مطلب ارسالی کاربران
نود سال افسونگری...
قطار زمانه باز هم با سرعت کوچه و پس کوچه های عمر را در نوردید.نود سال گذشت ...تمام شد ، رفت ، بست ، چشمانش را . همان چشمانی که رام و خامت میکرد ، سحر داشت ، مسحورت میکرد . به قول شاگردش : وای نگو ، دیوانه ات میکرد....
کوچه سنگ فرش های وین ، حالا کسی را کم داشت .آن کافه تاریک و پائین هم ،.همانجایی که بانوی پیر شهر میزد ، با دست و پا ، چنگش را. چقدر آرامت میکرد ، صدای محزونش هنوز در گوشت بود که افسون و خوابت میکرد .قطار اینسبروگ آمد .پیکرش را آورد. دانوب دیگر رنگش آبی نبود. استاد رفت .افسانه پایان یافت.اما خاطرات ....نه ، همچنان باقی بود.
پیرمرد دوست داشتنی اتریشی که سیگارش حکم فرزندش را داشت..فرزندی دوست داشتنی اما خطرناک.فرزندی که در نهایت مانع از ادامه راه درخشان او شد.مردی که فلسفه اش تاثیر شگرفی بر اتفاقات فوتبالی قرن اخیر داشت.شخصی که افکار و ایده هایش فراتر از زمان معاصر خود بود.
تا جایی که ويلم فن هانگن بازيكن سابق فاينورد كه به نوعى يوهان كرايوف اين باشگاه نيز محسوب مى گردد ارنست هاپل را با گفتن این جمله که :
"" ارنست هاپل بهترين بود، او با فلسفه فوتبالى خود بسيار جلوتر از زمان خويش حركت مى كرد. تاثيرات فراوان وى بر توتال فوتبال هلندى هرگز قابل چشم پوشى نيست. او با ايده ها، هوش و رفتار خود معلم فوتبال و انسانى بى نظير بود."" تاثيرگذارترين شخصيت در دوران بازيگرى و همچنين مربى گرى خود و بسيارى از بازيكنان هلندى هم نسل خود مى داند، مرد اتريشى نوآورى كه توانست فاينورد را در دهه هفتاد ميلادى با دو بار قهرمانى در ليگ هلند، يك قهرمانى در جام حذفى، به عنوان اولين تيم هلندى به فتح ليگ قهرمانان اروپا و همچنين قهرمانى در جام باشگاه هاى جهان برساند و اين تيم را به غول بزرگى در فوتبال اروپاى اوايل دهه هفتاد ميلادى بدل سازد.
فیلسوف اتریشی دنیای فوتبال هم به عنوان بازیکن و هم به عنوان مربی آن چنان بزرگ بود که القاب مختلفی را از آن خود کرده بود..القابی که با سختی های فراوان به دست آورده بود.
هاپل مربی گری را در هلند و در تیم شهر دن هاگ این کشور آغاز کرد و توانست خيلى سريع اين تيم را به فتح جام حذفى هلند برساند و بعدها با عملكرد خود در اين تيم توانست به سمت مربى گرى فاينورد يكى از سه مثلث قدرت فوتبال اين كشور دست يابد. محبوبيت ارنست هاپل تنها محدود به موفقيت هاى وى نمى شوند، بلكه استايل جذاب و شيوه منحصر به فرد بازى تيم هاى تحت هدايت او چنين محبوبيتى را براى وى به ارمغان آورده بودند.
