مطلب ارسالی کاربران
طنز32
لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
عاغا کصافط اینطوری نوشته میشه “کثافت”
گفتم یادآوری کنم بچه هایی که میرن مدرسه غلط املایی هاشونو گردن ما نندازن !
راستی عاغا هم آقا نوشته میشه !
.
.
.
غصه نداره که تا چشم به هم بزنی ۹ ماه تموم میشه …
” زمزمه های پدر و مادر در غروب ۳۱ شهریور “
.
.
.
حلول ماه مهر
ماه اتمام خوابهای رویایی
شب بیداری های طولانی
بخور بخواب و بیکاری
گشت و گزار و عیاشی
بر شما خجستگان عزیزتر از جان ، تبریک و تسلیت باد …
.
.
.
شما یادتون هست بزرگترین خلاف ما زمان مدرسه داشتن حل المساعل بود
از اختلاص هم جرمش بیشتر بود !
وقتی جوابا رو میخوندیم همه جوابا مثل هم بود :D
.
.
.
یادش بخیر لذتی که توی خوابیدن با لباس مدرسه توی رختخواب
بین ساعات ۷:۰۰ تا ۷:۱۵ وجود داشت
توی هیچ چیزی دیگه وجود نداشت و ندارد و نخواهد داشت :(
.
.
.
یادش بخیر؛ در به در دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه !
.
.
.
یکی از ترسناک ترین جملات دوران مدرسه :
یه برگه از کیفتون بیارید بیرون !
.
.
.
همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم
تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من می فته :)
.
.
.
آخه من نمیدونم شادی های های راه مدرسه که میگن یعنی چی؟
والا ما که یا کتک میخوردیم یا کتک میزدیم
شادی مادی هم در کار نبود فقط گریه و لباس پاره
که البته بعداز اون هم مادر گرامی از خجالتمون حسابی درمیومدن :D
.
.
.
یکی از جملاتی که در دوران مدرسه
از معلمین و مدیر و معاونیین محترم به کرات شنیده میشد این جمله بود :
“پرونده تون رو میزاریم زیر بغلتون”
خداییش کی دیده پرونده دانش آموزی را بزارن زیر بغلش ؟
مگه هندونس ؟!
.
.
.
اول مهر و شروع شدن حکم فرمایی شما را در مدرسه تبریک میگوییم ،
از طرف جمعی از بچه ها واسه شما مدیر عزیزمـــون !!
.
.
.
عشق => سرکاری
محبت =>تظاهر
مهربونی => مسخرست
وفا =>مرده
احد و پیمون =>دلخوشی
عاطفه=> تموم شده
مهر =>مدرسهها باز میشه :|
.
.
.
یادش بخیر غربت کلاس جدید و غصه همکلاس نبودن با بچه های سال قبل !
.
.
.
یادش بخیر یکی از استرس های زمان مدرسه این بود که
زنگ ورزشمون چه روزیه و چه ساعتی ؟!!
افتادن زنگ ورزش اونم دو زنگ آخر پنجشنبه
از انتصاب به عنوان مدیر کل شرکت مایکروسافت هم بالاتر بود :)
.
.
.
من مدرسه که میرفتم همیشه سر کلاس به این فک میکردم که
اگه پنکه سقفی بیفته کله کیا قطع میشه !
.
.
.
دلم واسه اول دبستانم تنگ شده
که وقتی تنها یه گوشه ی حیاط مدرسه وایسادی
یه نفر میاد و بهت میگه با من دوست میشی؟
.
.
.
وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم
الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم
گوشه کلاس دم سطل آشغال بتراشیم
.
.
.
سلامتی اونی که همیشه یا بیرون کلاس بود
یا تو دفتر مدرسه فقط به عشق اینکه خنده رو لب دوستاش بنشونه ;)
.
.
.
تو مدرسه آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم
درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن …
.
.
.
ورودی جدید داشتیم که همون روز اول ۵،۴تا نیمه گمشده پیدا کرده :|
.
.
.
برای با هم بودن بهانه زیاد است
بیا ما هم با هم باشیم
البته فردا سر کلاس !
.
.
.
یه ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻢ؟ . . .
ﺍﻭﻝ ﻣﻬﺮ . . .
.
.
.
سوال : یکشنبه میایی دانشگاه یا سه شنبه ؟
پاسخ صحیح : بعد از حذف و اضافه :D
.
.
.
