- لینک قسمت اول : http://www.tarafdari.com/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D9%...
1 - تحقیر آرژانتین در مقابل تحقیر شدگان !!
- " دیگو، نظرت در مورد بازی امروز و مقایسه 2 تا تیم چیه ؟! " این سوالی بود که خبرنگار آرژانتینی از دیگو مارادونا، قبل از مصاف 2 تیم آرژآنتین و کلمبیا در چارچوب مقدماتی جام جهانی از مارادونا پرسید . جواب مارادونا ؟ " این ماییم ( دستی رو که روبروی صورتش گرفت ) و این هم کلمبیاست ( دستی که روبروی شکشمش گرفت ! ) " درست هم می گفت مارادونا! آرژانتین در اون سال ها قدرت بلامانع فوتبال آمریکای جنوبی بود. 2 فینال پی در پی در جام جهانی و 2 قهرمانی پیاپی در کوپا آمریکا نشون از این داشت که هیچ تیمی توانایی مقابله با آرژانتین رو نداره. روبروی آرژانتین هیچکس حتی برای تیم جوان و شاداب کلمبیا هم کسی شانسی قائل نبود !
بازی شروع شد و این آرژانتین بود که حملات خودش رو سریع شروع کرد. موقعیت می ساخت ولی دونه دونه اونا رو از دست می داد. تا اینکه کابوس برای آرژانتینی ها شروع شد. در اواخر نیمه اول بود که فردی لینکون رو یک فرار زیبا در وازه تیم آرژانتین رو باز کرد. ورزشگاه خانگی آرژانتین یعنی مونومنتال در سکوت کامل فرو رفته بود. نیمه اول تموم شدو هوادار ها شوکه شده بودن. اما میگفتن اشکال نداره، می بریم! ما آرژانتین هستیم و اونا کلمبیا !!!
نیمه دوم شروع شد و آرژانتین بی محابا دست به حمله زد و همین باعث شد از دفاع کردن غافل بشه. اتفاقی که باعث شد کلمبیایی ها ازش کمال استفاده رو ببرن و تا دقیقه 65، 4-0 از آرژانتین بزرگ جلو بیفتن !!! آرژانتینی ها دیگه اصلا بازی رو نگاه نمی کردن. همشون نگاهشون به بازی پاراگوئه و پرو بود. جایی که اگه پرو شکست می خورد، آرژانتین به جام جهانی صعود نمی کرد. اونا خوش شانس بودن که پرو موفق شد پیروز میدان باشه و به جام جهانی راه پیدا کنن.
تصویر آرژانتین در اون بازی خرد شد. اونا در زمین خودشون، شکست رو تجربه کردن و تا سال ها این بازی نحس رو در یادشون نگه داشتن. آرژانتینِ بزرگ تحقیر شده بود !
" دیگه نمی خوام راجع به اون بازی فکر کنم. اون بازی جنایتی علیه طبیعت بود !! روزی که می خوام به خاطرش یک چاه بزرگ حفر کنم و خودم رو توش دفن کنم . " سرمربی تیم ملی آرژانتین !!
-
" با این بازی، من فکر کنم کلمبیا قهرمان جام جهانی بشه ! " پله، اسطوره ی برزیلی.
-
" بعد از اون بازی، بازیکنای تیم فکر می کردن قهرمان شدن تو جام جهانی، دیگه یه کار فرمالیته به حساب میاد " خبرنگار کلمبیایی !
-
" ما یک راه صعودی رو داشتیم طی می کردیم که بازی با آرژانتین نقطه اوج صعود ما بود ! دقیقا بعد از اون بازی، ما شروع به سقوط کردن کردیم." اسکار کُرتس بازیکن وقتِ تیم ملی کلمبیا
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
2 - شروع افسانه ای به نام لیگ برتر جزیره.
