طرفداری- نفرین گوتمن به مسئله ای تاریخی و ریشه دار در فوتبال پرتغالو اروپا بدل گشته و هواداران بنفیكا عدم موفقیت و قهرمانی پنجاه و چهار ساله تیمشان در همه رقابت های اروپایی را به این نفرین مرتبط می دانند. البته این سرمربی مجاری افتخارات بسیار گرانبهایی را از خود در تاریخ فوتبال این باشگاه لیسبونی بر جای گذاشته و نباید تنها نفرین وی مبنی بر عدم موفقیت بنفیكا در یكصد سال آینده فوتبال اروپا را ملاك قرار داد.
بلا گوتمن را می توان یكی از اولین مربیان خلاق و خوشفكر فوتبال مدرن به حساب آورد كه با افكار، ایده ها و فلسفه مخصوص به خود تغییری بزرگ و شگرف در تاكتیك های این رشته ورزشی به وجود آورده است، به نحوی كه بسیاری وی را با ویژگی های منحصر به فردش ژوزه مورینیو و آقای خاص آن دوره می دانند، موفق، درخشان و مغرور. مربی عجیبی كه نه تنها همواره موفق، بلكه تا حدودی جنجال آفرین نیز بوده و جمله معروف "فصل سوم حضور در هر تیم به عنوان سرمربی اشتباه بزرگی است" را وی برای اولین بار مطرح كرده است. گوتمن همچنین دردوران چهل ساله مربی گری خود با حضور در بیست و پنج تیم مختلف در سیزده كشور، آماری منصر به فرد از خود بر جای گذاشته است.
گوتمن به عنوان بازیكن نیز شخصیتی جنجالی داشته است و دوران حضور او در تیم ملی فوتبال مجارستان با جنجالی كه وی بر سر هتل نامناسب محل اقامت تیم در بازی های المپیك تابستانی 1924 در شهر پاریس به وجود آورد، به پایان رسید. وی كه یك یهودی بود برای اولین بار نیمكت تیم یهودی هاكوآ در وین را عهده دار شد و بعد به عنوان مربی گری ایستگاه های انتسخده هلند و تیم اوپست در مجارستان را انتخاب نمود، در جریان جنگ جهانی دوم وی در سوئیس مشغول به مربی گری بود و به همین دلیل توانست از نسل كشی یهودیان توسط آلمان نازی در جریان این جنگ خانمانسوز جان سالم به در برد، در حالی كه بیشتر نزدیكان وی از جمله بردارش در كوره های آدم سوزی از بین رفتند.
بعد از پایان جنگ وی مربی گری را از تیم وازاس بوداپست آغاز نمود و بعد به تیم كیوكانول در بخارست رومانی پیوست و اجازه داد تا به جای پول سران باشگاه به او مواد غذایی به عنوان دستمزد بدهند، تصمیمی كه با توجه به قحطی پس از جنگ در شرق اروپا تصمیمی بسیار هوشمندانه بوده است. بعد از پایان قراردادش در بخارست وی به بوداپست بازگشت و با تیم اوپست قهرمان لیگ این كشور شد و سپس هدایت تیم كیس پست از همین شهر را بر عهده گرفت. در این تیم اما وی به خاطر اختلاف با بازیكنان تیم در بین دو نیمه یك دیدار از سمت خود كناره گیری كرد و در نیمه دوم به جای قرار گرفتن بر روی نیمكت مربی گری تیم، ادامه بازی را در حالی كه یك روزنامه می خواند از جایگاه تماشاگران دنبال نمود.
بعد از این جنجال وی به ایتالیا رفت و هدایت تیم های پادوا و تریست بر عهده گرفت، سپس وی شانس خود را در تیم های بوكاجونیورز و كویلمز از فوتبال آرژانتین امتحان نمود و بعد در قبرس به مربی گری تیم آپوئل نیكوزیا برگزیده شد. گوتمن در بازگشت به فوتبال ایتالیا بر روی نیمكت مربی گری میلان قرار گرفت، در دومین فصل حضور خود در این تیم و در حالی كه میلان صدر جدول رقابت های لیگ ایتالیا را در اختیار داشت، این سرمربی مجاری تنها به دلیل اختلاف نظری كوچك با سران باشگاه به صورت غافلگیر كننده ای در یك كنفرانس خبری، به صورتیك طرفه اعلام نمود كه از تیم اخراج شده است، گوتمن در این كنفرانس گفت:"من اخراج شدم در حالی كه نه جنایتكار و نه تبه كار هستم، به امید دیدار."
بعد از سركوب جنبش آزادی خواهانه مردم مجارستان بر ضد رژیم كمونیستی این كشور توسط ارتش شوروی در سال 1956، گوتمن هدایت تیم منتخب تبعیدی های مجاری را در تورنمنتی در آمریكای لاتین بر عهده گرفت كه فرانس پوشكاش بزرگ نیز عضوی از همین تیم محسوب می گردید. بعد از پایان این تورنمنت اما وی در آمریكای جنوبی باقی ماند و به عنوان مربی در تیم سائوپائولوی برزیل سیستم عجیب 4-2-4 خود را پیاده نمود، سیستمی كه برزیلی دو سال بعد با استفاده از آن در جام جهانی 1958 سوئد، برای اولین بار موفق به كسب عنوان قهرمانی شدند.
