از مصدومیتت شروع کنیم. وقتی شب قبل از بازی خبر آمد که مصدوم شدهای کسی جدی نگرفت و تصور میشد برای فریب تیم رقیب است.
نمی دانم چه مشکلی بود. بحث شب قبل از بازی نبود و دو روز این مشکل را داشتم. درد شدیدی را زیر زانوی چپم حس میکردم و حتی ممکن بود نتوانم بازی کنم. میثم علیپور و کادر پزشکی ما با چندین دکتر متخصص و فوق تخصص هم مشورت کردند اما جالب اینجاست که کسی علت این مصدومیت را نمیداند.
چه شد که بازی کردی؟
شش تا آمپول بیحسی زدم.
شش آمپول؟
بله.آمپولهایی که در اتاق عمل تزریق میشوند و با پای بیحس به میدان رفتم. زمانی که تیم ابتدای بازی گرم میکرد من اصلا گرم نکردم. فکر میکردم با اسپری بیحسی بتوانم بازی کنم اما دیدم درد پایم کم نمیشود و ناچار شدم آمپول بزنم. شش تا آمپول بیحسی تزریق کردم تا بتوانم به تیمم کمک کنم. دو روز تمام با درد تمرین و نرم دویدن انجام میدادم. از دقیقه ۷۰ پایم گرفته بود اما تا آخر سعی کردم دوام بیارم.
کمتر کسی خبر داشت با چنین شرایطی به میدان رفتهای.
همبازیانم می دانستند و کادر فنی هم خبر داشت. قرار نبود خبر رسانهای شود.
*یک نود دقیقه دردناک. از بازی بگو.
به نظرم همه چیز مشخص است. ما خیلی برتر بودیم. شما صحنههای عملکرد دو گلر را بررسی کنید. سوشا مشکل خاصی نداشت و اکثر اوقات بیکار بود اما رحمتی ستاره بازی بود. اگر توپ امید عالیشاه گل میشد میتوانستیم با تفاضل خوبی آنها را ببریم اما در سه صحنه اصلی دو توپ امید و یک توپ احمد میتوانست گل شود. واقعا رحمتی روز خوبی داشت.
یک صحنه هم رحمتی آمد به تو بعد از اعتراضت به داور یک حرفی زد.
چیز خاصی نبود. گفت مهدی جو را به هم نریز.
چیزی نمانده بود پیش بینی تو در مورد گلزنی احمد نوراللهی درست از آب دربیاید.
(با خنده) آره. دیدی؟ حیف شد. اگر توپ را جلو انداخته بود یا گل میشد یا دفاع استقلال پنالتی میداد. احمد هم مچ پایش درد داشت و امیدوارم مشکلی نداشته باشد.
مجید صالح مربی استقلال گفته بیرون مستطیل سبز برخی میخواستند بازی مساوی شود.
من برای همه استقلالیها احترام زیادی قائلم و نمیدانم آقای صالح از چه چیزی حرف میزند و از بیرون مستطیل سبز هم خبر ندارم اما درون مستطیل سبز باید ما میبردیم. همه دیدند استقلال تا گل زد رفت در لاک دفاعی و هر چه دفاع داشتند وارد بازی کردند. چگونه میشود تصور کرد بیرون مستطیل سبز این مسائل که نمیدانم اصلا منظورشان چه بوده وجود داشته و اصلا نمیخواهم به آن فکر کنم چون همه مردم همه چیز را دیدهاند. جا دارد از همراهی استقلالیها در مورد بزرگداشت هادی نوروزی در این بازی تشکر ویژهای کنم. دیروز واقعا جای هادی خالی بود.
تعویضهای استقلال را در جهت حفظ نتیجه و دفاعی شدن دیدی؟ استقلالیها می گفتند میخواستند با این تعویضها به گلهای بیشتر برسند اما تیم ناخودآگاه عقب کشیده است.
نمیدانم چه بگویم. چیزی که من دیدم هرچه دفاع روی نیمکت بودند را وارد زمین کردند. کم مانده بود لوکا ماریچ ما را هم به زمین بفرستند(خنده). فارغ از شوخی و با احترام به استقلالیها باید تاکید کنم ما تیم برتر میدان بودیم.*
اینکه میگویند داور یک دقیقه مازاد بر وقتهای اضافه اعلام شده گرفت را قبول دارید؟
من متوجه نمی شوم.حالا بماند که مهدی رحمتی مصدوم شد و باید این وقت محاسبه می شد اما اصلا تصور کنید داور یک دقیقه اضافه گرفته است. یعنی حریف فقط تا دقیقه ۹۴ برنامه داشت و برای آن یک دقیقه برنامه نداشت؟ اینها به نظرم دلیل خوبی نیست و ما قبل از دقیقه ۹۵ باید به گل میرسیدیم.
برنامه برانکو برای تو چه بود؟
چون مصدوم بودم از من خواسته بود وارد نبردهای سنگین نشوم و از آنجایی که دفاع استقلال با من یارگیری میکرد باید فضاسازی برای دیگر همبازیانم انجام میدادم و هر گاه هم صاحب توپ میشدم نباید خیلی با توپ کار میکردم تا باعث خطا و مصدومیت شود. هر چند به گرفتن ضربات ایستگاهی هم توجه داشتم.
پس به همین دلیل کمتر در شلوغیهای جلو دروازه بودی.
محوطه جریمه استقلال اینقدر شلوغ بود میترسیدم زیر دست و پا له شوم.(خنده) بله.زیاد وارد درگیریها نمیشدم.
یک استارت خوب نیمه اول زدی که متوقف شدی و داور خطا نگرفت.
در دو مرحله روی من خطا شد اما نمیدانم چرا داور خطا نگرفت.
فکر میکردی بتوانید گل مساوی را به ثمر برسانید؟
دقایقی که یکسره فشار میآوردیم میگفتم راحت می بریم.خیلی امیدوار بودم.
روی گل هم که تاثیر داشتی.
توپی که کامیابینیا فرستاد را با سر به بنگر رساندم و او توپ را به خودم پاس داد. چرخیدم که ضربه بزنم اما پای مصدومم پای تکیه گاهم بود و نمیتوانستم با تعادل کامل ضربه بزنم و توپ بلوکه شد که در ریباند رامین ضربه زد و خدا را شکر جری گل زد تا شرمنده هواداران نشویم.