طرفداری- تیم ملی فوتبال فرانسه برای سومین بار به دنیا نشان داد که یا میزبان یک تورنمنت نخواهد شد و یا اگر میزبان شود، حتماً به فینال نیز خواهد رسید.
اول- فرانسه میزبان، ترک عادت نکرد!
هر گاه از خروس ها صحبت می کنیم، حتماً و به یک بهانه باید به مقطع زمانی 1998 تا 2000 باز گردیم. همان سال هایی که فرانسه با امه ژاکه به رؤیایی ترین شکل ممکن به یک قهرمانی نوبرانه در جام جهانی رسید تا فوتبالدوستان این کشور پس از 12 سال پز دادن بابت آن تیم تاریخی خود در جام جهانی 1986 و مثلث مخوف میشل پلاتینی-ژان تیگانا-آلن ژیرس در خط هافبک، سوژه ای جدید برای فخر فروشی بیابند. البته آبی ها، دو سال بعد هم با روژه لمه، یورو 2000 را فتح کردند. چه فخری بالاتر از دو قهرمانی متوالی در جام جهانی و یورو می تواند برای یک ملت فوتبالدوست وجود داشته باشد؟
بدین ترتیب فرانسه تبدیل به اولین تیم تاریخ شد که بلافاصله قهرمانی اش در جام جهانی را در یورو نیز تکرار کرد. چند سال بعد، اسپانیا هم به این مهم نائل گردید ولی با این تفاوت که ابتدا در یورو 2008 و سپس در جام جهانی 2010 قهرمان شد. البته اسپانیایی ها در یورو 2012 نیز به سومین قهرمانی متوالی در تورنمنت های بزرگ دست یافتند و از این حیث، حتی از فرانسه زیدان نیز عبور کردند. در هر صورت، پس از آن سال های با شکوه تیم ملی فرانسه، روزهای سیاه آغاز شدند. هواداران فرانسه هرگز کابوس وحشتناک جام جهانی 2002 را فراموش نمی کنند. آنها به عنوان مدافع عنوان قهرمانی به کره جنوبی و ژاپن رفتند اما به تحقیر آمیز ترین نحو ممکن، به پاریس برگشتند.
دوم- پایان شب سیه، سپید است!
از سال 2002 به بعد، اوضاع تیم ملی فرانسه در سایر تورنمنت ها به اندازه جام جهانی 2002، سیاه و مصیبت بار نبود هر چند که هرگز هم به خوبی سال های 1998 تا 2000 نشد تا این که یورو 2016 به میزبانی فرانسه آغاز گردید. آنها همیشه خاطرات خوشی از میزبانی چنین تورنمنت های بزرگی دارند. هم این که مهمان نوازی و میزبانی را بلد هستند و هم این که بلدند چگونه میهمان های خود را یکی پس از دیگری از پیش رو برداشته و به فینال برسند. یورو 1984، جام جهانی 1998 و حالا یورو 2016. دو تورنمنت قبلی که با قهرمانی خروس ها به پایان رسیده و اکنون باید در انتظار سرنوشت سومین میزبانی آنها باشیم. حتی شروع آنها در یورو 2016 نیز انتقاد برانگیز بود ولی قدرتنمایی خروس ها پس از مرحله گروهی این تورنمنت، آغاز گردید. فرانسه برای اولین بار از جام جهانی 1958 توانست در یک تورنمنت مقابل آلمان پیروز شود و حالا در فینال، یاران رونالدو را پیش رو دارد.
سوم- لیاقت، لیاقت و لیاقت؛ این است فرانسه 2016 !