یادمه یه روز ﺩﺑﯿﺮ ﺭﯾﺎﺿﯿﻤﻮﻥ ﺍﻭﻣﺪ گفت :
ﺷﻤﺎﻫﺎﻡ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻧﻤﺮﻩ ﻫﺎﺗﻮﻥ ﮔﻞ ﮐﺎﺷﺘﯿﺪ ، ﺩﻓﻌﻪ ﺩﯾﮕﻪ …
ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ : ﺩﺭﺧﺖ ﻣﯿﮑﺎﺭﯾﻢ :|
ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ به نفس ﮐﺎﻣﻞ ﺭﻓﺘﻢ بیرون :|
.
.
.
یادش بخیر، پشت دفترای قدمیم مدرسه؛ آدمک چارخونه روی تخته سایه:
“تعلیم و تعلم عبادت است”
.
.
.
“بی سرو صدا وسایلتونو جمع کنین با صف بیاید برید خونه ، معلمتون نیومده”
جالب اینجاست که اون یه ساعتی که زود میومدیم خونه یه حس و حال عجیبی داشتیم ،
اصن اون یه ساعت معادل ۱۰سال بود !
.
.
.
شما یادتون نمیاد
اوج احتراممون به یه درس این بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم !
.
.
.
شما یادتون نمیاد اون روزهایی که هوا برفی و بارونی بود
ناظم مدرسه میگف امروز صف نیست مستقیم برید سر کلاس
ما هم خر کیف میشدیم میرفتم کلاس !
.
.
.
یادش بخیر اوج خوشحالیمون این بود که شیفت صبح بودیم
و پنجشنبه ساعت ۱۲ تعطیل میشدیم ،
شنبه هم چون بعد از ظهری بودیم ساعت ۱۲ میرفتیم ؛
اوج ناراحتیمونم میشد عکسش !!
.
.
.
دقت کردین ؟
چند ساله که توی این ایام وقتی به یه بچه مدرسه ای می گی
وااااااااااااااااااااای دوباره باید بری مدرسه
اصلا انگار نه انگار ، کارشون از دایورت و بلوتوث و وای فای هم گذشته
نمی دونم توی این قضیه دانشمندان دست داشتن یا نه ؟
.
.
.
دختره متولد ۸۰ پست گذاشته :
از این به به بعد پول کارت شارژهایم را سیگار میخرم و با خیابان حرف میزنم …
تو پول کارت شارژاتو نگه دار لوازم تحریر بخر
۲روز دیگه باید بری مدرسه آب بابا نان داد بنویسی !
.
.
.
ماه مهر از آنچه در تقویم می بینید به شما نزدیک تر است !
.
.
.
بابام این ترم میگه یکمم بخونی بد نیستا ؟!
گفتم تو درس میبینی و من پیچشِ درس …
بابام ۱۰دقیقه سر تکون داد و اتاقو ترک کرد !
.
.
.
مدرسه ها وا شده ، غلغله بر پا شده
باز آمد بوی ماه مدرسه ، همشاگردی سلام
همشاگردی سلام ، همشاگردی سلام …
ستاد زجر دادن دانش آموزان ایرانی
.
.
.
یادش بخیر دبستان که بودیم هرچی می پرسیدن
و می موندیم توش ، می گفتیم ما تا سر اینجا خوندیم !
.
.
.
ﺟﺎ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺮﯾﺒﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺑﺎﺯﮔﺸﺎیی ﻣﺪﺍﺭﺱ
ﺑﺎﺱ ﺑﺬﺍﺭﻥ ﺍﺑﺮﻭ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﭘُﺮﺷﻪ ﺗﺴﻠﯿﺖ ﻋﺮﺽ ﻧﻤﺎﯾﻢ ،
ﻣﺼﯿﺒﺖ ﮐﻤﺮ ﺷﮑﻨﯿﻪ :D
.
.
.
یادتون میاد ؟؟؟
نوک مداد قرمزای سوسمار نشانو
که زبون میزدی خوش رنگ تر میشد …
.
.
.
یادش بخیر تو دبستان سر کلاس وقتی گچ تموم میشد
خدا خدا میکردیم معلم به ما بگه بریم از دفتر گچ بیاریم …
همیشه هم گچ های رنگی زیر دست معلم زود میشکست
بعدم صدای ناهنجار کشیده شدن ناخن روی تخته سیاه !
.
.
.
چشماتونو ببندید و اون لحظه ای رو به خاطر بیارید
که آخرین امتحان رو تموم کردید و برگه رو دادید به مراقب
و با یه حس خَلاصی دارید میاید سمت خونه
و واسه تابستون نقشه می کشید و هزارتا رویا
هووووووووووی عمو کجایی ؟
جلوی پاتو نگاه کن
فردا باید بری مدرسه