مطلب ارسالی کاربران
برای تولداتمارهیتسفیلد;ژنرال بی رحم مهربان
۱۲ژانویه ۱۹۴۹ وقتی مردم جنگزده و سرخورده اروپا تایید نهایی حکم اعدام "هانس روتر" فرمانده ارشد ارتش "وافن SS" را جشن میگرفتند، ژنرال "اوتو هیتسفیلد" که در جنگ جهانی دوم از زیر حضور در این شاخه خونریز ارتش نازی فرار کرده بود، در "لوراخ" ایتالت "وایز" آلمان به دنیا آمدن پنجمین برادرزادهاش را جشن میگرفت.
برادرزاده ژنرال "روتر" از همان روزهای اول که راه رفتن یاد گرفت، به سمت فوتبال کشیده شد و خیلی زود استعدادش را هم نشان داد. "اتمار" وقتی ۱۱ ساله بود با تیم "توس اشتدن" قرارداد بست. آنقدر سریع پیشرفت کرد که قبل از ۲۲ سالگی مهاجم اول بازل، مهمترین تیم سوئیس شد. مهاجم جوان و ترکهای خیلی زود به یکی از کشندهترین بازیکنای لیگ سوئیس تبدیل شد. ۴ سال، ۹۲ بازی و ۶۶ گل. آمار خیرهکننده این بازیکن توجه همه تیمهای آلمانی را به سوئیس جلب کرد. اشتوتگارت زودتر از همه وارد عمل شد و این بازیکن را به خدمت گرفت. هلموت شون که آن روزها غولهایی مثل "اوه زیلر" و "هلموت هالر" را در ترکیب داشت، علاوه بر "گرد مولر"، یک جوان دیگر را هم به تیم ملی آلمان دعوت میکرد: اتمار هیتسفیلد.
هیتسفیلد در سالهایی که یکی مثل "یوپ هاینکس" هم زیر سایه گرد مولر دیده نمیشد، هیچوقت شانس بازی در یک تیم بزرگ آلمانی را پیدا نکرد و با فقط ۶ بازی ملی و ۵ گل، سال ۸۳ با لباس لوزان سوئیس بازنشسته شد.
"کاری که هیتسفیلد در دورتموند انجام داد مثل کاری بود که چنگیز خان کرد؛ همه چیز را از بین برد و از اول ساخت. هیتسفیلد برای رقبا دقیقا همان چنگیزخان بود". هرچند مقایسه اسطوره مربیگری آلمان با پادشاه خونخوار مغول، باعث شد اندی مولر مجبور به عذرخواهی از سرمربی سابقش شود اما نگاهی به تاریخ فوتبال اروپا از سال ۹۱ به بعد، درستی صحبتهای او را نشان میدهد.
دورتموند قبل از هیتسفیلد تیمی تقریبا معمولی بود. تیمی که تازه داشت تلاش میکرد از زیر سایه بایرن، دشمن قدیمیاش بیرون بیاد. در یک سال ژنرال و دستیار برای ما ایرانیها نام آشنایش "میشائیل هنکه"، دروتموند را از رتبه دهم جدول به رتبه دوم رساندند. ۴ سال طول کشید تا آنها اولین قهرمانی بوندسلیگا را به دست بیاورند؛ درحالی که دو سال قبل فینال جام یوفای سابق را به یونتوس باخته بودند. دو سال بعد از این اولین قهرمانی بود که ژنرال غیرممکنترین کار تاریخ زرد و مشکیها را انجام داد و جام قهرمانی اروپا را برای اولین و تا امروز آخرین بار برای آنها به دست آورد.
رفتن ژنرال از دورتموند مساوی پایان دوره طلایی این تیم بود و بایرن این شانس را داشت که بزرگترین مربی هزاره جدید فوتبال آلمان را داشته باشد. در تقدیر هیتسفیلد انگار همیشه یک شکست قبل از یک موفقیت نوشته شده. باخت در فینال دراماتیک ۹۹، دو سال بعد با پیروزی دراماتیک مقابل والنسیا و قهرمانی بایرن در اروپا فراموش شد.
بدون هیچ شکی، هیچکس در سی ساله اخیر تاثیری که اتمار هیتسفیلد در فوتبال باشگاه آلمان گذاشت را نگذاشته. دو قهرمانی در کمتر از یک دهه با دو تیم بزرگ فوتبال آلمان در اروپا همان چیزی بود که بوندسلیگای خسته احتیاج داشت تا کمکم روی پاهاش بلند شود و حالا بعد از کمی بیش از یک دهه تبدیل شود به دومین لیگ بزرگ فوتبال دنیا.