طرفداری- در فوتبال، هیچ چیز با درد حاصل از شکست و سقوط یک تیم، قابل مقایسه نیست. برخی مواقع پس از پشت سر گذاشتن فصلی فاجعه وار، همه چیز قابل پیش بینی است، اما برخی مواقع می تواند در روز آخر اتفاق بیافتد. شرایط هرگونه که باشد، سقوط به دسته پایین تر می تواند نمایانگر دقیقی از جایگاه تیم در لیگ های فوتبال یک کشور باشد.
توجه شما را به لیگ برتر در فصل 03-2002 جلب می کنم. آرسنال سال گذشته با گل های تیری آنری،فاتح لیگ شده بود و مدعی تکرار این عنوان محسوب می شد. نام بازیکنانی همچون پاتریک ویرا، رابرت پیرس و دنیس برگکمپ هم در ترکیب آرسن ونگر به چشم می خورد. بزرگترین رقیب توپچی ها، منچستر یونایتدی بود که پس از کسب عنوان سومی، تیم بهتری را ساخته بود و ریو فردیناند را با انتقال 30 میلیون پوندی از لیدز یونایتد، به گران ترین مدافع جهان تبدیل کرد.
منچستر سیتی، وستبرومویچ آلبیون و بیرمنگام سیتی، تیم های تازه وارد به لیگ برتر بودند. سیتیزن ها سال قبل با کسب 99 امتیاز در دسته اول، طوفان به پا کرده بودند و وستبرومویچ با اختلاف ده امتیازی، در رده دوم قرار گرفته بود. بیرمنگام هم با اتمام لیگ در جایگاه پنجم، با شکست دادن میلوال در نیمه نهایی و نوریچ در فینال پلی آف، به جمع این دو تیم صعود کننده اضافه شده بود.
در شرق لندن، طرفداران وستهم دلیلی برای خوش بین بودن به فصل پیش رو داشتند. تیم گلن رودر، فصل قبل را در رده هفتم جدول به پایان رسانده بود. ترکیب فردیک کانوته و بازیکن آکادمی، جرمین دفو، 25 گل به ارمغان آورده بود. چکش ها که هنوز از انتقال ریو فردیناند و فرانک لمپارد به لیدز یونایتد و چلسی تلو تلو می خوردند، این بار ستاره های خود را نگه داشتند. اگرچه ریگوبرت سانگ کامرونی به عنوان بازیکن آزاد به لنس پیوست.
فصل نقل و انتقالات تابستانی شاهد انتقال های کمی به ورزشگاه بولین گراند بود. یوسف صوفیانه، مهاجم فرانسوی از باشگاه اوسر به این تیم پیوست. همان باشگاهی که جبرئیل سیسه، فلیپ مکسس و اریک کانتونا را تولید کرده بود. ریموند فن در گو از منچستر یونایتد و به عنوان بازیکن آزاد و البته جانشین دیوید جیمز، به وستهم پیوست و گری برین، مدافع ایرلندی، پس از نمایشی فوق العاده در جام جهانی، به طور رایگان از کاونتری به تیم اضافه شد. دو بازیکن هم به صورت قرضی راهی لندن شدند. ستاره تیم ملی جوانان فرانسه، ادوارد سیسه از پاریسن ژرمن و برین رحیم ترینیداد و توباگویی از لفسکی صوفیای بلغارستان، تازه وارد ها بودند.
دلیل فعال نبودن در بازار نقل و انتقالات این بود که ترکیب وستهم، به حد کافی از بازیکنان با کیفیت بهره می برد! آنها ادغامی از جوانی و تجربه را در اختیار داشتند. ستاره مورد توجه تیم، کسی نبود جز بازیکن آکادمی بیست ساله و چابک: جو کول! کول به تازگی اولین بازی ملی خود را برای انگلیس در برابر مکزیک، با پایانی خوش پشت سر گذاشته بود. او به حدی درخشان ظاهر شد که همه سریعا وی را با پل گاسکویین مقایسه کردند.
جو کول به دنبال بدست آوردن رابطه ای بهتر با دفو بود که به خاطر شروع درخشان، از ترکیب تیم جوانان به تیم بزرگسالان راه پیدا کرده بود. با سرعت این بازیکن نوزده ساله و توانایی کول در پیدا کردن فضا، آنها همین حالا زوجی مرگبار را تشکیل داده بودند. دو جوان ارزشمند انگلیسی دیگر در ترکیب وستهم، مایکل کریک 20ساله و گلن جانسون 17 ساله بودند. کریک در سال 1997 از باشگاه تحسین شده "والسند بویز" رسیده بود و نقشی مهم را در ترکیب تیمی که فاتح رقابت های جام حذفی جوانان شده بود، ایفا کرد. او از سال 99، عضو تیم اصلی وستهم بود و همچنین برای تیم ملی جوانان انگلیس هم به میدان می رفت. جانسون کمی دیرتر و پس از سپری کردن دورانی قرضی در میلوال، در ایام کریسمس برای اولین بار برای تیم بزرگسالان وستهم به میدان رفته بود.
