طرفدارى- فشار وارد شده بر روى رافائل بنيتز سرمربى رئال مادريد در حال افزايش است. رئال مادريد با شكست مقابل سويا قبل از بازى هاى دوستانه ملى نيز سه امتياز از بارسلونا عقب افتاده بود و حال با شكست تحقيركننده 4:0 اين اختلاف به شش امتياز مى رسد. با اين وجود اخراج رافا بنيتز از سمت مربى گرى خود در رئال مادريد، راه حلى منطقى براى غلبه بر بحران ايجاد شده در پايتخت اسپانيا به نظر نمى رسد.
بنيتز كه از تابستان گذشته هدايت مادريدى ها را عهده دار شده، تنها چند هفته بعد از شروع فصل به برخوردارى از تاكتيك هاى دفاعى صرف متهم شده و بازيكنان تيم چندان رضايتى از ايده هاى فوتبالى وى ندارند. پيش از بازى مقابل بارسلونا نيز برخى از بازيكنان تاثيرگذار تيم از اين سرمربى اسپانيايى خواستار ارائه بازى تهاجم ترى شده بودند و به همين دليل بنيتز براى الكلاسيكوى شنبه شب، سيستم و چيدمانى به واقع تهاجمى براى تيم خود در نظر گرفته بود.
كازميرو بعد از حضور در هشت بازى متوالى بر روى نيمكت ذخيره ها قرار گرفت، درحالى كه كريم بنزما و رودريگوئز در تركيب اصلى تيم براى بازى شنبه شب حضور داشتند. در حقيقت بنيتز تيمى را در الكلاسيكو به ميدان فرستاد كه چندان تطابقى با ايده هاى او نداشت و بيشتر بازيكنان رئال مادريد آن را درخواست نموده بودند. بى ترديد اگر سرمربى ايده هاى خود را در اين بازى پياده مى نمود، تنش داخلى تيم رئال مادريد افزايش محسوسى مى يافت كه در بلند مدت هرگز نمى توانست به نفع هيچ يك از طرفين تمام شود.
نبود توازن و تعادل لازم در خط ميانى
تونى كروس هرگز هافبك تدافعى متخصصى محسوب نمى گردد، لوكا مودريچ و رودريگوئز نيز كارگردانان و بازى سازان متبحرى هستند كه براى درخشش خود نياز به حمايت از سوى يك هافبك تدافعى مطمئن دارند. رئال مادريد در الكلاسيكوى شنبه شب فاقد چنين هافبك دفاعى مطمئنى بود و مثلث خط ميانى تيم نه تنها حمايت خاصى از خط دفاعى خود در طول بازى از خود نشان ندادند، بلكه فضاهاى مناسبى نيز در اختيار استراتژيست هاى بارسلونا براى ايجاد موقعيت و تدارك حمله قرار مى داد.
بازيكنان خط ميانى بارسلونا نيز به خوبى از چنين كمبود و نقطه ضعفى در خط ميانى مادريدى ها استفاده نمودند، به طورى كه رافا بنتيز بعد از بازى مجبور به اعتراف به اشتباه خود در اين زمينه گرديد:"ما در اين بازى بيشتر به بازيكنان با تجربه و با كيفيت خود اعتماد نموديم، اما نتيجه مطابق انتظار ما پيش نرفت و من نمى توانم چيز ديگرى بگويم." پيش از بازى شنبه شب گزارش هاى مختلفى در خصوص اخراج بنتيز در صورت شكست احتمالى رئال مادريد مقابل بارسلونا منتشر شده بود، اما هنوز براى اتخاذ چنين تصميمى بسيار زود به نظر مى رسد و از طرفى زين الدين زيدان گزينه مورد نظر سران مادريدى براى نشستن بر روى نيمكت مربى گرى پاتخت نشينان، بر طبق اظهارات خود همچنان از آمادگى لازم در اين خصوص برخوردار نيست.
