ساویولا بارسااز سال 1998 که عاشق بارسا شدم، تقریبا میتونم بگم بازی ای نبوده که برای من ترس نداشته باشه
توی این 18 سال، 36 بازی در لالیگا، 4 بازی در اروپا، 4 بازی در سوپرکاپ اسپانیا، و 6 بازی در حذفی با هم داشتیم. جمعا 50 بازی
به جرات میتونم بگم که قبل از تمامی این 50 بازی موهای تنم سیخ میشد از اوج حساسیت و جو بازی
در تمامی این 50 بازی ترس وجودم رو فرا میگرفت
البته این رو هم بگم که در سالهای اخیر، هم اطلاعات فوتبالی، هم جو دور وبر دوستان و ... حساسیت این بازی رو برامون چند برابر کرده
----------------
ولی اگر بخوایم انتخاب کنیم، و صادقانه جواب بدیم. کلا رئال مورینیو.
1- از اونجا که اینتر مورینیو سال 2010 یقه مون رو گرفته بود، بیشترین ترسم مربوط به اولین بازی بعد از اومدن مورینیو به رئال بود. اوج حساسیت رو قبل از بازی داشتیم. بیشترین خوشحالی فوتبالیم هم مربوط به پایان همون بازیه.
2- بازی رفت نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا در سال 2011، بازی ای که یک هفته قبلش، در جام حذفی رئال پیروز شده بود. اون بازی هم خیلی میترسیدم
3- بازی برگشت لالیگا، بازی آخر پپ. که این ترس در نهایت کار دستمون داد. و باختیم
4- بازی فینال سوپرکاپ در سال 2012، بازی برگشت. تا دقیقه 25 بازی، رئال 2 بر 0 جلو بود. یک گل مردود زده بود. آدریانو اخراج شده بود و بارسا 10 نفره شده بود. و ... دومین بازی رسمی تیتو بود. با این اوضاع که گفتم میترسیدم 6 یا 7 گل بخوریم. ولی تیم به خودش اومد و بازی در نهایت 2 بر 1 تموم شد. درسته رئال جام رو برد ولی بعد از تموم شدن بازی خیلی خوشحال بودم.
5- بازی سوپرکاپ سال 2011. بارسا تقریبا تمامی بازیهای پیش فصلش رو باخته بود و ناآماده بود. عوضش رئال هم توی پیش فصل ترکونده بود. مسی بدجور اضافه وزن داشت توی اون بازی. دقیقه 5 اوزیل گل زد. گفتم بدجور میبازیم. ولی در نهایت 2 بر 2 شد
6- این الکلاسیکوی آخر. میترسیدم 4 تا بخوریم که برعکس شد.