طرفداری- برای نسل جدید هواداران فوتبال، شاید سخت باشد تصور اینکه غیر از غول های اسپانیایی و قدرت شماره یک فوتبال آلمان، باشگاه های دیگری نیز وجود داشته اند که روزگاری پادشاه بلا منازع مستطیل سبز قلمداد می شدند. اما برای کسانی که فوتبال را لمس کرده و با آن زندگی می کنند این ها افسانه و داستان های شبانه کودکیشان نیست!
آری، افسانه سرایی نیست...
" زخم های ما این قدرت را دارند که به ما یادآوری کنند، گذشته واقعیت داشته است."
این جمله آنتونی هاپکینز در فیلم "اژدهای سرخ" را تیفوسی های میلان بعد از گذشت حدودا 1 دهه از دوران طلایی روسونری به خوبی درک می کنند. زخم هایشان به سادگی قابل درک نیستند، از سوزش زخم بیرونی تا درد زخم درونی انگار فاصله ای نیست برایشان. آن ها که با میلان تمام مزه های فوتبال را چشیده اند، سال هاست که مزه تلخ آن را بیش از هر چیز تحمل می کنند.
آن هایی که صد ها هفته را پای بازی کسالت بار تیمشان نشسته و تماشا کردند و تماشا!
بازی هایی که هیچ چیز نداشت، بدون هدف، بدون انگیزه، نبودن در کورس رقابت، شنیدن کنایه های ناتمام.
عکس:
»VERGOGNA!«
« شرم آور است! »
از آن میلان رویایی تنها یک اسم مانده و دو خط راه راه به رنگ قرمز و مشکی
ترسناک، مثل شیطان(دیاوُلو)، تاریخ سازی به سبک میلان!
اما بگذارید کمی از میلان حالا فراموش شده بگوییم، تا مبادا یادمان برود که برای سالیان متوالی از قدرت های همیشگی فوتبال بوده اند.
میلانی که در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 پای ثابت تمامی فینال های اروپا بود. از 1989 در مقابل استوا بخارست که با حضور 98 هزار نفر، پرتماشاگرترین فینال تاریخ لیگ قهرمانان پس از دهه 50 بود، تا 1995 میلان در تمامی فینال های جام باشگاه ها/لیگ قهرمانان اروپا حضور داشت، منهای دو دوره که ابتدا در بازی های سال 91 میلان از مسابقات انصراف داد و از دور رقابت ها کنار رفت و سال بعد از آن که یوفا بدلیل انصراف در دوره قبل، یک سال دیگر روسونری را محروم کرد. در این دو سال به ترتیب ستاره سرخ بلگراد و بارسلونا توانستند از عدم حضور میلان نهایت استفاده را برده و جام نقره ای را بدست آورند.
معنای واقعی ترس را فقط هوادارانی درک می کنند که تیم محبوبشان با قرعه "میلانِ آریگو ساکی و کاپلو" در آن سال ها مواجه شده بود. بله ترس! ترس از حذفی که حتمی به نظر می رسید.
پس از گذشت دو سال دوری از اروپا، میلان بار دیگر به فینال رسید و در مقابل المپیک مارسی قرار گرفت. اگرچه مارسی توانست با نتیجه یک بر صفر پیروز آن دیدار شود اما رسوایی تبانی و اتهام دوپینگ به این تیم فرانسوی باعث شد سال بعد از لیگِ 2 بازی ها را آغاز کنند. یک سال بعد میلان در آتن یونان موفق شد بارسلونا رویایی یوهان کرایف را با نتیجه 4-0 شکست دهد. نتیجه ای که تا به امروز قاطع ترین نتیجه در فرمت جدید فینال های لیگ قهرمانان به شمار می رود. میلان همچنین رکورد کمترین گل خورده در تاریخ این مسابقات را نیز شکست با تنها 2 گل خورده در آن سال.
میلان بار دیگر خودنمایی کرد، این بار در هزاره سوم، جایی که دو، سه یا چهار مدعی مانند زمان حال وجود نداشت، و برای کسب لیگ قهرمانان حدود 10 تیم قدرتمند اروپا به رقابت می پرداختند.
در این میان، میلان به فاصله 5 سال به 3 فینال این رقابت ها راه یافت که از این حیث به همراه رئال مادرید، رکورد داران حضور در فینال های این جام به شمار می روند (با بیش از 10 حضور). به یاد آوردن خیلی چیزهای دیگر از میلان اما به عهده تاریخ خواهد بود. تاریخی که می گوید تنها تیم در اروپا که از اولین قهرمانی در این مسابقات در دهه60 به طور میانگین هر 10 سال یک بار جام باشگاه ها/لیگ قهرمانان را تجربه کرده میلان نام دارد و تنها در دهه 70 میلادی نتوانسته است این جام را لمس کنند. میلان اما همچنان فرصت دارد تا این رکورد را پیش از پایان سال 2020 حفظ کند.
