در دربی مادریلنیو به جرات میتوان گفت که اتلتیکو مادرید در طول ۹۰ دقیقه تیم برتر میدان بود. آنها بسیار با برنامه تر ظاهر شدند و به قول مربیان ایرانی، روی نقاط ضعف و قدرت حریف کار کرده بودند. در آن سوی میدان رئال بسیار بی برنامه و سردرگم نشان داد و مثل تیمهای دست و پا بسته رو به شوت از راه دور آورد. در اینکه این تیم مربی تازهای به خدمت گرفته و او به زمان نیاز دارد تا به شرایط جدید عادت کند هیچ شکی نیست. اما با این حال، عملکرد بازیکنانی مثل بنزما و کریستیانو رونالدو را در این بازی میتوان به معنی واقعی کلمه افتضاح تلقی کرد.
هواداران رئال پس از این بازی از عملکرد تیمشان اصلا راضی نبودند و اجماعاً بر این باور بودند که فروش اوزیل و خرید بیل یک اشتباه بزرگ بود. همینطور آنها به مصدومیت آلونسو اشاره کردند و ایارامندی را هنوز در حد و اندازههای هافبک میانی رئال نمیدادند. تمامی این صحبتها را میتوان در بخش تبادل نظر تمامی سایتهای فوتبالی، چه داخلی و چه خارجی و همچنین شبکه های اجتماعی مشاهده کرد. اما چرا تا قبل از این هیچ کس متوجه نقش پر رنگ آلونسو و اوزیل، به شکلی که امروز مطرح میشود، نشده بود؟
بخشی از هوادارن رئال همواره به گرفتن ایرادهای بنی اسرائیلی از مسی مشغول هستند و در جواب رکورد شکنیها و موفقیتهای این بازیکن بحثهایی را مطرح میکنند که مشابه آن را در مورد هیچ بازیکن دیگری ندیده بودیم. یکی از این بهانهها حضور ژاوی و اینیستا در بارسلونا است. هوادارن رئال و دوستداران کریستیانو ادعا میکنند که مسی فقط توپها را درون دروازه قرار میدهد و نود درصد کار را ژاوی و اینیستا برای او انجام میدهند. به عبارت دیگر، مسی مثل یک مترسک درون محوطه جریمه حریف ایستاده و پاسهای اینیستا و ژاوی را به گل تبدیل میکند.
طبیعتاً نیازی به برسی صحت چنین حرفهایی وجود ندارد. اما برای روشن شدن افکار عمومی، باید گفت که مسی یک مهاجم نوک ساکن نیست که فقط موقعییتهایی که خلق میشوند را به گل تبدیل کند. اولا، این حرف که هافبک به مهاجم پاس میدهد یک امر طبیعی در فوتبال است. در ثانی، این وابستگی در مورد مهاجمانی با سبک بازی شبیه به افرادی همانند علی دایی، کرسپو، میلیتو، ویری، نیستلروی و امثال آنها صدق میکند؛ نه بازیکنی مثل مسی که مدام در حال دوندگی در تمام قسمتهای زمین است.
به ثابت کردن خلاف این قضیه خیلی بیشتر از اینها میتوان پرداخت. خیلی راحت میشود پرسید چرا رائول کاپیتان افسانهای رئال که زیدان، به نظر برخی رئالیها بهترین بازیکن تاریخ، به همراه بکام و فیگو و کارلوس و بسیاری ستاره دیگر را پشت سر خود داشت نمیتوانست به اندازه مسی گلزنی کند؟ یک مقایسه آسان تر را در خود بارسا و حتی تیم ملی اسپانیا میتوان انجام داد. ژاوی و اینیستا پشت سر تورس، ویا، هنری، پدرو، سانچز، اتوئو، رونالدینیو و بسیاری دیگر از بازیکنان مطرح جهان بازی کرده و میکنند ولی هیچ یک از آنها در حد و اندازههای مسی ظاهر نشدند.
در ادامه این تئوری بی ریشه و اساس، این دسته از هوداران رئال اعتقاد داشتند که بر خلاف مسی، رونالدو یک بازیکن کامل است که به هیچ بازیکنی نیاز ندارد و مهم نیست که چه کسی در خط هافبک رئال پشت سرش بازی کند و در هر صورت او گلهای خود را به ثمر میرساند. اینجاست که باید به قسمت اول این یاد داشت رجوع کرد و از آنها پرسید: چگونه میشود پس از شکست برابر اتلتیکو اوزیل را موتور تیم بدانید، او را بنزین ماشین توصیف کنید و غیبت آلونسو را محسوس تلقی کنید و اذعان کنید که بازی رئال در چند سال اخیر توسط این دو کارگردانی میشده است، در حالی که هنگام گلزنیهای کریستیانو نقش آنها را نادیده گرفتید؟ ظاهراً نظریه هوشمندانه "ژاوی اینیستا در خدمت مسی" یک موضوع خاص است که نمیتوان از آن نظریه " اوزیل و آلونسو در خدمت کریستیانو رونالدو " را نتیجه گرفت!
رونالدو تا زمانی که رئال با تاکتیک ضدّ حمله مورینیو بازی میکرد بسیار خطرناک نشان میداد. او روی خط نیمه منتظر میماند تا آلونسو یک توپ قطری بلند برایش ارسال کند و در فضای خالی پشت سر دفاع با یک یا نهایتا دو مدافع کورس میگذاشت. اما هیچ وقت نفهمید چگونه میتوان در یک سال مثل مسی بالای ۹۰ گل زد، در حالی که در هر بازی بارسلونا باید از چندین لایه دفاعی عبور کند و همواره شاهد این باشد که نه تنها هیچ گونه فضای خالی برای دویدن در آن نیست، بلکه دائماً ۴، ۵ مدافع او را محاصره کرده اند.
این مورد در بازی مقابل اتلتیکو و همینطور بازیهای قبلی رئال در این فصل دیده میشد. در صورتی که تیم حرفی به طور منسجم دفاع کند، رونالدو تا حدی به ضربات از راه دور، پنالتی یا ایستگاهی محدود میشود. آنجا هم که او به آن شکل بازیکن بازی سازی نیست، نمیتواند در میانه میدان آنطور که میبایست فعال باشد و خود به خود از جریان بازی محو میشود. اما مسی به عنوان مهاجم نوک، مهاجم کاذب، گوش چپ یا راست و از همه مهم تر یک هافبک خلاق و طراح میتواند به تیمش کمک کند. قدرت بازی سازی او در بعضی مواقع از اینیستا و ژاوی هم بالا تر است و همین موضوع باعث شده که در تیم ملی آرژانتین آگوئرو و هیگواین در پست فوروارد بازی کنند و مسی بیشتر خلع هافبک بازی ساز و طراح را پر میکند.
به احتمال بسیار زیاد این دسته افراطی از هواداران رئال هنگامی که داشتند از فروش اوزیل و غیبت آلونسو گلایه میکردند و تا حد زیادی بازی بد رئال، به ویژه بنزما و رونالدو را به این موضوع ربط میدادند ، به خاطر نداشتند که طبق ادعای خودشان رونالدو میبایست " مثل همیشه" به تنهایی دروازه اتلتیکو را گل باران کند.
در قابلیتهای کریستیانو هیچ شکی نیست اما اینگونه استدلال کردن برای توجیه موفقیتهای مسی به هیچ عنوان منطقی نیست.