ارنست هاپل را مى توان الگوى مربيان طرفدار سيستم تهاجمى فوتبال مدرن امروزى محسوب نمود، پرسينگ از زمين حريف يكى از مهمترين مشخصات تيم هاى هاپل محسوب مى گرديدند كه او از آن به عنوان "دفاع تهاجمی" ياد مى نمود، موضوعى كه به توان بالاى بدنى و فيزيكى بازيكنان نياز داشت، براى رسيدن به چنين هدفى وى تمرينات بسيار سنگين و طاقت فرسايى براى بازيكنان خود در نظر مى گرفت و براى نمونه آنها را مجبور مى نمود تا در تابستان با لباس ها زمستانى در تمرينات تيمى شركت نمايند. از ديگر نشانه هاى "سيستم هاپل" مى توان به تله آفسايد اشاره نمود كه كمتر در فوتبال دهه هفتاد مورد توجه مربيان قرار مى گرفت. ارنست هاپل همچنين براى تيم خود در هر لحظه از بازى و بسته به شرايط ديدار تاكتيكى و چيدمانى خاص در نظر مى گرفت و امكان داشت در يك بازى تيم او با چند سيستم متفاوت در ميدان ديده شود.
ارنست هاپل طرفدار فوتبال تمام هجومى بود و به همين خاطر وى در برخى از زمان هاى بازى علاوه بر پرسينگ از زمين حريف در هنگام حمله نيز آرايش تيم خود را به چيدمان تمام هجومى 5-3-2 تغيير مى داد و براى تيم خود به نوعى يك "ليبروى ساكن" در نظر مى گرفت كه موضوعى منحصر به فرد در فوتبال دهه هفتاد اروپا محسوب مى گرديد و به همين دليل كارشناسان دنياى فوتيال اين سرمربى اتريشى را بسيار جلوتر از زمان خود مى دانند.
بعد از روتردام، مدت کمی در اسپانیا و در تیم رئال بتیس سویا مربیگری کرد. وی با این تیم آندلسی به عنوان تیم اول دسته دوم، به لیگ دسته اول صعود کرد، اما در سال بعد از آن، فقط نتوانست تیمش را به جام یوفا برساند. با وجود این موفقیتها مدت کمی در سویا ماند و به تیم اف. ث. بروژ بلژیک پیوست و موفق شد از این تیم، یکی از بهترین تیمهای دنیا را بسازد. وی سه فصل مربی این تیم بود و در هر سه فصل هم قهرمان باشگاههای بلژیک شد و دوبار نیز به فینال جامهای اروپایی رسید. سال اول (1976) جلوتر از تیم اندرلشت، قهرمان بلژیک شد و در همان سال اول، با عبور ازتیمهایی چون المپیک لیون، ایپسویچ تاون، آ اس. رم، میلان و هامبورگ به فینال جام یوفا راه یافت. بروژ پس از قهرمانی در لیگ و جام حذفی بلژیک در سال 1977 ، در سال 78 به فینال جام باشگاههای اروپا راه یافت. در بازی فینال در ورزشگاه ویمبلی شهر لندن و در مقابل 92000 تماشاگر، لیورپول انگلیس با یک گل از سد بروژ گذشت و دست این تیم از جام کوتاه ماند. هاپل که نتوانست با بروژ به افتخاراتی که با روتردام کسب کرده بود دست پیدا کند، کمی قبل از شروع جام جهانی 1978 آرژانتین این تیم را ترک کرد و هدایت تیم ملی فوتبال هلند را به دست گرفت.
عد از سه قهرمانى با تيم بروخه در ليگ بلژيك و دو نايب قهرمانى در رقابت هاى اروپايى با همين تيم بلژيكى و همچنين كسب مقام نايب قهرمانى با تيم ملى هلند در رقابت هاى جام جهانى 1978 ارنست هاپل در سال 1981 هدايت تيم هامبورگ را بر عهده گرفت. وى اين تيم را دو مرتبه به مقام قهرمانى در بوندسليگا و يك مرتبه به قهرمانى در DFB Pokal رساند. هامبورگ با هدايت اين سرمربى اتريشى يك مرتبه فينال جام يوفا نيز دست يافت و توانست در سال 1983 با پيروزى مقابل يوونتوس قهرمانى در ليگ قهرمانان اروپا را نيز كسب نمايد. هامبورگ در حقيقت با هدايت هاپل، طلايى ترين و تاكنون تكرار نشدنى ترين دوران خود را تجربه نموده و بعد از رفتن او خلايى بزرگ در اين تيم به وجود آمده است، به طورى كه اين باسابقه ترين تيم بوندسليگايى بعد از رفتن اين سرمربى اتريشى هرگز به عنوان شايان ذكرى در فوتبال آلمان و اروپا دست نيافته است. در سال 1987 و بعد از پایان همکاری هاپل با باشگاه هامبورگ حتی برخی از مطبوعات آلمانی خبر از پیشنهاد فدراسیون فوتبال این آلمان به ارنست هاپل جهت هدایت این تیم در رقابت های یورو 1988 که به میزبانی آلمان برگزار می گردید، دادند که چنین پیشنهادی از سوی این سرمربی اتریشی هرگز پذیرفته نشد.