شیاطینِ سقوط کرده؛ آن ها دیگر ترسناک نیستند!
اما چطور شد، تیمی که زمانی همه به آن حسادت می کردند به یکباره در سراشیبی عمیقی فرو رفت؟
این سوال جواب های بسیاری دارد! از ولخرجی های مالکان ثروتمند در دوره طلایی سری آ گرفته تا رسوایی کالچوپولی که آب سردی بر پیکره فوتبال در سرزمین چکمه بود، همه و همه دست به دست هم داد تا رسید به تصمیمات و اشتباهات مدریریتی فاحش در میلان، از فروش ستاره ها و استعداد های جوان تا خرید ستاره های خاموش و عدم تغییر نسل پس از خداحافظی دسته جمعی ستارگان سابق روسونری از فوتبال.
و حتی خرید پس مانده های باشگاه هایی که زمانی بازی در سن سیرو برایشان دستاورد مهمی به شمار می آمد! نداشتن تیم پزشکی مناسب باعث سوزاندن استعداد های اندکی شد که آخرین امید های میلان عصر جدید بودند. در گذشته میلان از پیشرو ترین تیم ها در استفاده از علم روز فوتبال به شمار می رفت. جایی که به واسطه حضور پزشکی مجرب مانند ژان پیر میرسِمان در آزمایشگاه مجهز میلان، ستاره هایی مانند پائولو مالدینی و الساندرو کاستاکورتا تا 40 سالگی می توانستند در بالاترین سطح بازی کنند.
تغییرات در کادر فنی که دیگر عادت شده و بازیکنان هر فصل شخص جدید را بالای سر خود می بینند با تفکرات جدید.
ابتدا سیدورف را وسوسه کردند که او از فوتبال خداحافظی کند و بوتافوگو را به مقصد کمپ میلانلو ترک کند تا این شخصیت محبوب سن سیرو حداقل کمی فشار ها را از روی برلوسکونی و گالیانی بردارد. سیدورف عملکرد نسبتا قابل قبولی داشت اما گویا داستان تازه شروع شده! اینزاگی از پریماورا جانشین او شد. باز هم یک شخصیت محبوب در راس کادر فنی با حرف های امیدوار کننده و جذاب در ابتدای فصل. کاکا بار دیگر به امید اول هواداران تبدیل شده بود، نه برای دیدن بازی چشم نوازش، نه! تنها دیدن او در زمین برای آن ها آرامش بخش بود، تسکینی موقت برای زخمی عمیق. اما پیپو این دلخوشی را هم از میلانی ها گرفت و او را راهی آمریکا کرد.
میهایلوویچ آمد
هرچند این مربی صرب نتوانست انتظارات را برآورده کند اما رقم زدن پیروزی 3-0 در مقابل اینتر، نام او را در تاریخ میلان ثبت کرد. با این حال مثل آن روز ها که از روی ضربات ایستگاهی هتریک می کرد، این بار خودش ضربه نهایی این هتریک شد! هتریک مربیان ناموفق در میلان...
و بالاخره آقای پرزیدنت سریالش را وارد فصل چهارم کرد. کریستین بروکی هافبک سابق میلان و مربی پریماورا، سرمربی تیم اصلی شد. علی رغم مخالفت هواداران و آدریانو گالیانی صرفا به خواست سیلویو برلوسکونی!
سیلویو برلوسکونی که به بها دادن به مربیان نسبتا کم تجربه در طول سی سال اخیر شهره بود اینگونه می پنداشت که مربیان انتخابی اش همانند ساکی، کاپلو و آنچلوتی می توانند بار دیگر موفقیت را به همراه بیاورند. اما انگار پیرمرد 79 ساله فراموش کرده بود که آن ها با امثال فان باستن، مالدینی، شوچنکو و کاکا به موفقیت رسیده بودند و نمی توان با داشتن بازیکنانی چون هوندا، زاپاتا، پولی و... در ترکیب اصلی قهرمان لیگ و اروپا شد!
تنها دستاورد بروکی در میلان ادامه دادن روند سینوسی و باختن کورس رقابت به ساسولوئی بود که چندین امتیاز از میلان رده ششمی در هفته های پایانی کمتر داشت. شکست در کوپا ایتالیا را هم به کارنامه او اضافه کنید، آخرین شانس اروپایی شدن میلان که آن هم از دست رفت.
اواخر ماه ژوئن، بروکی که از او به عنوان یکی از کاندیدا مربیگری فصل آینده میلان نام برده می شد کنار رفت، تا شاید اینگونه لطفی به هواداران میلان کرده باشد!