گابریله مارکوتی نویسنده مطرح ESPN درباره صعود فرانسه به فینال یورو 2016 پس از شکست دادن آلمان، می نویسد:
برد 2-0 فرانسه مقابل آلمان یک پیروزی غیر سزاوارانه برای فرانسه نبود. این در ذات فوتبال است که یا شما فائق می شوید و یا بر شما فائق می آیند! گاهی اوقات برد یا باخت به عوامل بسیاری بستگی دارند. گاهی اوقات عدم درخشش فردی بازیکنان حریف موجب پیروزی شما می شود و اگر یک تیم بدین روش به پیروزی رسید، به این معنا نیست که آن تیم، لیاقت برد را نداشته است بلکه بدین معنا خواهد بود که شما توانسته اید لحظه ای را تصاحب کنید که خدا به رویتان لبخند می زند. (یا به قول ما ایرانی ها، این لیاقت را داشتید که شانس درِ خانه شما را بزند)
دشام یک تیم جسور و بی پروا را مقابل آلمان به زمین فرستاد، همان تیمی که در برابر ایسلند هم درخشید. وقتی که مربی فرانسه، پل پوگبا و بلایسه ماتوئیدی را در خط هافبک گذاشت، به خوبی می دانست که بهترین فرصت برای غلبه بر خط هافبک خسته آلمان می باشد. دشام به خوبی فهمید که در آن دقایق، آلمان می بایست توپ را در عمق زمین خودی به جریان در بیاورد. دشام پیش بینی کرد که یوگی لوو می خواهد تعداد نفرات خود در حمله را افزایش بدهد، دو هافبک جنگنده و درگیر شونده همچون پوگبا و ماتوئیدی را در خط هافبک نگهداشت و این استراتژی به کار فرانسوی ها آمد.
آلمان بدون هوملس، گومز و خدیرا مجبور شد که از سیستم 2-5-3 مقابل ایتالیا به سیستم آشناتر برای تیمش یعنی 1-3-2-4 روی بیاورد. امره جان به باستین شواین اشتایگر پیوست تا لوو به کمک این دو هافبک، جلوی خط دفاعی 4 نفره آلمان را ببندد. توماس مولر به نوک خط حمله رفت و اوزیل به همراه دراکسلر در کناره ها به بازی گرفته شدند.
به اعتقاد مارکوتی، حرکت تیمی و ترکیبی گریزمان و ماتوئیدی در دقیقه هفتم مسابقه با آلمان، بهترین حرکت ترکیبی و تیمی در یورو 2016 بوده است. قدرت فرانسه در ضد حمله به ویژه با اتکاء به نبوغ پوگبا و گریزمان یکی از دلواپسی های عمده تیم های حریف از جمله آلمان بود.
چهارم- ریکاوری معضل بزرگ فرانسه در راه فینال
روبرت دوورن مربی بدنساز سابق تیم ملی فرانسه پس از قطعی شدن حضور این تیم در بازی فینال، به نکته مهمی اشاره کرده است. دوورن می گوید که فرانسه پنجشنبه شب مقابل آلمان به میدان رفته و با توجه به بحث ریکاوری بدنی بازیکنان، انجام بازی در روز یکشنبه برای این تیم بسیار دشوار خواهد بود زیرا آبی ها فقط 2 روز کامل تا بازی بعد می توانند خود را بازیابی کنند. فراموش نکنیم که فرانسه 6 بازی سنگین را طی 3 هفته اخیر انجام داده و صرف نظر از فشار روحی و روانی، شاگردان دیدیه دشام از لحاظ فیزیکی تحت فشار هستند.
پنجم- دیدیه دشام؛ یک کاپیتان مادرزاد و همیشه قهرمان
نقش سرمربی تیم ملی فرانسه در یورو 2016 را نباید از یاد ببریم. حتماً خواننده های عزیز طرفداری به خوبی به خاطر دارند که فرانسه پس از برد دشوار در بازی افتتاحیه مقابل رومانی، تا چه اندازه تحت فشار قرار داشت. فشار هواداران، فشار مطبوعات، فشار منتقدان و پیشکسوتان فوتبال فرانسه که همه و همه روی دوش دیدیه دشام بود. فشارها هر لحظه بیشتر شدند ولی فرانسه هر لحظه بهتر و پخته تر شد. نقش دشام و قدرت روحی بالای او در کاهش این فشارها را نباید فراموش کنیم. به طور کلی، قهرمانی برای کشورهای میزبان در چنین تورنمنت هایی بسیار سخت تر است. آلمان در جام جهانی 2006، ایتالیا در جام جهانی 1990 و برزیل در جام جهانی 2014 تنها چند نمونه از این واقعیت هستند اما حکایت فرانسه و دشام متفاوت می باشد.
