alex one loveانگار تکه ی از مدیترانه را کنده باشید و به ماه ببرید. او اینگونه شد...
مجنون شدم!
"زنگوله گوسفندان مرده اما 8 ژوئن2008 به صدا در آمد.ارواح یتیم خانه ی دیوالا وروح پسر خداناباور سرانجام یقه ی ریکاردو را گرفتند و تا تابستان 2013 رها نکردند"
توصیف دل انگیز تر از این برای حضور ریکاردو تو رئال نمیشد متصور شد.
نتونستم سراغ داستان فیگارو نرم، بعد مدتها (بیاد رمانهای قدیمیم) مجبور شدم نمودار درختی بکشم،شاید چون موتسارت کنارم نبود (پیرلو رفته!) فهمیدم چقد ریشه داره این درخت
چنتا جمله تو متن منو از هم گسیخت،جا داره 5-6 دور دیگه متنو بخونیم، و تشکرات بی نهایت خودمونو تقدیم اقا امیر کنیم ♥♥