حالا نزدیک سه سال است که این مرد موازبیکی الاصل که سابقه تغییر دادن نسل فوتبال پرتغال از رده متوسط به سطح درجه یک فوتبال اروپا را دارد، بر روی نیمکت تیم ملی ما می نشیند، او توانست تیم ملی ایران را راهی جام جهانی کند آن هم در شرایطی که اکثر قریب به اتفاق افراد جامعه فوتبال در کشورمان، بخاطر اوضاع حاکم بر فوتبال و فدراسیون، و از همه مهمتر راه سخت باقی مانده از جاده صعود به جام جهانی، نا امید بودند و در بهترین حالت رفتن به مرحله پلی آف را برای تیم ملی متصور بودند.
اما تیم تحت هدایت کی روش علیرغم تمام کاستی های فراوان و چشمگیری که داشت، در سه بازی آخر خود 100% امتیازات را کسب کرد تا ما به عنوان تیم اول گروه خودمان راهی برزیل 2014 شویم، اتفاقی شبیه به معجزه، چیزی مانند رویا، ما با درایت کی روش و تسلط بی نظیر او در مدیریت کردن اوضاع درون تیمی، و صرفاً بخاطر انسجام داخلی تیم که ناشی از وجود صمیمیت و اعتماد فراوان بازیکنان نسبت به رهبر تیم بود، توانستیم غیر ممکن را ممکن سازیم و به جام جهانی صعود کنیم. البته در این میان شانس هم یار ما بود و کلیه اتفاقات به نفع ما رخورد تا ما صعود کردیم، اما نباید از این نکته غافل شد که شانس همواره در خانه کسانی را میزند که برای موفقیت تلاش کرده اند و اسیر ناملایمتها نشده اند، شانس یار کسانی است که برای رسیدن به هدفشان از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند. اگر شانس هم در این راه یار ما بود صرفاً بخاطر سختکوشی کی روش و بازیکنان و البته دعای مردم بود. هنوز هم استفاده صحیح و حرفه ای او از صحبتهای نابخردانه سرمربی کره در دیدار آخر مرحله مقدماتی را فراموش نکرده ایم که چگونه باعث بالا تر رفتن انگیزه بازیکنان تیم ملی شد.
6 ماه از صعودمان گذشت، حریفانمان در کارزار میدان جام جهانی هم مشخص شدند، سه تیم از سه قاره مختلف با سه سبک متفاوت در فوتبال، آرژانتین با فوجی از ستاره های سرشناس و دست نیافتنی، نیجریه با قدرتی احیا شده در دو سال اخیر، و بوسنی با نسلی طلایی و منسجم، در خرداد ماه سال آینده منتظر ما خواهند بود. اما علیرغم تمامی اینها به نظر می رسد هنوز هم مسولان عالی رتبه ورزش و فدراسیون فوتبال پی به اهمیت موضوع حضور در بزرگترین کارناوال فوتبالی دنیا نبرده اند و در این ایامی که کلیه کشورهای حاضر در برزیل در پی آماده کردن تیمهای خود با بهترین شرایط و امکانات هستند، ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم و در داخل صحبت از تمام شدن یا نشدن لیگ در فلان تاریخ می کنیم، به نظر می رسد برای مدیران ما همان حضور و صعود کفایت می کند و باقی قضایا فقط الهی به امید توست.
گویا همان نقش بستن شمایل یوزپلنگ ایرانی بر روی لباس تیم ملی جهت حمایت از این موجود در خطر انقراض، تنها هدف مدیران ورزشی در کشور ما بود که به لطف ایزد منان آن هم محقق شد، فقط باید امیدوار بود که عکس آن حیوان زبان بسته بر روی لباس درجه سوم و بی کیفیت تیم ملی بخوبی بنشیند تا حداقل این یکی برای ما مایه آبروریزی نشود.
بیش از دو سال است که کارلوس کی روش پرتغالی سکان هدایت تیم ملی فوتبال کشورمان را در دست گرفته است، مردی با تجربه و کارنامه دار که در سطح بین المللی فوتبال در رده بالای قرار دارد و می توان از او به عنوان یک برند معتبر در زمینه فوتبال کوچینگ یاد کرد. مربیانی از جنس کی روش، پا در هر کشوری که بگذارند، در هر شرایطی با خود جلب توجه و نگاه جهانی فوتبال را وارد آن سرزمین می کنند. قرار گرفتن نام آنها در کنار اسم یک تیم، مصادف است با تغییر دید عمومی نسبت به آن تیم و بالا رفتن درجه اعتبار آن در میان اهالی بین المللی فوتبال. اما براستی ما به او چه داده ایم که حالا توقع دریافت نتیجه ای در خور نام ایران را طلب می کنیم.
کی روش ما را به درستی شناخته است، او کاملاً میداند که در سرزمین عجایب قرار دارد و رهبری چه تیمی را بر عهده گرفته است و با چه مدیرانی در حال سر و کله زدن است، او می بیند که چطور عده ای با دادن اطلاعات غلط به مردم، در صدد بالا بردن سطح توقع آنها هستند و از همین رو ماه ها پیش از استارت بازی های تیمش صحبتهایش را گفت تا به اصطلاح گربه را دم حجله کشته باشد. از مردی که سابقه هدایت رئال مادرید و نشستن بر روی نیمکت تیم ملی پرتغال و منچستر انگلستان را دارد، نمی شود هم غیر از این انتظار داشت، دستیار سابق سر آلکس فرگوسن کبیر نیک می داند که اگر قدمی پا پس بگذارد 6 ماه بعد در زیر آوار سنگین انتقادات و هجمه های ناجوانمردانه مردان بی کارنامه و مردم احساساتی این سرزمین خرد خواهد شد و در اندک زمانی اعتبار به زحمت جمع کرده خود را از دست خواهد داد.
بیایید خودمان را جای او بگذاریم، اگر هرکدام از ما جای او بودیم و اعتبار او را داشتیم، در برابر این مردمی که در طرفه العینی مانند مور و ملخ از در و دیوار پیج یکی از بهترین بازیکنهای تاریخ فوتبال بالا می روند و چشم و گوش بسته فقط از سر خنده ای خزعبلات می نویسند، چه کاری می کردیم؟ اگر به قول او پیشرفت صفر درصد فوتبال سرزمینی را در طی سه سال می دیدم و بعد با توقع صعود به دور دوم جام جهانی از طرف کارشناسان و مردم روبرو می شدیم، سر به کوی برزن نمی گذاشتیم و عطای حضور در ورلد کاپ را به لقایش نمی بخشیدیم؟ همین که در این شرایط به پای تیم ملی ایستاده است باید خدا را شکر کنیم، لااقل چند ماه بعد می توانیم به این افتخار کنیم که سرمربی تیممان در جام جهانی، کسی بود که افراد بزرگی مانند زیدان، فیگو و رونالدو را رهبری کرده است و دستیار یکی از بهترین مردان نیمکت نشین تاریخ فوتبال بوده است.
صحبت آخر اینکه، حرف درست را کی روش در صحبتهایش گفت و نباید در این شرایط به آینده تیم ملی خوشبین بود. او، کارلوس کی روش، گرگ باران دیده میادین سخت فوتبال است، او به خوبی می داند که در سرزمین عجایب ایرانی کار می کند.