- 3 آپریل 1996. لیورپول در مقابل نیوکاسل. بیراه نیست اگه بگیم لیگ برتر جزیره ای که الان خیلی ها ازش به عنوان جذاب ترین لیگ دنیا یاد می کنن، از همین بازی بود که خودش رو نشون داد. بعد از این بازی بود که نگاه ها کم کم از سمت سری آ که غول فوتبال اون زمان بود، به سمت انگلیس چرخید و این لیگ رو کم کم تبدیل به بهترین لیگ دنیا کرد.
بازی بین 2 تیم مدعی و قدرتمند که خیلی ها اونو بهترین بازی تاریخ لیگ برتر می دونن. بازی که لیورپول دقیقه 2 توسط رابی فاولر پیش افتاد اما دروقت های اضافی نیمه دوم، با نتیجه 3-1 عقب بود. اما درست در همون وقت های اضافه، استن کولیمور مهاجم لیورپول 2 گل به ثمر رسوند و نیتجه رو 4-3 به نفع لیورپول کرد. یک پایانی فوق العاده برای بک بازی فوق العاده. بازی ای که توپ بدون وقفه روی دروازه ها بود و هوادار ها لحظه ای نمی تونستن روی صندلی های خودشون بشینن. بازی ای که نیوکاسل توش شکست خورد و همین شکست باعث داغ تر شدن تنور قهرمانی لیگ برتر شد. لیگی که در آخر منچستر یونایتد قهرمانی رو توش دشت کرد و از همه بیشتر برای اون قهرمانی، باید متشکر استن کولیمور و تیم لیورپول باشه !
" یا به همین شکل به بازی کردن خودمون ادامه می دیدم، یا من تیم رو ترک می کنم " کوین کیگان بعد از شکست مقابل نیوکاسل !!
-
" وقتی بهم میگن تو دوران فوتبالم هیچ افتخاری کسب نکردم، من این شب رو بهشون یادآوری میکنم. شبی که هر فوتبالیستی آرزوی تجربش رو داره و برای اون لحظه زندگی می کنه. جایی که میلیون ها نفر رو سرگرم بکنه . " استن کولیمور، زننده 2 گل پایانی لیورپول.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
3 - اوزه بیو، ناجیِ غیر پرتغالی تیم ملی پرتغال !!
- ایتالیا رو حذف کرده بودن و اومده بودن سر وقت پرتغال ! کره ی شمالی رو می گم. تیمی که با توپ پر وارد میدان شد و تا دقیقه 25، 3 گل از پرتغال جلو افتاد. پرتغالی ها با بهت و حیرت بهم نگاه می کردن ولی اوزه بیو، به این فکر می کرد که کی شروع به آتیش بازی بکنه. چند دقیقه بعد از گل سوم کره شمالی، اوزه بیو توپ رو برداشت، وارد محوطه جریمه کره ای ها شد و با یک ضربه مهلک دروازه حریف رو برای بار اول باز کرد. در ادامه چی شد ؟ هیچی اوزه بیو به تنهایی 3 گل دیگه به ثمر رسوند و تیمش رو برنده مسابقه کرد ! البته 2 گل از این 3 گل از روی نقطه پنالتی بود که خب توسط خود اوزه بیو گرفته شده بودن.
اوزه بیو بعد از این بازی به تنهایی به عنوان بهترین گلزن جام شناخته شد. پرتغال هم برای اولین بار به عنوان یک مدعی در یک تورنمنت شناخته شد. اگر چه اونا نتونستن قهرمانی رو تجربه کنن، اما ستاره ای به نام اوزه بیو و به دنیای فوتبال معرفی کردن. ستاره ای که اصالتا اهل موزامبیک بود، اما در لباس پرتغال شروع به درخشش کرد.
" تا زمانی که 4 گل از حریف عقب نیفتیم، هنوز به بازی امید داریم و می جنگیم ! " بازیکن وقتِ تیم ملی پرتغال
-
" اصلا هممون تعجب کرده بودیم و اونا هم مارو غافلگیر کردن. اما خب،،،، من روی فرم بودم !! " اوزه بیو ستاره ی بازی
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
4 - شوک ناگهانی کنی دالگلیش : خداحافظ !
