طرفداری- یورگن کلوپ همچنان پافشاری می کند که لیورپول به حق خود دست می یابد اما نه از طریق بریز و بپاش در بازار نقل و انتقالات بلکه با تلاش و ممارست در زمین و بهره گرفتن از ظرفیت های موجود در کادر فنی و بازیکنان.
تمرینات خاص آقای معمولی
آدام لالانا توپی را از راگنار کلاوان دریافت می کند، جردن هندرسون به او دستور می دهد که بچرخد و آن را به دانیل استوریج بسپارد، استوریج نیز ناتانیل کلاین را تغذیه می کند. در حرکتی دیگر، جیمز میلنر از جناح راست خط دفاعی، یک توپ را جلو انداخته و در بهترین زمان ممکن به توپ رسیده و ضربه آخر را می زند تا پپیان لایندرس کمک مربی قرمزها به وجود آمده و فریاد بزند که «بله! همینه!» و همچنان این حرکات در تمرینات لیورپول تکرار می شود.
لیورپول در زمین تمرین دانشگاه استنفورد اردو زده و بازیکنان حین تمرین به دو گروه سفید و قرمز تقسیم می شوند. وظیفه هر دو گروه، مشارکت در حمله، شکار توپ و اطمینان از وجود این اصل اساسی است که چه در هنگام مالکیت و چه در هنگام عدم تملک توپ، انسجام نزد بازیکنان وجود دارد. یورگن کلوپ به بازیکنان خود توضیح می دهد که «کمک بازیکنان به یکدیگر» یک اصل کلیدی و غیر قابل بحث است. کلوپ از بازیکنان می خواهد که همیشه به این فکر باشید که چگونه می تواند در هر موقعیتی، به هم تیمی های خود کمک کنید. کلماتی همچون «فشار»، «سریع تر»، «برو همین حالا»، «حمایت کن» و ... جزو تکیه کلام های کلوپ حین تمرینات لیورپول می باشد.
یورگن کلوپ به طور مداوم در تمرینات به بازیکنان خود گوشزد می کند که چه انتظاراتی از آنها داشته و چه ایرادهایی در عملکردشان وجود دارد و در نهایت، راه حل برای رفع اشکالات را ارائه می دهد. بر عکس، هر نوع بروز خلاقیت و عملکرد خوب در تمرینات را با تشویق و روحیه دادن به شاگردانش مورد توجه قرار می دهد.
پیاده سازی ایده های نوین؛ کلوپ همه چیز را از نو می سازد!
ژلکو بوواس دستیار همیشگی کلوپ نیز هر پاس بازیکنان را دنبال کرده و آنها را به فعالیت و درگیری بیشتر تشویق می نماید. پیتر کراویتس یکی دیگر از دستیاران کلوپ است که با هر یک از چشم های خود به طور مشتاقانه ای در حال رصد بازیکنان می باشد در حالی که لایندرس مدام به بازیکنان یادآوری می کند که نیاز به ایده های روزآمد و نوین دارند. این نوع تمرینات کاملاً متفاوت در باشگاه لیورپول پی ریزی شده و مدام به بازیکنان گوشزد می گردد. اینکه باید در حرکات با پا و تفکر، دارای سرعت بیشتری بود، وضعیت یار هم تیمی را در هر موقعیتی تشخیص داده و فقط به روی آن چه که در زمان حال اتفاق می افتد، متمرکز نشد. توضیحات فوق الذکر تنها بخشی از تمرینات لیورپول در اردوی آمریکا بود.
بخش تمرینات صبحگاهی شاگردان کلوپ کمی متفاوت تر به نظر می رسد. تمرینات ایروبیک برای ملی پوشانی که به تازگی وارد تمرینات باشگاه شده اند و همین طور راگنار کلاوان. همچنین جیمز میلنر هم زودتر به ملوود رفته و کنترل های فیزیکی بر روی او تکمیل گردیده است. هرگاه نوبت تمرینات تاکتیکی و ایجاد شکل و ساختار تیمی در تمرینات صبحگاهی باشد، درهای محل تمرین باشگاه بسته می شود تا همه چیز محرمانه باقی بماند ولی در بعد از ظهر، درهای محل تمرین به روی هواداران باشگاه باز است.
لیورپول روی بازی بر اساس ضد حمله و همچنین بازی مالکانه با حمله همه جانبه، برنامه تمرینی ویژه ای دارد. جاگیری و ایجاد ارتباط با یار کناری یا مناسب ترین بازیکن هم تیمی در آن اطراف را می توان از اهم مسائل کلیدی در تمرینات قرمزها دانست. کنی در یکی از تمرینات، 10 بازیکن از بیرون زمین پا به توپ حرکت کرده و بدون این که بازیکنی را در مقابل خود داشته باشند، پا به توپ با سرعت داخل زمین می شوند و در جستجوی بهترین فضا و روزنه هستند.
