اختصاصی طرفداری- کارلو آنچلوتی چند روز پیش در مصاحبه ای گفت: " خوب بازی کردن، ساده است" .
مطمئنا هیچکسی به اندازه انگلیسی ها با این جمله احساس قرابت نمی کند. انگلیسی هایی که فوتبال برایشان تمثیلی از حرکت معروفشان است، تمثیلی از خیس کردن بیسکویت در آب و بعد نوش جان کردن. وقتی مربی جدید به جزیره می آید از او می خواهند بیسکویتش [تفکراتش] را در فوتبال آنها بزند، چون معتقدند نوع بازیشان به اندازه آب، روان است و به همان اندازه که بیسکویت خشک را نرم می کند، تفکرات تاکتیکی را نیز لذت بخش. همین می شود که پوچتینو و رانیری، دو شاه مربی فصل قبل، سبک دفاع - ضدحمله را برچسب انگلیسی می زنند، با مهاجم هدف بلند قد و فول بک های تیز و به اصطلاح سانترکن و خوب جنس جور تاکتیکی.
حالا این قضیه می تواند در یونایتد مورینیو ابعاد تازه ای پیدا کند. اگر به یکشنبه شب و ورزشگاه ویمبلی بازگردیم. بازی یک برابر یک. رو به اتمام. لسترسیتی بسته تر از آن است که به فوتبال با حوصله مورینیو در این چهار پنج دقیقه پایانی فضایی بدهد. اما خوب، بعضی وقت ها، بعضی اتفاقات "یهویی" می افتد و وظیفه تو این است که با روی باز آن را قبول کنی، این طبیعت مربیگری کردن در انگلیس است. طبیعت انگلیسی و گل برتری. گل انگلیسی. سانتر انگلیسی. یک راست پای انگلیسی و یک قدبلند انگلیسی. شاید وقتش باشد که گفت: به ازای یک دیوید بکام، یک اندی کول و البته در ورژن یکشنبه شبش، به ازای یک آنتونیو والنسیا، یک زلاتان ایبراهیموویچ.
بحث در مورد یک " زوج" به معنای واقعی کلمه در فوتبال است که در تیم مورینیو رقم خورده و باعث گرفتن اولین جام شده است. زوجی که باید اقرار کرد در تمام تحلیل ها پنهان بود و کسی در مورد آن ننوشت، احتمالا به خاطر پنهان بودن آنتونیو والنسیا. در چهار دو سه یک مورینیو، به احتمال قوی میخیتاریان پست " راست جلو" را بازی خواهد کرد و شاید این همان دلیلی باشد که مورینیو در مصاحبه پس از بازی، در حالی که زلاتان موفق به زدن گل برتری با ضربه سر شده، اعلام می کند که وی باید مقداری طرز بازی کردنش را عوض کند. جایی که باید بازی توپ را انجام دهد و به توپ نزدیک شود. درحالی که اگر والنسیا راست جلو باشد کار راحت تر و البته تخصصی تر است، استقرار روی نقطه پنالتی، پریدن و ضربه سر زدن.
می توان انتظار داشت مورینیو در این فصل برای خشنود کردن اولدترافورد نشین ها، استراتژی تاکتیکی اش را در دو سوم بازی های خانگی که برابر تیمهای صددرصد بسته و کم زهر خواهد بود بر مبنای تهاجم چند منظوره طراحی کند و خوب در این صورت زوج والنسیا- زلاتان نیز یکی از گزینه های اصلی خواهد بود. در صورتی که مخیتاریان به پست ده انتقال داده شود و یا حتی ایده شجاعانه استفاده از آنتونیو در پست بک راست را شاهد باشیم و البته در کنار این مورد، این زوج می توانند تعدادی از بازیهای مهم را که یونایتد نیاز به گل زدن دارد را از دقیقه هشتاد به بعد باهم باشند.
یک نکته وجود دارد: نه مورینیو می تواند به خاطر تضاد با فلسفه تاکتیکی اش در حمله مستمرانه که عمدتا پاس های دور به عمق و حرکات تکنیکی در یک سوم هجومی است از این زوج به عنوان شانس مجددی از طرف ذات انگلیسی یونایتد کاملا چشم پوشی کند و نه می تواند مانند فن خال تعادل تاکتیکی اش را به خاطر سانتر کردن به سمت جناحین از دست بدهد. همچنین حضور افرادی مانند مارسیال و رشفورد که می توانند مستقیم دفاع کناری حریف را دریبل کنند و وارد محوطه جریمه شوند نیز از دیگر دلایلی ست که نمی توان انتظار داشت بارهای زیادی زوج خالق برد اول رسمی مورینیو را کنار هم دید اما آیا این تمام قضیه است؟
مطمئنا نه. طرفداران یونایتد انتظار دارند مورینیو بیسکویتش را به آب بزند و تجربه های لذت بخشی را به آنها هدیه بدهد، مسئله ای که با بازی پیچیده مورینیو تفاوت دارد. اما کمی صبر کنید، شاید این یک اتفاق نباشد، بلکه خود قضیه باشد. شاید مورینیو به جنبه های شاعرانه بازی ایمان آورده و سفارش معجون انگلیسی هم داده باشد. فعلا که اولین جام کاملا انگلیسی به دست آمده است.