مشكل رئال مادريد تنها به بنتيز محدود نمى شود
ريوالدو ستاره برزيلى سال هاى نه چندان دور بارسلونا بعد از شكست شنبه شب رئال مادريد در اينستاگرام خود نوشت:"زين الدين زيدان مى تواند سرمربى جديد رئال مادريد باشد، من فكر مى كنم كه زمان آن فرا رسيده كه به وى شانس لازم دراين زمينه داده شود، همانند اتفاقى كه در بارسلونا براى پپ گوارديولا و لوئيز انريكه افتاد." بى ترديد رافا بنتيز با تاكتيك ها و ايده هاى دفاعى خود چندان انطباقى با استايل تهاجمى بازى مادريدى ها ندارد و گزينه اى صحيح براى هدايت اين تيم محسوب نمى گردد، به ويژه اينكه اين سرمربى اسپانيايى با افكار خاص فوتبالى خود از سال 2004 موفق به فتح هيچ ليگى نشده و از تنها موفقيت او در ليگ قهرمانان نيز بيش از ده سال سپرى مى گردد.
با اين وجود مشكلات و بحران فعلى رئال مادريد بسيار فراتر از حضور يك سرمربى تدافعى بر روى نيمكت هدايت اين تيم به نظر مى رسد. خوان لاپورتا رئيس سابق باشگاه بارسلونا در اين زمينه پيش از لكلاسيكو به درستى مدعى شده بود:
من به صورت كاملا جدى معتقدم كه باشگاه بارسلونا از تيم بهترى برخوردار است و تيم متحدترى محسوب مى گردد. رئال مادريد در حال حاضر بيشتر در فازى خاص قرار گرفته و به دنبال يافتن فلسفه و شيوه اى مخصوص به خود در فوتبال است. چنين اتفاقى اما در بارسلونا سال ها پيش روى داده است.
نبود فلسفه اى خاص از فوتبال در مادريد
درلاماسيا، آكادمى فوتبال باشگاه بارسلونا از همان سنين كودكى بازيكنان براى نمونه با سيستم 3-3-4 آشنا مى شوند و همانند تيم اصلى از چنين سيتمى براى آموزش آنها استفاده مى گردد. داشتن ايده اى روشن از فوتبال براى بارسلونا در سال هاى گذشته موفقيت هاى بى نظيرى را به همراه داشته و حتى چنين ايده اى با گذشت زمان بهبود نيز يافته است. اضافه شدن بازيكنانى نظير لوئيز سوارز و ايوان راكيتيچ را نيز مى توان كمك بزرگى براى تكميل چنين ايده اى دانست.
رئال مارديد اما بر خلاف بارسلونا از چنين استراتژى ويژه اى برخوردار نبوده و سيستم بازى و تاكتيك هاى تيمى در مارديد بسته به سرمربى بارها دچار تغيير شده است. در حالى كه بازيكنان تيم نيز تنها بر اساس ماركتينگ، جذابيت بين المللى و فروش پيراهن تيم و نه بر اساس نياز واقعى سرمربى جذب شده اند. در حقيقت فلسفه فلورنتينو پرز در دوران رياست خود بر باشگاه رئال مادريد ان گونه بوده است، فلسفه اى كه اشتباه آن در دوران اول رياست وى در مادريد نيز به اثبات رسيده بود.
كارلو آنجلوتى سرمربى فصل گذشته رئال مادريد براى نمونه به خوبى تجربه نمود كه چگونه بر خلاف نظر وى بازيكنان تاثيرگذارى نظير ژابى آلونسو و آنخل دى ماريا به فروش رسانده مى شوند، بازيكنانى كه به خوبى بالانس مورد نياز در تيم را به وجود مى آوردند و از ستون هاى اصلى تيم در راه كسب لادسيما محسوب مى گرديدند. اين سرمربى ايتاليايى همچنين مشاهده نمود كه چگونه مصدوميت هاى متوالى سبب تضعيف تيم وى در فصل گذشته شدند، در حالى كه بارسلونا موفق به فتح يك سه گانه تاريخى گرديد. اين كمبود بازيكنان تاثيرگذار در تيم در حقيقت به دليل سياست هاى اشتباه فلورنتينو پرز اتفاق افتاده و آنجلوتى هرگز در آن تاثيرگذار نبوده است.