به هر حال تمرینات خاص آقای معمولی در لیورپول ادامه داشته و او همچنان اعتقاد دارد که برای ساختن یک تیم خوب، باید درون همین زمین تمرین کار کرد وگرنه بازار نقل و انتقالات برای لیورپول یک تیم خوب را نخواهد ساخت. همین جمله کلوپ می تواند یک جمله هشدار دهنده باشد برای جورجینیو واینالدوم هلندی جدید ترین خرید باشگاه از نیوکاسل یونایتد تا کانور رندال که به تازگی از آکادمی باشگاه لیورپول چهره شده است. همه بازیکنان می فهمند که اگر در تمرینات بهترین باشند، در برنامه های کلوپ برای فصل پیش رو جا خواهند داشت.
از عادات تکنیکی و تاکتیکی تا عادات غذایی؛ کلوپ همه چیز را تغییر می دهد!
کلوپ سعی کرده که در جزئی ترین مسائل باشگاه از جمله بحث تغذیه بازیکنان نیز ورود نماید تا بتواند همه چیز را برای لیورپول از نو بسازد. مونا نمر یک متخصص تغذیه است که به تازگی به استخدام لیورپول در آمده و یک منوی غذایی متنوع و بزرگ تری را در هر وعده غذایی برای بازیکنان تجویز کرده که به شدت هم مورد استقبال بازیکنان لیورپول واقع شده است. او حتی به بازیکنان می گوید که کدام محصول را از کجا خریده و چطور آن را درست کنند. این خانم متخصص تغذیه با تک تک بازیکنان لیورپول جلسه توجیهی گذاشته تا با عادت های غذایی آنها آشنا شده و سپس دستور طبخ غذاهای مفید و مورد نیاز را به آنها یا خانواده آنها آموزش داده است. در واقع می توان گفت که طی دوره های تمرینی جدید باشگاه برای فصل پیش رو، یورگن کلوپ قصد دارد که از عادات تکنیکی و تاکتیکی بازیکنان تا رژیم و عادات غذایی آنها را تغییر بدهد و یک تیم جدید با روحیه و قدرت ذهنی متفاوتی را بسازد. حالا دیگر بازیکنان لیورپول می دانند که چه چیزی می خواهند و چطور باید آن را عملی کنند.
چالش های بزرگ تابستانی یورگن کلوپ؛ خریدهای مبهم و مرموز!
اوضاع برای بورگن کلوپ هم بهتر می شود. او با یادگیری و تسلط بیشتر بر زبان انگلیسی و جو رسانه ای حاکم در فوتبال این کشور، اکنون یاد گرفته که چگونه باید صحبت کند و حتی چگونه با خبرنگاران، بازی موش و گربه را راه بیندازد. به هر حال عملکرد لیورپول در بازار نقل و انتقالات پرسش برانگیز و برخورد کلوپ با چند بازیکن قدیمی تر همچون لوکاس لیوا، ممدو ساخو، لازار مارکوویچ، کریستین بنتکه و حتی ماریو بالوتلی یک برخورد تحقیر آمیز بوده است. خریدهای باشگاه همچون الکس مانینگر نیز انتقادهایی را به همراه داشت. مانینگر دروازه بان اتریشی که به تازگی پیراهن لیورپول را بر تن کرده، به تعداد موی سر خود باشگاه عوض کرده و فصل گذشته در یک تیم معمولی بوندس لیگا، نیمکت نشین بوده است.
آلبرتو مورنو در شکست 1-0 لیورپول مقابل چلسی در بازی دوستانه ای که در ورزشگاه رز بول پاسادنا برگزار شد، انتقادهای بسیاری را به همراه داشت و حتی برخی از منتقدان، این مدافع اسپانیایی را در حد لیورپول نمی دانند. شاگردان کلوپ در مقابل تیم منظم و خشن چلسی عملکرد چندان خوبی نداشتند. برخی اعتقاد دارند که حتی می توان به جای قرار دادن بنتکه روی نیمکت، او را به باشگاهی فروخت که مشتری جدی اش است از جمله کریستال پالاس. درباره مارکوویچ هم جای بحث زیاد است. او در مقابل چلسی و همین طور در بازی های دستگرمی دیگر، عملکرد خوبی نداشت و دعوا بر سر نخواستن مارکوویچ و بالوتلی برقرار است! برخی از باشگاه های ترکیه به دنبال هر دو بازیکن هستند اما مشکل اینجاست که حاضر به پرداخت پول زیادی بابت آنها نبوده و شاید هم از لحاظ اقتصادی، جدایی آنها از لیورپول توجیه خوبی نداشته باشد.
وقتی که به لیست خریدهای تیم های رقیب نگاه کرده و آن را با لیورپول مقایسه می کنیم، شاید کمی دشوار باشد که بتوان جایی را برای قرمزها در بین مدعیان قائل شد. البته خریدهای جدید باشگاه باید با سایر بازیکنان هماهنگ و سازگار شوند. جورجینیو واینالدوم یک هافبک باهوش و بسیار مستعد است که از بدشانسی، با نیوکاسل به دسته پایین سقوط کرد اما هنوز هم می توان به بازی های درخشان او در لیگ هلند استناد کرده و وی را خریدی خوب برای قرمزها دانست. مارکو گروییچ هم یکی دیگر از استعدادهای با آتیه باشگاه محسوب می شود که در چند بازی دستگرمی، درخشان ظاهر شد و حتی گل زد. شاید هواداران لیورپول بتوانند به او نیز دل ببندند.
