مطلب ارسالی کاربران
چنتا سوال و جواب....
این سوالا رو سهیل ازم پرسید. چون دیدم شاید سوالای خیلیا باشه و از اون طرف چیزای جالبی هم بود گفتم به صورت پست بزارم که بمونه و قابل دسترس تر تا یه استت ساده
باشه
.........
1: دوران مدیریت برنابیو تو دهه هفتاد به خوبی دهه شصت و پنجاه بوده؟نباید زودتر بازنشست میشده؟
2: عملکرد لوییز انریکه تو ریال؟ضرر کردیم تو فروشش به بارسا؟
3: دلیل باخت کرایف به والدانو اونم با نتیجه سنگین؟لادروپ؟ایوان؟بد بودن بارسا؟
4: به عنوان یه خامس فن راضی به بازی نکردنش هستی؟تو هم مثل زیدان کاسیمیرو ترجیح میدی؟
5: چرا دی استفانو تو ریال خداحافظی نکرد؟یکسال بعد از ترک ریال خداحافظی کرد تو اسپانیول
6: این سوال واسه خودم جالب نیست ولی...کاسیاس با فرم فعلیش میتونست گلر فیکس امسال ریال باشه؟
7: اینکه بارسا کلی مربی خوب از خودش داره(پپ کومان انریکه ...) دلیلش شاگردی کرایف بوده یا عوامل دیگ دخیله؟
...................................
1: اگه بخوایم دوران مدیریت برنابئو رو تقسیم کنیم، اتفاقا پایین ترین کیفیت واسه دهه 60 هستش و حتی قهرمانی 1966 اروپا هم معمولا لقب کم کیفیت ترین قهرمانی رو از بین 10 تا میگیره.
برنابئو مدیری بوده که سوپراستار محوری تیم واسش مهم بوده و در عین حال کله شق و لجباز. برنابئو اولین نفری بود تو اسپانیا که کوبالا رو شناخت. دی استفانو رو رئالی کرد و حتی ایده دادن دی استفانو بعد از فاجعه مونیخ به منچستر واسه این بود که تیم بر مبنای فرانس پوشکاش تازه خریداری شده باشه. ولی جام جهانی 1958 و شروع پله، شروع دوران تیک گرفتن برنابئو بود. بزرگترین آرزوی برنابئو کشوندن پله به رئال بود. واسه اینکار دل سول رو فروخت. بازیکنای مطابق با 4.2.4 رو جذب کرد، مربی انعطاف پذیر تر به نسبت ویالونگا رو آورد بالا سر تیم، ولی موفق نشد پله رو بیاره به رئال. همین موضوع دقیقا تو تمام دهه 60 روی ذهن برنابئو سایه انداخته بود و طبیعتا باعث عقبگردش شد. دهه 70 با جذب نتزر و برایتنر به مسیر خودمون برگشتیم. ولی متاسفانه برخلاف دی استفانو، اینبار ساپورتا به جای برنابئو مامور کشوندن کرایف به رئال مادرید شده بود. طبیعتا اگه مث دی استفانو، ساپورتا ابتدا با خود کرایف توافق می کرد تا بعدش شاهد کله شقی و غرور هلندی نباشیم داستان زمین تا آسمون تفاوت داشت. ولی خب باختن نیمه نهاییا به ابر تیمایی مث آژاکس و بایرن و البته قهرمانی های قابل قبول تو لیگ به نظر من معنی عملکرد بد رو نمیده تو دهه 70.
.
2: لوییز انریکه بازیکن نابی بود. باهوش، درک تاکتیکی کم نظیر. توان ذهنی و جسمی بالا و از همه مهمتر باثبات و قابل تکیه. صددرصد رئال مادرید ضرر کرد تو از دست دادنش. والدانو خواستار موندنش بود. ولی نشد که بمونه. بازیکن فوق العاده ای بود و رئال مادرید تو جریان انریکه، از دید فنی عملکرد صحیحی نداشت. بین 99 تا 2004 اگه انریکه نبود احتمالا سقوط بارسا رنگ و رخ شدیدتری میگرفت...
.
3: دلیل خاصی نمیخواد. دلبوسکه هم سال 2003 5تا از مایورکا خورد... ولی خب از یه نظر نمود پیدا میکنه که دو مربی تئوریسین رو نیمکن دو تیم نشسته بودن. رئال 1994.95 یکی از باکیفیت ترین رئال مادریدای تاریخ از لحاظ سبک بازی بود که متاسفانه حضوری تو سی ال نداشت. به والدانو تو آرژانتین لقب بزرگترین منوتیسم (فوتبالی رمانتیک، یه چی تو مایه های فوتبال پپ) دنیا رو دادن و خیلیا معتقدن از نظر تئوری منوتی رو خیلی وقته جا گذاشته. طبیعتا لادروپ یه سوپر مهره میتونست برای فوتبال والدانو و پیاده کردن تفکراتش باشه. نکته ای که خیلیا نادیه میگیرن اینه که بارسای کرایف، اسم زیاد داشت، ولی بازیکن سطح جهانیش فقط 2 نفر بودن، لادروپ و روماریو که این دوتا حضور همزمانشون توز مین بالا پایین داشت. پپ خوب بود ولی سطح جهانی نبود، کومان سطح جهانی نبود، باکرو نبود و حتی استویچکو راندمانش در سطح بین المللی بود تا جهانی. کرایف بر مبنای تئوریش تیم خوبی ساخت که بیشتر از خودش سایه ای که داشت بزرگ بود. حالا این لادروپ به رئال بیاد، ایده نو در مقابل بازیکنای شاید ارضا شده و البته از نظر روحی افت کرده (4تا تو فینال از میلان خوردن) بارسا، مشکلات کادر فنی و ادامه ماجرا...
...
4. اگه مربی میگه پس موافقم. هرچند دوس دارم به سطح خودش برگرده و زیدان رو مجاب کنه برای بازی کردن بیشتر. از نظر احساسی، بعد از مصاحبه های چن وقت قبلش در مورد وضعیتش، چندان واسم محبوب نیس.
......
5. بعد از فینال 64 با اینتر و ضعیف ترین بازی دی استفانو تو رئال، دی استفانو با میگل مونیوز مشکل پیدا میکنن. مونیوز دی استفانو رو خارج از سطح رئال میدونه و باعث جداییش میشه.
...
6. فرم فعلی ناواس تنه به تنه روزای خوب کاسیاس میزنه...
....
7. اینکه بارسا مربی های زیادی از خودش داره واسه اینه که 30 ساله بازیکنایی رو جذب میکنن که فوتبال رو مدیریت کنن. مثلا لورن بلان شاید از روز اولی که پا به توپ زد همه میدونستن روزی مربی میشه، ولی بارسا بلان رو جذب کرد چون ذهن بازی تو فوتبال داشت. در واقع بارسا مربیای آینده رو نمیسازه، بارسا صرفا مربیای آینده رو جذب میکنه و این به سیستمی که از دهه 90 تو باشگاه پیاده شد برمیگرده.البته روزگاری این مسیر تو رئال با درخشش بیشتری طی میشد با میگل مونیوز که با رئال چنتا قهرمانی اروپا میاره، مربی آکادمی میشه و بعد یه سال مربی اصلی میشه تا بهترین مربی تاریخ اسپانیا لقب بگیره، یا دلبوسکه، کاماچو، میشل و خیلیای دیگه. احتمالا این مسیر با شیوه مدیریت راسل و بارتومئو تو بارسا دچار نزول میشه.