- لیورپول در مقابل اورتون، سال 1991 ، گودیسن پارک. کسی نمی دونست اما قرار بود اون بازی؛ مسیر تاریخ رو برای تیم بزرگ لیورپول عوض بکنه.لیورپول 4 بار از حریف خودش جلو افتاد اما هر 4 بار برتری خودش رو از دست داد. دالگلیش دست به سینه کنار زمین وایساده بود و منتظر سوت پایان بازی. وقتی هم تیم داخل رختکن رفت کِنی هیچ صحبت خاصی انجام نداد و همه حدس می زدن از اتفاق هایی که در زمین افتاده ناراحتِ و دوست نداره راجع بهشون صحبت کنه.
2 روز بعد در جلسه تمرینیِ تیم، از همه ی بازیکن های تیم خواسته شد به داخل رختکن بیان. وقتی همه جمع شدن، کنی دالگلیش وارد شد و در کمال خونسردی اعلام کرد " من دارم تیم رو ترک می کنم ! " بازیکنا شوکه شده بودن و کوچکترین صدایی ازشون در نمیومد. درست مشابه خبرنگار هایی که چند ساعت بعد در کنفرانس خبری این حرف رو از زبان دالگلیش شنیدن. مردی که بیشترین نقش رو در موفقیت های 2 دهه گذشته لیورپول داشت، خیلی بی مقدمه و یکباره، تصمیم به ترک تیمش گرفته بود.
این اتفاق اثر خودش رو گذاشت. بازیکنان سرخورده و سردرگم لیورپول اون سال قهرمانی رو از دست دادن. همچنین تبعات این اتفاق تا سال ها در این تیم موند به طوری که لیورپول، تا همین الان هم نتونسته مثل سابق بشه و در انگلستان به عنوان قهرمانی برسه. رفتن دالگلیش، تاریخ لیورپول رو عوض کرد ،،،،
" خیلی خب ! حالا بیایید بریم اون بیرون و تمرین کنیم !! " رونی موران، کمک مربی لیورپول خطاب به بازیکنای بهت زده ی تیم، بعد از صحبت های دالگلیش !!
-
" هیچ کدوم از ما بازیکنا اصلا انتظار شنیدن همچین حرفی رو نداشتیم. اصلا هیچ کسی همچین حدسی نمی زد " ایان راش !
-
" بازیکنا تو رختکن انقدر شوکه شده بودن که شما می تونستید با یک پر بهشون ضربه بزنید، و اونا زمین بخورن !! " رِی هوتون !
-
" من به اوج ظرفیت خودم رسیده بودم. دیگه توانایی ادامه کار رو نداشتم. فکر کنم این اتفاق، بعد از 20 سال حظور در صحنه اول فوتبال طبیعی باشه ! " کنی دالگلیش !
-
" دالگلیش خودش رو صرف بازمانده های فاجعه هیسل کرد. خیلی بهشون کمک و توجه می کرد. فکر کنم همون کارا بود که تمام انرژی و شوقش رو در مورد فوتبال ازش گرفت . " رِی هوتون !
-
" تو اون بازی، وقتی برای آخرین بار از حریف جلو افتادیم، می دونستم باید چه تغییری توی عقب زمینِ تیمم انجام بدم تا نتیجه حفظ بشه. می دونستم اگه این کارو بکنم موفق می شیم و اگه اینکارو نکنم چه اتفاقی میفته. اما من کاری نکردم !!! همون موقع بود که فهمیدم من داغون شدم ! اونجا بود که فهمیدم باید از زیر فشار فرار کنم . " کنی دالگلیش، سال ها بعد از بازی لیورپول - اورتون.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
5 - از قهرمانی در اروپا، به دسته ی پایین تر ! رسواییِ مارسیل
- ضربه یِ سر باسیل بونی در دقیقه 43 بازی، کار خودش رو کرد. مارسیل برای اولین بار و به عنوان اولین تیم تاریخ فرانسه و با شکست دادن میلان، قهرمان اروپا شده بود. هواداران این تیم سر از پا نمیشناختن و خوشحال ترین مردم دنیا به حساب میومدن. اما درست 3 هفته بعد از این پیروزی، دنیا رو سر هواداران مارسیل خراب شد. این تیم در دردسری گرفتار شد که در آخر باعث سقوط این تیم به دسته ی دوم لیگ فرانسه شد. همچنین مارسیل از حظور در لیگ قهرمانان سال بعد و سوپر کاپ اروپا هم محروم شد و از عرش به فرش رسید. اما چطوری و چرا ؟! دلیلش تنها 1 نفر بود : برنارد تاپیه مدیر عامل باشگاه و وزیر سابق دولت فرانسه.