مشکل دروازه بانی لیورپول هم یک قصه دور و دراز است که کلوپ تلاش کرد با خرید لوریس کاریوس دروازه بان ماینتس، آن را برطرف نماید. اگر بازی کاریوس را در بوندس لیگا دیده باشید، به اندازه نوک سوزن هم شک نخواهید کرد که او یک دروازه بان بسیار مطمئن بوده و چند سر و گردن بالاتر از سیمون مینیوله است اما از بدشانسی لیورپول، این دروازه بان نیز مصدوم شده و حدود 2 ماه به دور از میادین خواهد بود و شاید هواداران لیورپول مجبور باشند که باز هم مینیوله را در اوایل فصل تحمل کنند. کلوپ که از ناحیه خط دفاعی تیمش به شدت احساس خطر می کرد، باز هم دست به دامان بوندس لیگا شد و با خرید ژوئل ماتیپ مدافع کامرونی و کهنه کار شالکه به همراه راگنار کلاوان اهل استونی، سعی در تقویت خط دفاعی داشت. هر دو بازیکن را می توان جزو مدافعان خوب و کم اشتباه دانست اما بدون تعارف، هیچ کدام جزو مدافعان عالی و بی اشتباه نبودند که در فوتبال سرعتی و قدرتی انگلیس، یک اشتباه از مدافعان برای شکست یک تیم کافی است.
داشته های لیورپول را فراموش نکنیم!
به اعتقاد نگارنده، ظرفیت کنونی لیورپول را نباید دست کم گرفت و باید حق را به یورگن کلوپ داد که قصد استفاده بهینه از داشته های خود را در سر می پروراند. فراموش نکنیم که لیورپول توانسته سادیو مانه یکی از بهترین بازیکنان فصل گذشته لیگ برتر را از ساوتهمپتون خریداری نماید، فراموش نکنیم که فیلیپ کوتینو و روبرتو فیرمینو می توانند فانتزی ترین زوج لیگ برتر را برای فصل پیش رو تشکیل بدهند (البته اگر تشکیل بدهند)، فراموش نکنیم که کریستین بنتکه و دیووک اوریگی هنوز هم می توانند قابل اتکاء ترین مهاجمان لیورپول باشند و برای نیل به این مقصود هنوز دیر نشده، فراموش نکنیم که دوران مصدومیت جردن هندرسون رو به پایان است و کاپیتان باید به میادین برگردد تا به همگان اثبات نماید که میراثدار شایسته ای برای بازوبند کاپیتانی استیو جی است، فراموش نکنیم که یورگن کلوپ حتی اگر یک خط دفاعی آهنین را تشکیل ندهد حداقل قادر به ساختن یک خط حمله آتشین خواهد بود تا گل های خورده را با گل های زده بیشتر پاسخ بدهد.
کلوپ در همین تمرینات و بازی های دستگرمی نشان داد که نگاهی همچون عقاب به آکادمی باشگاه دارد و هر بازیکنی که در ملوود بدرخشد، فرصتی برای حضور در تیم اصلی خواهد داشت. جان فلاناگان یک بازیکن بومی است که از همین آکادمی چهره شد و اکنون در تیم اصلی به شدت محبوبیت دارد. شیی اوجو، کانور رندال، کمرون براناگان و پدرو چیری ویا را می توان چهره هایی همچنان ناشناخته دانست که شاید هر کدام از آنها بتوانند در مقطعی از فصل تبدیل به اسلحه یورگن کلوپ برای به زانو در آوردن رقیبان باشند. فراموش نکنیم که بنیامین وودبرن 16 ساله در بازی های دوستانه مقابل ویگان و فلیتوود تاون همچون یک سلاح پنهان وارد عمل شد.
یورگن کلوپ برای به عمل آوردن دستپخت خود باید کمی صبوری پیشه بکند. این مربی آلمانی محبوب در مصاحبه ای گفته بود که بهترین ویژگی فردی اش این است که انسانی صبور می باشد و برای دستیابی به موفقیت، هر چقدر که لازم باشد، تلاش و صبوری به خرج می دهد. به هر حال کلوپ برای نیل به اهداف، حتی تعداد همکاران خود روی نیمکت و کادر فنی باشگاه را نیز افزایش داده و این موضوع به قدری گسترده و شگفت آور است که باید در یادداشتی جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد. لیورپول همچون لیگ برتر به مثابه هندوانه ای قاچ نشده است که برای چشیدن طعم آن باید چند هفته دیگر هم صبر کنیم تا ببینم که دستپخت آقای معمولی چه طعمی خواهد داشت!