مطلب ارسالی کاربران
کاپریکورن ... زندگی در قبر
کاپریکورن نام یکی از صور فلکی ـست اما دلیل انتخاب این نام برای این ترک بی نظیر موضوعی فراتر از اینهاست ... در سال 1978 فیلمی با نام کاپریکورن 1 به کارگردانی پیتر هایمز به روی پرده رفت ... فیلمی با ته مایه های سیاسی و با تمی هذیانی که ربوده شدن ابهام گرایانه سه فضانورد رو در سفر به سوی مریخ به تصویر میکشید ... چیزی شبیه به در میان ستارگان نولان با این تفاوت که فیلم هایمز مستقیم تر از در میان ستارگان حرفش را میزد ... حرف چیست؟!
ما از مرگ باز خواهیم گشت ... در فیلم نولان اوایل داستان جایی مک کانهی و مایکل کین درباره مرده زنده کردن مسیح باهم حرف میزنند و خیلی رندانه مک کانهی میگه:
- مسیح نیاز داشت ابتدا کسی بمیره تا بتونه زنده اش کنه ...
منظور مک کانهی اینه که اصلا کسی که مسیح زنده اش کرد به عنوان یک انسان هیچ موقع نمرده بوده ... در فیلم کاپریکورن و در میان ستارگان هم همین اتفاق میوفته اما با یک تفاوت عینی ... در میان ستارگان مک کانهی توسط آینده خودش نجات پیدا میکنه اما در کاپریکورن اون سه فضانورد با کمک یک خبرنگار نجات پیدا میکنن و از مرگ بازمیگردن ... حالا بحث اون سه نفر و گروه سه نفره سی ثانیه تا کهکشان هم بماند برای بعد ....
موزیک ویدیوی کاپریکورن و لیریک فوقالعاده عمیق و تکان دهنده اش دقیقا در کنار نگاه سیاسی و ضد رسانه ای که داره خودش در همین زمین بازی میکنه و از این راه فریبنده است ... پسر بچه ای با موهای بور که چهره اش معلوم نمیشه یک برکه آب رو وسط زمین بیابونی کنار خونه شون پیدا میکنه و حس میکنه زیر این برکه چیزی نهفته است ... سالها مردم از این سو و آن سوی دنیا میان و در کندن این زمین به پسربچه کمک میکنن تا اینکه روزی ضد شورشی ها وارد اون دره شده و جلوی کندن زمین رو میگیرن ... در لابه لای این داستان گروه سی ثانیه تا کهکشان در یک دره به همون شکل دارن اجرا میکنن ... جرد لتو موهاش بلونده دقیقا مثه همون پسربچه .... انگار بزرگ شده و دارن تو همون دره اجرا میکنن و تمام کسایی که در چاه کندن کمک میکردن هم بالای دره ایستاده و اجرا رو تماشا میکنن اما دقیقا مثه فیلم کاپریکورن و در میان ستاره ها اینجا هم سکته زمانی داریم چرا که در پایان جلوی ادامه کار گرفته میشه و ما میبینیم اون پسر روی زمین چمن شده ایستاده ... پس چگونه آینده ای شکل میگیره برای گذشته ای که نیست؟! یعنی اثری که موثرش تغییر میکند ... امکان این ناهنجاری در زمان غیر ممکن است ... پس چه اتفاقی میوفتد!!!
جایی که پلیس های ضد شورشی به دره حمله ور میشن اگر دقت کرده باشین از یک دیوار تلوزیون های روشن عبور میکنن ... تلوزیون سمبلی از رسانه است و سینما ... این دیوار حائل نمایانگر حبس شدن گروه و تمام کسانی ـست که در زمین رسانه به دنبال حقیقت میگردن ... جرد لتو دقیقا اشاره به همین منظور داره که نمیشه در زمینی که طراحی شده برای فریب خوردن ... ما به دنبال فریب دادن باشیم ... بس زیرکانه و عمیق ... امیدوارم بازم به تفاوتهای عینی این گروه و بقیه گروه های موسیقی پی برده باشین ... البته این صرفا یک برداشت باز و کوتاه از موزیک ویدویی ـست که سالها زمان برده و در مغز فرد الایتی مثه جرد لتو پخته شده و به بار نشسته ...