روزی که کوله بارش ر ا به مقصد زدودن خاطرات تلخ روزهای کودکی دشوار در بالکان و دوران گمنامی در اسپارتاک مسکو به مقصد تئاتر رویاها را بست، حتی واقف ترین افراد به قدرت جادویی سر الکس فرگوسن در ساختن ستاره هم نمی توانستند چنین آینده درخشانی را برای یکی از مطمئن ترین مدافعان میانی تاریخ منچستر یونایتد متصور شوند. آیا او بهترین خرید تاریخ دوران حضور فرگی در شیاطین سرخ بود؟ به احتمال زیاد بله.
* فقط 7 میلیون پوند
مدافع صربستانی فقط با 7 میلیون پوند به منچستر یونایتد پیوست آنهم در دورانی که چلسی مورینیو در لیگ برتر یکه تازی می کرد و فرگوسن برای اولین و آخرین بار 3 فصل متوالی در حسرت جام لیگ برتر انگلیس می سوخت. ویدا کنار صخره ای به نام ریو فردیناند، دوران آزمون و خطا را پشت سر گذاشت و خیلی زود جای ثابت خود را به دست آورد.
* انتخاب درست
ویدیچ قبل از حضور در منچستر یونایتد از لیورپول پیشنهاد داشت اما با یک انتخاب آگاهانه، تیم بهتر در آن مقطع را برگزید و ترجیح داد به جای نفر اول بودن در تیمی مملو از بازیکنان متوسط، نفر چهارم یا پنجم گروهی موفق باشد تا ضمن تنفس در فضایی موفق و شاد، تجربه اش را بالاتر ببرد. ویدا زیر نظر سر الکس پله پله رشد کرد و سرانجام اتفاقی که خیلی ها در روز عکس گرفتن او با پیراهن شیاطین سرخ تصورش را نمی کردند، رخ داد؛ کاپیتانی در اولدترافورد! درواقع یک انتخاب درست، نمانیا را در راه اسطوره شدن قرار داد.
* غلبه بر مشکلات اولیه
اگر تصور می کنید در دوران حضور ویدیچ در اولدترافورد همه چیز بر وفق مراد این ستاره جنگجو بوده، سخت در اشتباه هستید. نمانیا در اواسط دوران بازی در لباس پرافتخارترین تیم انگلیس افت مقطعی وحشتناکی داشت. کافی است پاشنه آشیل او یعنی تمام بازیهایش برابر لیورپول، دشمن دیرینه منچستر یونایتد را به یاد بیاورد. چه کسی به اندازه او از تورس دریبل خورده است؟ کدام بازیکن بیش از او مقابل رقیب سنتی اخراج شد؟ به هر حال حتی اگر ویدیچ هم باشی به محض اشتباه جلوی لیورپول تمسخر می شوی اما نمانیا استوار ماند و شرایط سخت را پشت سر گذاشت. کافی است به آمار او در دومین فصل حضورش در اولدترافورد توجه کنید؛ جایی که به قحطی 3 ساله جام لیگ برتر در اولدترافورد پایان داده شد. ویدا با 95 درصد واکنش دفاعی موفق در آخرین روزهای بازی مدافعان افسانه ای لیگ برتر انگلیس نامی جاودانه برای خودش ساخت. از هر 7 واکنش دفاعی فقط یک اشتباه داشت و مشارکتش در امور تهاجمی 56 درصد بود که این آمار برای یک مدافع میانی در تاریخ لیگ برتر کم نظیر جلوه می کرد و فقط تونی آدامز، افسانه آرسنال در این زمینه آمار بهتری داشت.
* همکاری فوق العاده
قطعا یکی از دلایل موفقیت ویدیچ در اولدترافورد درک متقابل با زوجش، ریو فردیناند بود. 2 چهره بزرگ، بعد از مدتها یاد خاطره زوج گری پالیستر و استیو بروس (ملقب به پالی- برو) را زنده کردند. آمار هم توانایی های شان را تایید می کند. این زوج در فصل 2007-2006، 27 بار اجازه فروریزی دروازه را به رقبای شان دادند. در 3 فصل بعدی، 22، 24 و 28 گل خورده، میزان اندک ناکامی منچستر یونایتد در بسته نگه داشتن دروازه اش در حضور این زوج طلایی را نشان می داد و تنها در آخرین فصل همکاری ریو و نمانیا، اوضاع چندان خوب نبود؛ 37 گل خورده! در مدت 5 فصل حضور ثابت فردیناند و ویدیچ در قلب خط دفاعی منچستر یونایتد، دروازه تیم 111 بار لرزید؛ یعنی میانگین فصل حدود 20 گل خورده. بله، تنها آرسنال دارای خط دفاعی بتنی تشکیل شده از دیکسون، وینتربرن، آدامز و کیون، می توانست در یک فصل، کمتر از این تعداد دروازه تیم خود را باز شده ببیند. استفاده از تجربیات ریو فردیناند یکی از اصلی ترین دلایل موفقیت نمانیا بود؛ آنچه باعث شد او در کوتاه ترین زمان ممکن به رهبری در حد روی کین برای منچستر یونایتد تبدیل شود.
* قدرت خدادادی رهبری
یونایتد در 54 درصد بازیهایی که ویدیچ را در ترکیب خود داشت، کمتر از 2 گل خورد. علاوه بر قدرت، باید شم رهبری را از دیگر دلایل تمایز ویدا نسبت به سایر هم پستی ها دانست. به قول جیمی کرگر، اسطوره لیورپول، ویدیچ با یک نگاه توان حدس زدن جابجایی بعدی مهاجمان حریف در محوطه جریمه تیم خودش را داشت، با این حال هرگز از ذوق این پیش بینی، خود را درگیر حرکات اضافه نمی کرد.کمتر کسی بازیهایش در اسپارتاک مسکو را به خاطر دارد اما همه می دانیم در جو اولدترافورد تا چه اندازه قدرت رهبری ذاتی نمانیا بارور شد.
* پایان ناکام
پای طاووس ویدیچ قطعا دوران کوتاه حضورش در اینتر بود. او هنوز فرصت تطابق با سبک فوتبال ایتالیا را به دست نیاورده بود که درگیر مصدومیت و حواشی شد و کارش به جایی رسید که مدت زیادی تنها می توانست از روی سکوها عملکرد تیمش را تعقیب کند. فسخ قرارداد، غرور قهرمان منچستر یونایتد را لگدمال کرد. پس به جای جستجوی تیم جدید، ابتدای هفته در 34 سالگی از فوتبال خداحافظی کرد. مانچینی برخلاف ماتزاری به او اعتقادی نداشت. به همین دلیل ویدیچ در 2 فصل تنها 23 بازی و یک گل به ثبت رساند درحالیکه در لباس یونایتد، در 9 فصل بر 15 جام قهرمانی بوسه زد. سایت ها و فضای مجازی پر شده از تحسین دوستان و تیمهای سابق ویدیچ و البته «ترول»هایی که طرفداران لیورپول به یاد اشتباهات همیشگی او ساخته اند. هیچکدام از اینها اما ملاک مناسبی برای قضاوت نیست. فقط باید در آن شب بارانی مسکو و همه عصرهای پرتب و تاب اولدترافوردی حضور داشتید تا متوجه می شدید وجود صخره صربستانی تا چه اندازه صورت شیاطین سرخ را از شدت افتخار سرخ نگه می داشت.
مرتضی یاسری نیا / هفته نامه فوتبال ایرانی