از این زمان به بعد موفقیت های گوتمن نیز شروع شد، وی در بازگشت از فوتبال برزیل به كشور پرتغال رفت و تیم پورتو و سپس تیم بنفیكا را به مقام قهرمانی در این كشور رساند. وی در آن زمان در گفتگویی كار مربی گری را به رام كردن شیر در سیرك تشبیه كرده بود:"تا زمانی كه این رام كننده بدون ترس با شیر برخورد می نماید، می تواند بر حیوان مسلط باشد، اما به محض اینكه حیوان احساس نماید كه رام كننده اندكی از او می ترسد، باید رام كننده را مرده تلقی نمود."در زمان ابراز چنین اظهار نظراتی گوتمن در حال تجربه اوج دوران مربی گری خود بوده است، چون وی در سال 1961 در بازی فینال لیگ قهرمانان با پیروزی مقابل بارسلونا یا نتیجه 3:2 موفق به کسب عنوان قهرمانی گردید، بارسایی که در همان سال و در مرحله نیمه نهایی، رئال مادرید فاتح پنج دوره قبلی این رقابت ها را از پیش رو برداشته بود. در سال 1962 نیز بنفیکا با هدایت گوتمن و پیروزی 5:3 مقابل رئال مادرید موفق به دفاع از عنوان قهرمانی خود در این رقابت ها گردید.
در این فینال فرانتس پوشکاش شاگرد و هموطن گوتمن هر سه گل ماردیدی ها را به ثمر رساند و گل های چهارم و پنجم بنفیکا توسط جوان بیست ساله ای به نام اوزه بیو به ثمر رسید، بعد از پایان بازی پوشکاش بزرگ به نشانه تقدیر پیراهن خود را به اوزه بیو اعطا نمود، اوزه بیویی که از یافته های گوتمن به حساب می آید. این سرمربی مجاری اما پیدا نمودن چنین جواهری را مدیون ملاقات تصادفی با یکی از دوستان قدیمی خود در یک آرایشگاه می باشد، در این ملاقات دوست گوتمن به وی توضیحاتی در زمینه سفر خود به موزامبیک از مستعمرات پرتغال و آشنایی با یک جوان خوش استعداد فوتبالی داد، در پی چنین توضیحاتی گوتمن عازم موزامبیک گردید و در بازگشت خود به پرتغال ابر ستاره ای به نام اوزه بیو را با خود به همراه آورد.
بعد از فتح متوالی دو قهرمانی در رقابت های لیگ قهرمانان اروپا گوتمن خواستار افزایش دستمزد خود از سوی باشگاه بنفیکا گردید، مسئله ای که با مخالفت چند باره سران باشگاه مواجه و سرانجام منجر به جدایی گوتمن از این تیم شد. این سرمربی مجاری در هنگام ترک این باشگاه به نوعی آرزو و شاید نفرین نمود که این باشگاه در صد سال آینده دیگر هرگز نتواند فاتح رقابتی در سطح اروپا گردد، موضوعی که به عنوان نفرین گوتمن در فوتبال اروپا بسیار شهرت یافته است. یک سال بعد از این اتفاق در حالی که گوتمن با تیم پنارول اروگوئه به فینال جام لیبرتادورس در آمریکای لاتین راه یافته بود، تیم بنفیکا با پذیرش شکست 1:2 مقابل میلان نتوانست برای سومین بار لیگ قهرمانان اروپا را فتح نماید.
بعد از ایم نفرین گوتمن، قهرمانی بنفیکا در رقابت های مختلف اروپایی طلسم شده و با وجود اینکه این تیم ظرف 54 سال اخیر حضور در هشت فینال مختلف اروپایی (پنج فینال لیگ قهرمانان در سال های 1963، 1965، 1968، 1988 و 1990، یک فینال جام یوفا 1983و دو فینال لیگ اروپا 2013 و 2014) را تجربه کرده، در هیچ یک از آنها به پیروزی دست نیافته است. در سال 1990 فینال لیگ قهرمانان بین دو تیم میلان و بنفیکا در شهر وین برگزار می گردید و گوتمن هشت سال قبل از آن با مرگ در وین در همین شهر به خاک سپرده شده بود، اوزه بیو اسطوره باشگاه بنفیکا از این فرصت استفاده نمود و ضمن حاضر شدن بر آرامگاه این سرمربی مجاری در قبرستان مرکزی شهر وین، در خواست نمود تا گوتمن به نحوی نفرین خود را پس گیرد تا این تیم بتواند سرانجام به قهرمانی در اروپا دست یابد. اما یک روز بعد بنفیکا با پذیرش شكست 1:0 پیروزی در بازی فینال و قهرمانی در لیگ قهرمانان را از دست داد.
در ماه فوریه سال 2014 مجسمه ای برنزی از گوتمن در جلوی استادیوم خانگی تیم بنفیکا با حضور برخی مسئولین سفارت مجارستان در کشور پرتغال نصب گردید، سولت نیمت کاردار سفارت مجارستان در صحبت هایی در این مراسم ابراز امیدواری کرد که بنفیکا خیلی زود به قهرمانی دوباره در اروپا دست یابد و هواداران این تیم برای رقم خوردن چنین اتفاقی پنجاه سال دیگر در انتظار نمانند، کمتر سه ماه بعد اما بنفیکا در فینال رقابت های لیگ اروپا مغلوب سویای اسپانیا گردید تا نفرین گوتمن جنبه ای ابدی در این تیم پیدا نماید. شعار گوتمن نماندن بیش از سه سال در هر باشگاهی بوده است، اما نفرین او 54 سال است که بنفیکا را همراهی می نماید و به کابوس و طلسمی برای این تیم پرتغالی برای قهرمانی در اروپا بدل گشته است، حال باید دید كه بنفیكا می تواند با از پیش رو برداشتن بایرن مونیخ در بازی برگشت از مرحله یك چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا، قدمی بلند به سوی شكستن این طلسم و کابوس 54 ساله بردارد.