همه چی از 5 سال پیش شروع شد
از یه مسابقه
از یه جهت که همه ی مارو هم جهت کرد
از یه هدف و علاقه ی مشترک
از یه رد شدن لیام در دو سال قبل
ازیه به زور پاشدن زین از خواب
از همون چیزی که میگیم حکمت خداس و نمیشه فهمید
5 تا پسر که دست همو تو دیوونگی از پشت بستن
5 تا پسر که یکی از یکی جذاب تر و خوشگل ترن
زین پسری که پسر مهربون گروه بود
لویی دیوونه ترین پسر گروه
هری هات ترین پسرمون
نایل خوش خنده ترین و بیخیال ترین
و لیام محافظه کار و بابای گروه
برای ما مهم نیست که پسر مهربونمون رفته چون در دل ما یه جای بزرگ داره