دشام به عنوان کاپیتان المپیک مارسی در سال 1993 به قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا دست یافت. او در جام جهانی 1998 و یورو 2000 نیز در خط هافبک فرانسه، نقش رهبر و کاپیتان را ایفا نمود ولی دستاورد او از این دو تورنمنت با تیم ملی فرانسه، فقط دو جام ارزشمند نبود. دستاورد بزرگ تر دشام، آموزش نحوه کنار آمدن با این فشارهای وحشتناک است ک چه معلمی بهتر از امه ژاکه یا حتی روژه لمه. اگر روزهای پیش از آغاز جام جهانی 1998 را به یاد داشته باشید، ژاکه به علت عدم دعوت از دیوید ژینولا و اریک کانتونا، به شدت تحت انتقاد رسانه ها قرار داشت و هیچ کس برای فرانسه شانس قهرمانی قائل نبود. حالا دشام هم پا در جای پای استاد گذاشته و شاید عدم دعوت از کریم بنزما را بتوان با آن تصمیم تاریخی امه ژاکه مقایسه کرد. دشام مرد روزهای سخت می باشد و این را همیشه ثابت کرده است. اگر او با فرانسه به قهرمانی یورو 2016 برسد، تبدیل به اولین انسانی می شود که توانسته هم به عنوان بازیکن (و کاپیتان) و هم به عنوان سرمربی به قهرمانی یورو برسد.
ششم- بالاخره دستبند پل پوگبا باز شد!
سم والاس یکی از مشهورترین فوتبال نویس های انگلیس است. او در روزنامه تلگراف نوشته که بالاخره پل پوگبا در یورو 2016 از آن قید و بندهای تاکتیکی همیشگی آزاد شده و در 20 دقیقه انتهایی بازی مقابل آلمان، توانست اندکی به خودش نزدیک شده و ارزش های بی انتهای یک بازیکن 100 میلیون پوندی را به نمایش بگذارد. وقتی انگولو کانته در دقیقه 71 به جای دیمیتری پایه به میدان رفت، یک تغییر مهم در خط هافبک فرانسه اتفاق افتاد. منظور آقای سم والاس همان صحنه ای است که پوگبا با رقص پایی کم نظیر، خط دفاعی آلمان را در هم ریخت و پایه گذار گل دوم فرانسه شد. البته در این گل، اشتباه های فردی و سریالی مدافعان و دروازه بان آلمان نیز به کمک پوگبا آمدند ولی هنر هافبک یوونتوس را نباید از یاد برد و صرفاً این گل را با حرکت اشتباه مانوئل نویر به خاطر سپرد.
تو گویی که انگار، پل پوگبا مدت ها در انتظار چنین لحظه و فرصتی بود. وقتی کانته به خط هافبک فرانسه اضافه شد، پوگبا از قید زنجیرهای تاکتیکی در خط هافبک رها گشته و دیگر مانعی برای تعقیب پاس های بازیکنان آلمان در پیش روی پوگبا وجود نداشت. پوگبا در صحنه گل دوم، همچون آهویی خرامان پس از تصاحب توپ، کاری کرد که در تاریخ ثبت خواهد شد. پوگبا که بیشترین خواهان را در میان بازیکنان حاضر در یورو 2016 داشته و دارد و تصاویرش به صورت تکی روی جلد مجله های رنگارنگ اروپایی تبدیل به پوسترهای خوش فُرم می شود، اکنون می تواند بگوید که یورو 2016 برای او آغاز شده، آن هم در دقیقه 71 بازی مقابل آلمان در نیمه نهایی!
پل پوگبا در این تورنمنت نشان داد هافبکی است توانا که قادر به انجام هر کاری در یک فوتبال مدرن می باشد. یک مرد 6 فوت و 3 اینچی که با شتاب ملایم یک دونده 400 متر، نمونه ای ایده آل از بازیکنی است که مسئولیت های خود را از محوطه جریمه خودی تا حریف در یک مسابقه با میزان دوندگی 11 کیلومتر، به خوبی انجام می دهد. شاید پای او در نیمه اول بازی مقابل آلمان، به ندرت به توپ برخورد کرد ولی پوگبا مرد لحظه هاست. وقتی که میزان مالکیت توپ فرانسه در نیمه اول، فقط 36 درصد است، بدون شک برای پیروزی به ستاره هایی همچون پوگبا نیاز دارد.