در سال 1989 هاپل هدايت تيم تيرول اتريش را عهده دار شد و بعد از دو قهرمانى با اين تيم در بوندسليگاى اتريش و يك قهرمانى در جام حذفى در سال 1991 هدايت تيم ملى اتريش را عهده دار گرديد. در اين زمان بيمارى سرطان ريه ارنست هاپل نيز به اوج خود رسيده بود اما اين جادوگر اتريشى هرگز مايل به ترك فوتبال نبود و با كمك فوتبال مى خواست بر بيمارى پيشرفت كرده خود غلبه نمايد. سرانجام در چهاردهم نوامبر سال 1992 اما اين فيلسوف بزرگ دنياى فوتبال چشم از جهان فرو بست و چهار روز بعد از مرگ وى بازى دوستانه تيم ملى اتريش مقابل آلمان كه به تساوى 0:0 انجاميد به مراسمى براى بزرگداشت اين سرمربى بزرگ بدل گشت و بعد از اين بازى به احترام وى استاديوم اصلى فوتبال شهر وين به نام ارنست هاپل تغيير نام داده شد.
"يك روز بدون فوتبال،يك روز از دست رفته است" شعار به ياد ماندنى ارنست هاپل بوده كه تا آخرين روز زندگى خود اين سرمربى اتريشى به آن پايبند بوده است، وى همچنين تئورى معروفى از فوتبال را در از خود بر جاى گذاشته كه بيشتر موفقيت هاى خود را نيز مديون اطمينان و عمل به همين تئورى بوده است:
"هر تيم بزرگى در لحظه مشخصى از بازى شكست پذير است، چگونه؟ هيچ احترام خاص و يا ترسى نبايد از هر حريف بزرگى به دل راه داد و مى بايست فوتبالى شجاعانه اما تهاجمى را مقابل آن در هر شرايطى به نمايش گذاشت و در اين راه در نظر گرفتن چيدمانى مناسب و با تمام وجود بازى كردن بسيار حائز اهميت است."
در حقيقت اهميت و تاثيرگذارى كمتر سرمربى بزرگى در دنياى فوتبال به ارنست هاپل مى رسد، سرمربى متفكرى كه ماكس مركل هم تيمى او در راپيد وين و تيم ملى اتريش از او به عنوان "بتهوون دنياى فوتبال" نام برده است، ريشه هاي از افكار و فلسفه وى را مى توان در روش برخى از مربيان مدرن فوتبال نظير پپ گوارديولا، يورگن كلوپ، لوسین فاروه و توماس توخل نيز مشاهده نمود. وى در طول دوران فوتبال خود همواره به دنبال فلسفه و ايده اى بهتر از فوتبال بوده است و هميشه به همين منظور به دنبال بهترين نفرات براى پياده نمودن افكار خود در مستطيل سبز بوده است. در واقع رينوس ميشل و يوهان كرايوف با تاثيرپذيرى از ارنست هاپل با آياكس آمستردام و همچنين تيم ملى هلند در دهه هفتاد ميلادى تاريخ ساز شدند و هاپل اتريشى به آنها ايده هاى اصلى "توتال فوتبال" هلندى را اهدا نموده است.
*منبع : http://www.tarafdari.com/%D8%AE%D8%A8%D8%B1/418842/%D8%A8%D8%AA%D9%87%D9...