مطلب ارسالی کاربران
داستان آهنگر زادهای که بازار اتومبیل را فتح کرد...
"فردیناند پورشه" سوم ماه سپتامبر ۱۸۷۵ در روستای "مفرزدرف" در جمهوری چک در خانوادهای آلمانی زبان چشم به جهان گشود.
پدرش "آنتن" آهنگری سادهای بود که وقتی فرزند بزرگترش در تصادفی کشته شد، چشم به فردیناند دوخت و انتظار داشت او برای تامین مخارج زندگی کار کند.
فردیناند نوجوان چون علاقهای به آهنگری نداشت و نمیتوانست انتظارات پدر را برآورده کند، بیشتر برای رساندن پیغامی یا دریافت سفارشی به شهرکهای اطراف فرستاده میشد؛ روزی که او برای رساندن پیغامی به یکی از شهرکهای همسایه رفته بود، یک دستگاه برقی دید که کارخانه را به کار میانداخت.
آن دستگاه به شدت توجه فردیناند را به خود جلب کرد و صاحب کارخانه وقتی کنجکاوی پسرک را دید اصول الکتریسته را به زبان ساده برایش تشریح کرد. از آن پس فردیناند نوجوان شروع به تحقیق کرد و توانست خانوادهاش را از نعمت برق بهره منده کند. خانه پورشه نخستین و تنها خانه روستا بود که چراغ برق داشت.
او با اصرار زیاد توانست خانوادهاش را متقاعد کند که به مدرسه فنی برود و وقتی تنها ۱۶ سال داشت، خانه و خانواده خود را ترک کرد و برای تحصیل به شهر "ریچن برگ" رفت که فاصلهای زیادی با محل اقامت خانوادهاش داشت. او بعد از مدتی به عنوان کارگر در شرکت الکتریکی "ایگر" مشغول به کار شد.
پورشه جوان برای تامین مخارج تحصیل مجبور بود کار کند و به همین دلیل مدتی به عنوان دفتردار به کار خود ادامه داد. او بعد از اتمام مدرسه فنی هرگاه فرصتی داشت به طور مخفیانه به دانشگاه فنی در شهر "وین" میرفت و سر کلاسهای فنی آن دانشگاه مینشست. هرچند که او هرگز نتوانست مدرک مهندسی از آن دانشگاه بگیرد، اما با مباحث مهندسی به طور کامل آشنا شد و بعدها دکترای افتخاری مکانیک را کسب کرد.
فردیناند هنگام کار در شرکت ایگر با دختری به نام "لویس" آشنا شد و با او ازدواج کرد. این ازدواج به دلیل استعداد و پشتکار او و همسرش باعث پیشرفت کار پورشه جوان شد.
علاقه شدید او به دنیای اتومبیل باعث شد که در سال ۱۸۹۸ به عنوان طراح اتومبیلهای جدید به کار گرفته شود و چندی بعد توانست دو اتومبیل قابل توجه را طراحی کند.
او در سال ۱۹۰۲ به خدمت سربازی فراخوانده شد و خدمت نظام وظیفه را به عنوان راننده افسران درجه بالای ارتش پشت سر گذاشت و پس از آن برای گذارندن زندگی به شرکت Aufro-Daimler رفت و بعد از ۱۱ سال کار به عنوان مدیر فنی انتخاب شد.
پورشه در ادامه کارش به طراحی موتورهای گازوئیلی پرداخت و نخستین طرحی که به بازار فرستاد، ماشینی شبیه کالسکه بود که به وسیله دو موتور الکتریکی با چرخهای جلویی به حرکت در میآمد و به وسیله باطری روشن میشد. سرعت ماشین ۱۴۰ کیلومتر در ساعت بود و به همین دلیل با استقبال بسیار خوبی از سوی مردم مواجه شد.
صاحبان صنعت اتومبیل سازی در آن زمان اقرار کردند که هیچ کس نمیتوانست ماشینی با چنین سرعت بالای را حتی رویای خود تصور کند. آن ماشین در نمایشگاه جهانی پاریس در معرض دید عموم قرار گرفت و اگر چه هنوز دندههایش قابل اطمینان و اتصالات آن از ایمنی کافی برخوردار نبود، اما بیش از ۳۰۰ نمونهاش به فروش رسید و فردیناند به عنوان برجستهترین مهندس فاقد مدرک اتومبیل شناخته شد و جایزهای ویژه دریافت کرد.