عدم اطمينان به كارلو آنجلوتى
بسيارى بر اين عقيده بودند كه كارلو آنجلوتى در رئال مادريد مى تواند همانند سر آلكس فرگوسن در منچستريونايتد، پايه گذار دوران بسيار درخشانى باشد. فلورنتينو پرز كه از سال هاى دورتر به دنبال جذب اين سرمربى ايتاليايى بوده، اما به محض تجربه اولين ناكامى با آنجلوتى وى را از سمت خود بركنار نمود، با وجود اينكه رئيس باشگاه رئال مارديد سه سال متوالى به ژوزه مورينيو على رغم كسب عنوان ويژ ه اى اعتماد نموده بود. فرگوسن نيز در دوران بيست و شش ساله حضور خود در جمع شياطين سرخ، در هر فصل بهترين عناوين را براى اين تيم به ارمغان نياورده است، اما كارلو آنجلوتى با وجود اينكه در سال 2014 موفق به كسب چهار عنوان مختلف براى مادريدى ها شد، موفقيتى كه در تاريخ اين باشگاه بى نظير است، مجبور به واگذارى سمت خود بر روى نيمكت مربى گرى رئال مادريد مى گردد.
حال نيمكت مربى گرى رافا بنيتز نيز تنها بعد از انجام شانزده بازى رسمى لرزان به نظر مى رسد. اما چگونه سران مادريدى مى توانند اميدوار به متوقف نمودن بارسلونا باشند، در حالى كه آنها مدام در حال تعويض مربى و ايده هاى تاكتيكى تيم خود هستند و هم زمان در بازار نقل و انتقالات سياستى را دنبال مى كنند كه تنها بر روى خريد بازيكنان تهاجمى و وارد نمودن آنها به تركيب اصلى تيم متمركز شده است؟
تنها يك قهرمانى در لاليگا از سال 2008
چنين سياستى هنگامى كه رئال مادريد در دهه پنجاه و شصت ميلادى فوتبال اروپا را به زيرسيطره خود برده بود، مى توانست با موفقيت به همراه باشد. اما در اين مدت فوتبال نيز همانند ساير زمينه ها پيشرفت نموده و با تفاوت هاى زيادى مواجه شده است، اما به نظر مى رسد كه فلورنتينو پرز همچنان در آن دوران باقى مانده و معتقد است كه تنها با خريد ستارگان تهاجمى، مى توان موفقيت در فوتبال را ضمانت نمود.
سران رئال مادريد اما بايد تصميم بگيرند كه مايل اند از چه فلسفه اى در فوتبال پيروى نمايند، اين باشگاه به عنوان باشگاهى بزرگ در فوتبال جهان مى بايست از فلسفه اى منحصر به فرد برخوردار باشد و سياست هاى خريد و فروش بازيكنان نيز بر اساس آن اجرا گردد و از همه مهم تر در آن ماركتينگ و بازاريابى از رفيع ترين جايگاه برخوردار نباشد. رئال مادريد با ارزش ترين باشگاه جهان محسوب مى گردد و به همين دليل رسيدن به موفقيت حداكثرى مى بايست همواره مهمترين هدف سران آن محسوب گردد و در اين راستا كسب يك قهرمانى در لاليگا و يك قهرمانى در ليگ قهرمانان اروپا از سال 2008 هرگز كافى به نظر نمى رسد، با توجه به اينكه بارسلونا در همين دوره زمانى با انجام هزينه كمتر و تنها برخوردارى از يك فلسفه روشن و مشخص موفق به كسب پنج قهرمانى در لاليگا و سه قهرمانى در ليگ قهرمان اروپا شده است.