رودر همچنین می توانست برای هدایت بازیکنان جوانش در لیگ برتر، از وجود برخی از بازیکنان با تجربه استفاده کند. پائولو دی کانیو، مهاجم ایتالیایی که در 33 سالگی، به دوران گرگ و میش فوتبال وارد شده بود، حالا پس از رد پیشنهاد سر الکس فرگوسن برای پیوستن به منچستر یونایتد، در نقش اسطوره باشگاه قلمداد می شد. دی کانیو را دیوید جیمز 31 ساله، دان هاچینسون، جان منکور 35 ساله، نایجل وینتربرن 38 ساله و فن در گوی 39 ساله همراهی می کردند.
کانوته ترکیبی از کلاس و تسلط را ارائه می کرد و ترور سینکلر، در حالی که 4 بار برای انگلیس در جام جهانی 2002 به میدان رفته بود، یکی از بهترین استعدادهای بریتیش بود که خیلی مورد توجه قرار نمی گرفت.
فصل، برای چکش ها بسیار بد آغاز شد و هفت هفته طول کشید تا آنها بتوانند تیمی را شکست دهند، اتفاقی که با گل لحظات پایانی دی کانیو در برابر رقیب همشهری، چلسی، رخ داد. پس از دو پیروزی پیاپی خارج از خانه در برابر ساندرلند و فولهام، شرق لندنی ها 15 بازی در انتظار یک پیروزی، در انتظار ماندند تا این که در یک دیدار خانگی در تاریخ یازدهم فوریه، گل دقیقه آخر دفو موجب پیروزی در برابر بلکبرن شد.
ترکیب وستهم با انتقال لس فردیناند و روفوس بروت از تاتنهام هاتسپر و فولهام، کامل تر شد. همچنین لی بویر با انتقالی صد هزار پوندی از لیدز به وستهم پیوست. بازیکنان تازه وارد، به آرامی کشتی را تکان دادند و پس از کسب 3 پیروزی و 3 تساوی در 8 بازی، در تاریخ 17 آوریل، رودر مجبور شد به دلیل داشتن تومور مغزی، تیم را در رتبه هجدهم رها کند.
با پیشرفت در فرم تیم، وستهم در حالی به سراغ آخرین بازی فصل رفت که در نه بازی از ده بازی اخیر خود، شکست نخورده بود. این مسئله هواداران لندنی را امیدوار کرده بود که تیم می تواند از سقوط اجتناب کند، مخصوصا اینکه سر ترور بروکینگ، برای سه بازی آخر از راه رسیده بود. وستهم به مصاف بیرمنگام رفت و منتظر بود بولتون نتیجه نگیرد، هرچند شاگردان سم آلردایس دو بر یک در برابر میدلزبرو پیروز شدند و تساوی 2-2، به کار تیم لندنی نمی آمد.
با سقوط وستهم به دسته اول، ستاره های این تیم با ارزشی در حدود 40 میلیون پوند جدا شدند و امثال جوبی مک آنوف، مارلون هروود و نایکل رئو کاکر، به لندن آمدند. دفو و کانوته با رقمی در حدود 14 میلیون پوند، راهی تاتنهام هاتسپر شدند. جو کول و گلن جانسونی که تنها در ماه ژانویه اولین بازیش برای تیم بزرگسالان را انجام داده بود، با قراردادی به ارزش 16 میلیون پوند به چلسی رفتند. سینکلر و جیمز با 6 میلیون پوند به سیتی پیوستند و فردیناند، بویر و برین تحت عنوان بازیکن آزاد راهی لستر سیتی، نیوکاسل و ساندرلند شدند. دوران دی کانیو در وستهم، تلخ تمام شد و او به اردوگاه چارلتون اتلتیک ملحق شد.
مایکل کریک از معدود بازیکنانی بود که در تیم ماند، اگرچه وی هم پس از شکست وستهم در پلی آف 2004 در برابر کریستال پالاس که با نتیجه یک بر صفر به پایان رسید، به جمع دفو و کانوته در وایت هارت لین پیوست. جیمز، دفو، کول، جانسون و کاریک، بازیکنان مهمی برای انگلستان شدند و افتخارات مهمی را در چلسی و منچستر یونایتد کسب کردند. کانوته همچنین روزهای درخشانی را در اسپانیا و سویا پشت سر گذاشت و موفق شد دو جام یوفا، دو جام حذفی، یک سوپر کاپ اروپا و یک سوپر کاپ اسپانیا را تصاحب کند و در سال 2007 به عنوان مرد فوتبال قاره آفریقا شناخته شود.
و بدین ترتیب، فصل 03-2002 باشگاه وستهم نشان داد که مهم نیست بازیکنان، مربیان و حتی هواداران چقدر از خود مطمئن باشند، فوتبال همیشه قابلیت عجیبی دارد که غرور را جریمه کند!