از مارکو جامپائولو به عنوان یکی از اصلی ترین گزینه های جانشینی بروکی نام برده می شد، همچنین مانوئل پیگرینی و فرانک دی بوئر دیگر گزینه های نیمکت میلان بودند اما در آخر اوضاع طور دیگری رقم خورد.
آغاز امپراطوری چین بر فوتبال؛ پایتخت: میلان
«موفقیت غالبا وقتی سراغ شما میاد که از رسیدنِ به آن نا امید شده اید»
شاید این جمله ای باشد که هواداران فوتبال بار ها به آن رسیده اند. در اوج سختی ها و مشکلات وقتی امیدی به موفقیت نیست، به یکباره زندگی زیبا می شود!
در دو سال گذشته گروه های متعددی خواهان میلان شدند، حتی با آمدن بی تائه چائوبول تایلندی به نظر می رسید پروژه فروش میلان تکمیل شده است. اما با تاخیر در فراهم کردن مبلغ توافق شده توسط مستر بی، فروش میلان باز هم با شکست مواجه شد.
از اواسط فصل گذشته بحث ورود کنسرسیومی قدرتمند از چین برای خرید اکثریت سهام میلان مطرح شد. پروسه ای طولانی که صبر هواداران را لبریز کرده بود.
سرانجام در چند روز اخیر مشخص شد که "هان لی" سرپرستی این کنسرسیوم را بر عهده دارد.
گروه چینی- اروپایی که با نام اختصاری چانگزینگ شناخته می شود، موفق شد 99.3 درصد سهام میلان را به ارزش 740 میلیون یورو خریداری کند. پرداخت بدهی های باشگاه که در حدود 200 میلیون تخمین زده می شود نیز با همین گروه است.
در این میان اما نکته قابل توجه، تعهدی بود که سیلویو برلوسکونی - رئیس حالا "افتخاری" میلان - از چینی ها گرفت و آن هم پرداخت 350 میلیون یورو طی 3 سال در بازار نقل و انتقالات برای تقویت ترکیب میلان بود.
در فصل جدید هدایت میلان را وینچنتزو مونتلا بر عهده خواهد داشت. مونتلا انتخاب مشترک برلوسکونی و کنسرسیوم چینی بوده است.
مربی جوانی که در فیورنتینا طی 3 فصل عملکرد قابل توجهی بر جای گذاشت و نشان داد پتانسیل تبدیل شدن به یک مربی کلاس جهانی را دارد. هرچند نیم فصل گذشته بعد از اخراج والتر زنگا در سمپدوریا، نتوانست این تیم را از بحران خارج کند، اما حالا در اولین تجربه اش بر روی یک نیمکت بزرگ باید دید تفکراتش را چگونه در زمین پیاده خواهد کرد.
سیلویو برلوسکونی در روز های مذاکره با مستر بی، مصاحبه ای به مناسبت سی اُمین سال ریاستش در میلان انجام داد و گفت: ما می توانیم با استفاده از درآمدزایی در بازار شرق آسیا، سالانه 100 میلیون یورو برای استفاده در بازار نقل و انتقالات کنار بگذاریم، و با غول های نفتی و آمریکایی رقابت کنیم!
می توان حدس زد با توجه به قدرت مالی این کنسرسیوم که متشکل از از چندین کمپانی بزرگ هستند، درآمدزایی و اسپانسرینگ میلان در کشور های شرق آسیا حتی فراتر از وعده های مستر بی ممکن است عملی شود. می توان پیش بینی کرد این پروسه بین 2 تا 5 سال آینده رنگ واقعیت بگیرد و میلان را بار دیگر به جمع پر ارزش ترین باشگاه های جهان بازگرداند.
چینی ها یک ضرب المثل معروف دارند که بسیار به اوضاع فعلی میلان و فوتبال جهان نزدیک است!
« با ثروت می توان بر شیاطین فرمانروایی کرد، بدون ثروت نمی توان حتی بره ای را احضار کرد!»
خداحافظی با پدر خوانده؛ دون سیلویو برلوسکونی
این وسط اما کسی شاید نداند سیلویو برلوسکونی مالک میلان علی رغم کوتاهی هایی که در چند سال اخیر داشته اما چیزی در حدود 1.2 میلیارد دلار در میلان هزینه کرده است که شامل خرید بازیکنان و پرداخت بدهی ها از حساب شخصی اش بوده است.
او که شاید بیش از هرشخص دیگری عاشق میلان باشد، از دوران جوانی تا الان که سال های آخر زندگیش را سپری می کند به این تیم عشق ورزیده. رئیس افتخاری میلان، فروش تیم محبوبش را بسیار دردناک خواند، اما گفت این یک ضرورت بود که باید انجام می شد تا دوباره بتوانیم میلان را در ظاهر یک مدعی ببینیم. قبل از قضاوت درباره عملکرد برلوسکونی در این 30 سال که همراه با کاستی هایی بود نباید یادمان برود که درباره پرافتخارترین رئیسی صحبت میکنیم که در فوتبال حضور داشته است. برلوسکونی بدون هیچ شکی تاثیرگذارترین شخص در تاریخ میلان است، کسی که شیاطین سقوط کرده روسونری را به پادشاه فوتبال اروپا و جهان تبدیل کرد، با 28 قهرمانی طی 30 سال در رقابت های مختلف.