فردیناند پورشه اتومبیلهای مسابقه جدیدی نیز طراحی کرد که مجهز به سوپر شارژ بود و در ۴۳ مسابقه از ۵۳ مسابقه رالی، اتومبیلهای او تنها پیروز میدان بودند.
در همین زمان و به دنبال موفقیتهای چشمگیری در دنیای صنعت، عنوان دکترای افتخاری به فردیناند داده شد. اما مدتی بعد به علت بحران اقتصادی وحشتناکی که بر جهان حاکم بود، شرکتی که پورشه در آن مشغول بود، ورشکسته شد و دوران بیکاری شروع شد.
در آوریل سال ۱۹۳۱ پورشه شکست ناپذیر، شرکت کوچکی راه اندازی کرد و با انرژی و امید فراوان چند همکار قدیمی و همچنین پسرش را در آنجا به کار گماشت.
او که همیشه به طراحی ماشین کوچک و ساده با مدلی معمولی برای خانوادههای متوسط میاندیشید، در نخستین پروژهاش بر ساخت چنین اتومبیلی متمرکز شد.
پورشه در 22 ژوئن ۱۹۴۳ قراردادی با صنایع اتومبیل سازی منعقد کرد، اما قبل تولید انبوه ماشین مورد علاقهاش، جنگ جهانی دوم پایان یافت و خودرو طراحی شده او، به نمونهای برای توسعه خودروی آبی-خاکی تبدیل شد.
در سال ۱۹۴۴ پورشه تصمیم گرفت اتومبیلهای ورزشی جدیدی طراحی کند و چون دولت آلمان قرارداد او را برای تولید ماشین فسخ کرده بود، او روی مدلی سبک و چهار سیلندر با بدنهای آلومینیومی کار کرد و آن ماشین را با نام "۳۵۶" به بازار فرستاد.
فردیناند پورشه در سال ۱۹۴۵ به دلیل مسائل مالی ، توسط دولت فرانسه دستگیر شد و ۲۲ ماه در زندانهای مختلف سپری کرد اما حضور در زندان نیز باعث نشد که او اندیشه طراحی و ساخت ماشینهای مسابقهای را کنار بگذارد.
در غیبت او، پسرش "فری" با سعی فراوان زحمتهای شبانه روزی پدر را وسعت بخشید و جایگاه اتومبیلهای او را در بازار همچنان بیرقیب نگه داشت.
پورشه کوچک قراردادی در غیاب پدرش برای ساخت ماشینهای مسابقهای مدل ۳۶۰ امضا کرد و اگر چه هرگز آن مدل وارد مسابقات نشد اما پول حاصل از فروش برای آزادی پورشه پدر از زندان هزینه شد.
با آزادی فردیناند پورشه، شرکت دوباره رونق گرفت و طرحهای جدید بر روی کاغذ به تصویر کشیده شد. "پورشه ۳۵۶" نخستین اتومبیلی بود که با نام تجاری پورشه به بازار آمد.
اما از آنجا که هیچ بانکی به فردیناند وام نمیداد، او مجبور شد برای تولید و سفارش بیشتر به دلالان روی بیاورد. با تلاشهای شبانه روزی پدر و پسر بالاخره مدل ۳۵۶ پورشه به تولید انبوه رسید و تولید آن 17 سال ادامه یافت و تا مارس ۱۹۵۱ بالغ بر ۵۰۰ اتومبیل ورزشی جدید با مارک تجاری پورشه به فروش رسید.
فردیناند در سال 1952 به دلیل حمله مغزی درگذشت اما پورشه جوان برای تجارت و ادامه راه پدرش کاملا آماده بود. در نتیجه پورشه به تولید انبوه اتومبیلهای مسابقهای ادامه داد و در سال ۱۹۶۴سری کلاسیک مدل ۹۱۱ پورشه تولید و به سرعت به سمبلی از شخصیت اجتماعی تبدیل شد. مدتی بعد فروش اتومبیلهای پورشه به بیش از ۵۰ هزار اتومبیلهای مسابقهای در سال رسید و سال ۱۹۸۰ اتومبیلهای گران قیمت و پر سرعت پورشه قله محبوبیت جهانی را فتح کرد و پورشه به عنوان یکی از برندهای تولید خودروهای لوکس ، جای خود را در بازار خودرو تثبیت کرد.