مطلب ارسالی کاربران
یادداشت روز:کیروش؛ یکی از جهانسومیها/ارتفاعِ پست!
سنتِ بیانیه نویسی در قامتِ سرمربی تیم ملی، اولین بار در روزهای کوتاه سپرده شدن نیمکت تیم به محمد مایلی کهن پررنگ شد. او حتی این فرصت بینظیر شغلی در یکی از جساسترین مقاطع فوتبال ملی ایران را قربانی دعواهای شخصیاش کرد و تا آنجا پیش رفت که بدون حتی یک مسابقه از کار برکنار شود. مایلی رفت اما سنت او، باقی ماند تا به شکل موروثی به مربیان بعدی برسد. این ماجرا برای مایلی، قابل درک به نظر می رسید اما هیچکس توقع نداشت پای کیروش نیز به استفاده از این ابزار تندخویانه برای تقابل با مخالفاناش باز شد. سرمربی مدرن تیم ملی، همین راه سنتی را برای از میدان خارج کردن مدیران مخالفاش انتخاب کرد تا سهمی از زهواردررفتگی اخلاقیات در جامعه ایرانی داشته باشد.
سرمربی پرتغالی تیم ملی، روزهای سختی را روی نیمکت تیم سپری کرده است. در محاصره اردوهای لغوشده، برنامههای به هم ریخته و مدیران نابلد، شاید گاهی او چارهای نداشته تا نقش سرمربی تیم و رئیس فدراسیون را به صورت همزمان بازی کند و تصمیمهای بنیادیتری برای فوتبال ایران بگیرد. برای کیروش شاید کنار آمدن با این مدیرها، سخت تر از شکست دادن رقبای فوتبالی تیم ملی بوده است اما تن دادن او به منازعه با این آدم ها، نه برای خودش و نه حتی تیم جوانی که این روزها مشغول معماریاش شده سودمند نخواهد بود.
بیانیه تازه کیروش، در ادامه چالشهای او با دبیرکل فدراسیون فوتبال منتشر شده است. چالشهایی که پیشتر آقای سرمربی را به ارتباط تلفنی فوری شبانه با برنامه نود کشانده بودند و حالا، یکی دیگر از بیانیههای او در فوتبال ایران را رقم زدهاند. مرد بزرگ نیمکت تیم ملی، در شروع بیانیهاش از کمک «یک دوست» به اسدی برای حضور در فدراسیون فوتبال حرف می زند. تلاشی برای افشاگری که بی نهایت شبیه رفتارهای مدیران سابق کمیته اخلاق به نظر می رسد. سی کیو چند سطر پایین تر، به استهزای سوابق فوتبالی اسدی و اشاره گلدرشت به سوابق فوتبالی خودش میپردازد و شاید از یاد می برد که مدیران حوزه ورزش الزاما نباید از سابقه ورزشی چشمگیری برخوردار باشند. این بیانیه، در ادامه روندِ ماه های اخیر کی روش است. مردِ سیاستمدار و خوش صحبت کنفرانس های خبری تیم ملی، مردِ سوار بر واژه ها که همیشه خوب بلد بوده توجه اهالی فوتبال و احساسات بازیکنان تیمش را بخرد، این روزها حتی روی مناسبتهای مذهبی نیز برای از میدان به در کردن مخالفانش دست می گذارد تا نشان بدهد به خوبی با المان های احساسات زدگی در جامعه ایرانی آشنا شده است. مشکل دقیقا این نیست که کی روش با گروهی در فدراسیون کنار نمی آید، مشکل دقیقا این نیست که او حاضر نمی شود سکوت کند، این نیست که او به راهکارهایی برای مقابله با آن ها فکر می کند، مشکل آنجاست که رویکرد او برای مبارزه با مخالف ها، درست به سبک خودشان است. او با سلاح افترا و خشونت، به افترا و خشونت حمله می کند.
«مرد مرود شخصیتی». این عبارتی است که کی روش از آن برای واکنش نشان دادن به شائبه های دعوت از رحمتی، درباره این بازیکن استفاده می کند. او این روزها تقریبا همه شایعه های اطراف تیم ملی مستقیما با همین تندی پاسخ می دهد. تردیدی وجود ندارد که او، مسئول مستقیم دعوت بازیکنان به تیم و نتایج این تیم است اما تحقیر شخصیت بازیکنان سرشناس فوتبال ایران به جزم اختلاف نظر داشتن با او، رفتار غیرمنتظره مردی است که زمانی قرار بود با قاطبه اهالی فوتبال ایران فرق داشته باشد اما حالا یکی از آنهاست. مردِ تاکتیکهای مدرن و بیانیه هایی جهان سومی!
محمدحسین عباسی