پوگبا که پیش از حضور انگولو کانته، در عمق خط هافبک فرانسه در کنار بلایسه ماتوئیدی حضور داشت تا همچون سپری نفوذناپذیر در مقابل موج حملات آلمان عمل نمایند و کلیه حفره های دفاعی فرانسه را مقابل مردان یواخیم لوو ببندد، در 20 دقیقه پایانی آزادانه تر عمل کرد و هر گاه که جلو می رفت، یک رد پای پر رنگ از خود به جا می گذاشت. پوگبا در کنار ماتوئیدی تا جایی که توانست، عمل زمین را پوشش داد تا گریزمان به طور آزادانه تری در ضد حملات فرانسه نقش آفرینی نماید. گریزمان هم در تیم ملی فرانسه نقش نیروی محرکه موتور را ایفا می کند و دو گل متفاوت او به آلمان، نقش کلیدی گریزمان را به خوبی نشان می دهد. جالب این که در تقابل پیشین فرانسه و آلمان در نوامبر گذشته، تنها آروزی گریزمان این بود که خواهرش پس از حادثه تروریستی در سالن کنسرت باتاکلان پاریس، زنده بماند اما شرایط برای گریزمان در این بازی، از اساس متفاوت بود و حالا او و یارانش هیچ آرزویی جز قهرمانی یورو 2016 را در سر نمی پرورانند.
هفتم- بازیکنانی که به تدریج، بهتر و بهتر شدند
همان طور که توضیح داده شد، هر چه از بازی های یورو 2016 گذشت، کیفیت تیم فرانسه بالاتر رفت و در این مسیر دشوار و پر پیچ و خم، چند ستاره آبی ها روند پیشرفت قابل ملاحظه ای را نشان دادند. لورن کوشیلنی مدافع میانی فرانسه یکی از بهترین مدافعان تورنمنت بود. فرانسه امه ژاکه با ساختن یک خط دفاعی آهنین، به قهرمانی جام جهانی دست یافت. هر چند که فرانسه دشام در مقام مقایسه، از آن استحکام دفاعی برخوردار نیست، اما بدون شک عملکرد خط دفاعی فرانسه به ویژه در بازی مقابل آلمان بسیار مثبت بود و نقش کوشیلنی در این خط، بسیار پر رنگ. وقتی که رافائل واران و ممدو ساکو از ترکیب اصلی کنار رفتند، کوشیلی توانست به خوبی در ترکیب اصلی خروس ها جا بیفتد. او در 80 درصد نبردهای هوایی پیروز شده، حدود 90 درصد دقت پاس و بدون حتی یک اشتباه در طول تورنمنت بوده است.
گریزمان هم پس از گلزنی دیرهنگام مقابل آلبانی، با تصمیم درست دیدیه دشام و تغییر چیدمان تیم ملی فرانسه، کمی جلوتر رفت تا پشت سر اولیویه ژیرو به بازی گرفته شود. گریزمان در 7 گل از 9 گل آبی ها در مراحل حذفی یورو 2016، نقش مستقیم ایفا کرده و شانس اول عنوان آقای گلی این تورنمنت است.
اگر گریزمان را قهرمان فرانسه در مرحله حذفی بدانیم، بدون شک قهرمان آنها در مرحله گروهی، دیمیتری پایه بود. دیمیتری پایه از لحاظ ارسال بیشترین تعداد پاس های کلیدی در این تورنمنت، در رده دوم قرار دارد. پیش از شکل گیری ترکیب و چیدمان ایده آل فرانسه در یورو 2016، در هم ریختگی زیادی در ساختار این تیم مشاهده می شد که شاید به لطف درخش پایه، این تیم از آن برزخ عبور نمود و حالا یک پای فینال سن دنی است. اولیویه ژیرو نیز هر چقدر فصل بدی را در آرسنال سپری کرد، در تیم ملی فرانسه موفق بود. او در 13 بازی ملی اخیر، 10 گل زده و در سیستم 1-1-4-4 فرانسه، نقش مهاجم نوک کلاسیک را ایفا می کند. او یک مهاجم کلاسیک به معنای واقعی کلمه است، چیزی که در فوتبال مدرن امروزی، به تدریج تبدیل به کیمیا می شود. ژیرو فقط گل نمی زند بلکه دو پاس گل هم در بازی های مراحل حذفی یورو 2016 به گریزمان داده و عصای دست دشام است.
به نظر می رسد که بازیکنان تیم ملی فرانسه همچون کل تیم، با گذشت زمان بهتر و با کیفیت تر می شوند و از این حیث، به فرش ایرانی شباهت دارند که هر چه بیشتر پاا می خورد، ارزش بالاتری پیدا می کند!