طرفداری- پیش از دیدار در فینال لیگ کاپ مقابل من سیتی، یورگن کلوپ مصاحبه بلندی با اسکای اسپورت انجام داد که می خوانید:
جدال بین بازیکنانی از دو تیم در زمین بازی؟
تمام بازی یک چالش برای بازیکنان خواهد بود. لیورپول باشگاهی با تاریخی فوق العاده است اما همه باشگاه های دنیا گذشته ای داشته اند. اگر گذشته موفقی نداشته باشید در باشگاه نمی دانند که کسب موفقیت چگونه است اما در لیورپول همه این را می دانند. این بخشی از مشکل ماست! این موضوع فشار زیادی به وجود می آورد. طبیعی است. چالش اصلی این است که به اندازه کافی خونسرد باشیم و فشار را مدیریت کنیم و آنگاه است که می توانیم در آینده موفق باشیم. به زمان نیاز داریم. کسی دوست ندارد این را بشنود اما حقیقت همین است. اگر موفقیت در آینده را می خواهید، باید برای این کار آماده شوید.
مرتبه نخست حضور در ویمبلی و گل آرین روبن.
دو جنبه متفاوت داشت: آن روز یکی از بهترین و یکی از بدترین روزهای زندگی من بود. وقتی در فینال ها شکست می خورید، اینطور اوضاعی دارید. راه رسیدن به فینال ماجراجویی فوق العاده ای است اما شکست در فینال بهترین اتفاق نیست. اما استادیوم فوق العاده است، پس نمی توانم آن را مقصر بدانم. همه چیز بین من و ویمبلی عادی است.
اما اتفاقات آن فینال به نفع کلوپ رقم نخورد. مت هوملس گل دیگری را به ثمر رساند که پذیرفته نشد.
همه دیدند که گل شد و پس از بازی هم این را دیدند. سرنوشت بازی با آن گل تغییر می کرد. اما داور آن را نپذیرفت و همین موضوع سبب شد که شکست بخوریم.
حتی در آخرین دیدارش با دورتموند، فینال جام حذفی را به وولفسبورگ باخت.
آخرین فینالم را باختم پس تضمینی برای قهرمانی در این مرتبه وجود ندارد. تنها به این دلیل که می خواهید هدیه ای برای کسی داشته باشید، مشخص نمی شود که هدیه ای در پایان داشته باشید. برای کار مانوئل پیگرینی احترام بسیار زیادی قائلم اما ما مربی ها بابا نوئل نیستیم؛ اینطور نیست که چون شانس های دیگری برای قهرمانی دارند از خیر این یکی بگذرند.
استیون جرارد اخیرا در مصاحبه ای به تمجید از یورگن کلوپ پرداخته بود و گفته بود لیورپول خوش شانس است که مربی آلمانی را دارد و او به عنوان یک برنده، می تواند تفاوت به وجود بیاورد. پاسخ کلوپ، به شوخی اینطور بود:
ممنون استیو! من به او 100 پوند دادم تا این حرف ها را بزند! مطمئن نیستم که آدم متفاوتی باشم اما راهم را می دانم. باید تا می توانم تلاش کنم که سوء تفاهمی بین دهان من و گوش های بازیکنانم پیش نیاید.
نخستین رویارویی کلوپ با من سیتی در انگلستان به عنوان مربی لیورپول به یک پیروزی به یادماندنی در ورزشگاه اتحاد تبدیل شد.
بازی بسیار خوبی بود. یکی از بهترین مسابقات ما اما در دیدار مقابل من سیتی باید بدانید که نمی توانید با 60، 70، 80 و یا 90 درصد توان بازی کنید. باید در بهترین فرم باشید. این کاری بود که در آن بازی انجام دادیم. معمولا دو سه بازی قبلی هر تیم را آنالیز می کنیم اما در این مورد، بازی رو در رو را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. همان کار را می خواهیم به شکلی دیگر رانجام دهیم. این بار، مهم تر. آن بازی به مدت ها پیش انگار تعلق داشته باشد. قطعا شیوه بازی سیتی تفاوت زیادی نخواهد داشت. آن ها خونسرد و آرام بازی می کنند تا زمانی که زمانش رسیده باشد و آن گاه با سرعت، دقت و کیفیت های فردی فوق العاده به سمت دروازه می آیند. باید برای آن ها مشکلاتی خلق کنید که نتوانند کاری که همیشه ساده انجامش می داند را انجام دهند.
تجربه کار در انگلستان تا اینجا چگونه بوده؟
عالی نبوده. می شد که بهتر باشد. می شد هم بدتر باشد. اما احساس خوبی داریم و همه حقیقت همین است. مشکلات را می دانیم. نقاط قوت را می دانیم. می شود گفت که امتیازات لازمی که باید جمع می کردیم را جمع نکرده ایم. اما همیشه برای این موضوع دلایلی وجود داشته و این را به خود می گوییم. چیزی که از زمان ورود به اینجا دانستم این است که همه بازیکنان قهرمانی را می خواهند. برای ما در این فصل بردن لیگ ممکن نیست پس باید در تورنمنت هایی مانند این متمرکز باشیم. باید فشار را مدیریت کنیم. اگر می خواهید به قهرمانی با داشته هایتان برسید، گاهی با فشار بزرگی روبرو می شوید. فوتبال ورزشی است که باید در هر لحظه طوری با فشار روبرو شوید که انگار در زمین هستید. باید قمار کنید. باید گستاخ باشید و از بازی لذت ببرید. اگر تنها فشار را حس کنید، به بهترین شکل نمی توانید بازی کنید.
اتفاق فینال جام حذفی 1996 رخ نخواهد داد.
در مورد آن شنیده ام. که زمانی در گذشته تیم لیورپول با کت و شلوارهای سفید رنگ به ویملبی آمد. با یک فینال طرفیم و در فینال ها زیاد مهم نیست که چقدر تیم خوبی هستید. مهم این است که در بازی چطور هستید پس شانس بزرگی داریم. یک شانس داریم و همین را می خواستیم. نباید فرصت هایی نظیر این را از دست داد. برای قهرمانی در جام ها و لیگ آماده ام. مطمئن نیستم که برنده می شویم اما آن را می خواهیم. آدمی نیستم که اینجا بنشینم و بگویم ما قطعا برنده می شویم. می دانم که فوتبال اینطور نیست. اما با علم به قدرت حمایت هواداران، زمان و هزینه های متحمل شده و کیلومتر هایی که می دویم، زیبا خواهد بود که در کنار هم قهرمان شویم. داستان زیبایی خواهد بود. نام آن واقعا صدای خوبی دارد: ویمبلی! رفتن به آنجا یکی از بهترین اتفاق هایی است که در زندگی ورزشی شما رخ می دهد. و این که یک بار کافی نیست. برای دومین بار آنجا را می بینم. پایانی بهتری را امیدوارم.