اما به همان اندازه لجباز،عصبانی و سیاستمدار است.این خصوصیات هم نمی تواند منفی باشد.اما دائی این خصوصیات را دقیقا به نقاط ضعفی برای پائین آوردن شخصیت خود به کار برده است. دائی "لجبازیش" را در عدم جواب خبرنگاری به دلیل داشتن آدامس در دهان،"عصبانیتش" را برای عدم جواب سلام رئیس کمیته داوران و سیاستمداریش را با عوض کردن دشمنی مثل کاشانی به عنوان دوست برای ضربه زدن به دشمن فعلی یعنی جناب رویانیان نشان می دهد.آن چه دایی انجام می دهد اعتبار و جایگاهی برای او به وجود نمی آورد و احترامش را نزد جامعه افزایش نمی دهد.کاش علی دایی تنها خصوصیت منفیش بی خیالی رونالدو بود و کاش اگر این مطلب را بخواند فکر نکند دشمنی برای توطئه ای دیگر علیه او این را نوشته است .