برنارد تاپیه یک تیم فوق العاده تشکیل داده بود. بهترین های فرانسه رو توی تیم خودش جمع کرده بود و رویا های زیادی رو در سر داشت. رویاهایی که در فصل 1993 داشتند رنگ حقیقت می گرفتن. مارسیل در آستانه ی قهرمانی در لیگ فرانسه و همچنین قهرمانی در اروپا بود. اتفاقی که با وجود تیم پر مهره مارسیل دور از دسترس نبود اما از نظر تاپیه، داشتن یک تیم خوب برای کسب این عناوین کافی نبودن !!! از نظر تاپیه یه سری کار های دیگه هم باید انجام می شد. چه کار های ؟! :
درست 4 روز قبل از فینال لیگ قهرمانان، مارسیل با تیم والنکینس در چارچوب لیگ فرانسه بازی داشتند. به همین دلیل بازیکن تیم مارسیل یعنی ژان ژاکوس، به دستور مستقیم تاپیه، جلسه ای ترتیب داد و از 3 بازیکن تیم والنکینس یعنی کریستوف رابرت، خورخه بوروچاگا و ژاکوس گلسمن دعوت به عمل اوورد. ژان ژاکوس در اون جلسه به این 3 بازیکن پیشنهاد داد که در بازی مقابل مارسیل " شُل " بازی کنن تا هم مارسیل راحت تر بازی رو ببره و قهرمان بشه، و هم قبل از بازی مهمشون در فینال لیگ قهرمانان، مصدومی ندن. اتفاقی که افتاد و مارسیل با قهرمانی در فرانسه و بدون مصدوم راهی فینال اروپا شد و در اونجا هم قهرمان شد.
3 هفته بعد بود که ماموران دولت فرانسه، به 25 هزار فرانکی که به یکاره سر از حساب بانکی عمه ی کریستوف رابرت در اوورده بود، شک کردن. اونا شروع به پیگیری و بازجویی های مختلف از این بازیکن کردن که در آخر، این بازیکن به گرفتن رشوه اعتراف کرد. اعترافی که مارسیل رو با خاک یکسان کردن.
" مطمئمنا اون روز ها، روز های خوب و خوشحال کننده ای در تاریخ فرانسه نبود !! " آرسن ونگر !
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
در قسمت بعد خواهید خواند :
" اونا قهرمانی و جام مارو دزدیدن " جیانکارلو آنتونونی ( قهرمانی با گُلِ ستاره ی رفتنی ! )
/ / /
" هنوز که هنوزِ، نمی تونیم بفهمیم که دقیقا چه کار بزرگی رو انجام دادیم ! " پیتر اشمایکل ( دانمارک، پدیده یِ فاتح ! )
/ / /
" من خیلی راحت و ریلکس بودم .. تا اینکه اونا بهمون گل زدن ! " دیگو مارادونا ( زمین خوردن قهرمانان ! )
/ / /
" قضیه خیلی ساده هستش : ما بیشتر دقایق بازی تیم برتر زمین بودیم، در آخر هم پیروز شدیم ! " مارچلو لیپی ( ضربه ی تایین کننده گروسو ! )
/ / /
" تیم من دقیقه 90 تو یک چهارم حظور نداشت، اما دقیقه 91 رفته بود توش !!! " خوزه مورینیو ( دویدن خوزه و دیوانگی پورتویی ها ! )