سرتان را بالا بگیرید و گریه کنید، بی هیچ خجالتی! این اشک ها دیگر نه از غم، بلکه از شوق و غرور سرازیر شده اند
حالا بوی امید را در جایجای شهر می توان استشمام کرد، صحبت های آن ها شیرین است، قلب تپنده روسونروها شروع به تپیدن کرده، از تکرار سال های افتخار می گویند، از تولد اسطوره های جدید، و صحبت از زنده شدن پادشاه مرده!
هواداران بی صبرانه منتظر بازپس گیری لقب معروف «پرافتخارترین باشگاه جهان» درزیر لوگوی سرخ و مشکی هستند. لقبی که برای اولین بار میلان صاحب آن شد.
شاید این جمله را بتوان بی درنگ از میلانی ها پذیرفت، آنها که در سال های سخت روسونری کنار تیم محبوبشان مانده اند و حالا منتظر تحقق رویاهایشان هستند:
«عاشق شوید و وفادار بمانید، وفاداری لذت دارد»
شمارش معکوس از همین امروز آغاز شده، کمی باید صبر کرد اما ارزشش را خواهد داشت. تیک تاک تیک تاک، این صدای روزشماریست که هواداران میلان در قلبشان احساس می کنند. شمارش معکوس برای بازگشت دوباره میلان به سطح اول فوتبال جهان امسال یا نهایتا سال بعدتر. میلان دوباره اروپایی خواهد شد. انتظاری 3-4 ساله که به اندازه 100 سال بر میلانی ها گذشت. اما همانطور که خیلی ها پیش بینی می کردند، بازگشت میلان اجتناب ناپذیر بوده و بالاخره دیر یا زود این اتفاق می افتاد و اکنون در مسیر تحقق قرار گرفته.
اگر در این سال ها به انداره کافی از شب های لیگ قهرمانان لذت نبردید، می شود حالا منتظر یک اتفاق بزرگ بود، برای آن عشق فوتبال هایی که هر شب چشم ها را به قاب تلویزیون می دوختند بلکه بتوانند دوباره آن را ببینند، همان تیمی که فاتح 7 دوره از بالاترین سطح رقابت های فوتبالی اروپاست. برای آن هایی که دیدن آن لحظه کم کم داشت به رویایشان تبدیل می شد، چه چیزی زیبا تر از دیدن ای سی میلان و شنیدن دوباره سرود لیگ قهرمانان در سن سیرو خواهد بود؟!
عکس: Avanti Milan Alla Riscossa
« میلان، به تلاش برای نجاتت ادامه بده »
طرفدار میلان باشید یا از آن ها بدتان بیاید، نمی توانید انکارشان کنید! چرا که همه جا، ردپایی از خودشان به جا گذاشته اند. اگر منتظر بازگشت با شکوه پادشاه بودید، یا نه، دوست داشتید دست و پا زدنش را در باتلاق ببینید، دیگر مهم نیست! چون او برگشته...
میلان همانند فرد مستی شده که در خایابان ها قدم می زند و گاهی با پرخاش رو به مردم می کند و می گوید:
لعنتی ها، من را هنوز به یاد دارید؟! با شما هستم لعنتی ها، میلان را به یاد می آورید؟؟ دیگر وقتش رسیده که به یاد بیاورید...»
و حالا مردم دو دسته خواهند شد، سهم دسته اول شادی و به وجد آمدن بابت بازگشت یکی از بزرگترین قطب های تاریخ فوتبال و سهم دسته دوم، ترس!
Un sogno Per Alcuni…Un incubo Per Altri
«برای برخی همانند رویا...و برای دیگران کابوس شبانه»
این پیغام از سن سیروی میلان، معبد فوتبال جهان به سرتاسر اروپا:
«می گفتند شیاطین سرخ و مشکی به اسارت درامده اند، کسی چه می داند شاید دیگر مرده باشند!
اما به آن ها بگویید: فوتبال، هنوز به اندازه کافی از میلان سیر نشده!
ما از قعر جهنم برخاستیم و زنده شدیم! دیاولو زنده است، میلان زنده شده!»
«شیرهای مسلح، در مسیر درست قدم بردارید، وگرنه به گورستانی از شیرها تبدیل میشویم.»
میلان!میلان!میلان!میلان...
این مقاله توسط کاربر طرفداری، سعید سلطانی تهیه و ارسال شده است.