طـرفداری- نمی توان انکار کرد که رئال مادرید موفق ترین و بزرگترین باشگاه اروپاست، در عین حال می توان آنها را به عنوان یکی از جنجالی ترین نهاد های قاره معرفی کرد. موفقیت در داخل زمین، لزوماً به معنای احترام به کاری که خارج از آن انجام می شود نیست، و یک نفر که این را بیشتر از هرکس دیگری می داند، لورنزو سانز است. رئیس سابق باشگاه رئال مادرید که طی پنج سال دو بار فاتح چمپیونزلیگ شد، امادر سال 2000 فرد دیگری توجه شرکای باشگاه را جلب کرد و در نتیجه سلطنت فلورنتینو پرز آغاز شد. مثل سانز، او هم دو چمپیونزلیگ فتح کرد، اما انجام این کار 14 سال طول کشید و 1 میلیارد یورو نیز هزینه در پی داشت. برای خیلی ها، این مبلغ بسیار بالاتر بود، و برخی معتقد هستند که باشگاه راه خود و مهم تر از آن روح خود را از دست داده و گم کرده است. فلورنتینو همیشه موفق به عبور از موانع پیش روی خود شده است، اما حالا به نظر می رسد با بزرگترین چالش خود تا به امروز مقابل رسانه ها، بازیکنان و هواداران مواجه شده است. آیا این ایستگاه آخر اوست؟
از زمان تصدی ریاست باشگاه در سال 2000 و آغاز عصر کهکشانی ها، فلورنتینو طرفداران، روزنامه نگاران و عقاید را تقسیم کرده است. او همیشه بر منتقدان خود غلبه کرده است، اما در این اواخر به نظر می رسد که محبوبیت او در یک سراشیبی مارپیچ باشد. در حالیکه سازمان ها و نشریاتی هنوز هم به او وفادار باقی مانده اند، برخی هستند که برخلاف گذشته که آرام می ماندند، اکنون صدای مخالفت خود را برآورده اند. روزنامه هایی مثل La Razon و Marca همچنان از رئیس حمایت می کنند، اما AS، که برای مدتی یک صدای تنها بود، به دست آوردن هواداران را شروع کرده است. بسته به اینکه کدام روزنامه را بخوانید، باشگاه یا در حال انجام یک کار بزرگ است و یا بدترین کار دنیا را انجام می دهد! این هفته یک نمونه کلاسیک از نحوه تقسیم عقاید و چگونگی در هم شکستن روابط رئیس با تمام کسانی که با باشگاه مرتبط بودند را شاهد بودیم.
در طول هفته گذشته، روزنامه ها در اسپانیا بی وقفه در مورد داستان های سرخیو راموس نوشتند. با دو سال مانده از اعتبار قراردادش، این مدافع آماده تمدید قرارداد است. او به مدت 10 سال در این باشگاه حضور داشته است و یکی از بازیکنان مهم تیم می باشد، با اینحال دستمزد دریافتی او کمتر از کریستیانو رونالدو، گرت بیل و کریم بنزما است. او همچنین کاپیتان دوم تیم است و در فینال چمپیونزلیگ فصل گذشته زننده گل تساوی حیات بخش تیم بود که منجر به فتح لادسیما شد. با اینحال، راموس چندان مورد علاقه کسانی که در دفاتر سانتیاگو برنابئو کار می کنند، نیست. او با ژوزه مورینیو به مشکل خورد و با حمایت علنی از کارلو آنچلوتی در رسانه ها و درخواست ماندن وی در باشگاه، برخی ناآرامی ها را ایجاد کرد. به اضافه این واقعیت که وی یکی از بازیکنان مورد علاقه و قابل ستایش برای هواداران است و این یک تصویر کلی از اینکه چرا ممکن است برخی با وی مشکل داشته باشند، می دهد.
طرفداران رئال مادرید اغلب به خاطر رفتار و نحوه مدیریت پرز در مقابل بازیکنانی که اکثر دوران حرفه ای خود را در مادرید سپری کرده اند، انتقاد می کنند. اغلب گفته می شود که او از اینکه بازیکنی قدرت بیش از اندازه جمع کرده و محبوب تر از او باشد، متنفر است. پرز به این متهم می شود که هنگام خداحافظی یا فرارسیدن زمان جدایی یک بازیکن، فاقد احساسات جلوه می کند. اسطوره هایی مثل فرناندو هیه رو یا رائول آنطور که سزاوارش بودند خداحافظی نکردند. در عوض، این متخصص ساخت و ساز ترجیح می دهد تا هنگام خرید یک بازیکن بزرگ نمایش به راه بیاندازد. او همیشه متهم می شود که بازیکنان مورد علاقه هواداران را به منظور تأمین بودجه خرید بازیکنانی که فروش پیراهن خوبی دارند می فروشد. در گذشته، مشکل زیادی با این موضوع وجود نداشت، اما با گذشت زمان، هواداران احساس کردند که باشگاه اصول خود را فراموش کرده و از مسیر تاریخی خود منحرف شده است. فردی که آنها سرزنش می کنند، فلورنتینو است. اما آیا این واقعاً تقصیر اوست؟
پرز بالاتر از همه چیز یک تاجر است. به همین دلیل بود که سهامداران به او رأی دادند و به همین دلیل است که او در انتخابات مجدد به طور معمول چالشی ندارد. او می داند چطور پول بسازد و حقیقتاً باشگاه را به یک برند جهانی تبدیل کرده است، اما به چه قیمتی؟ بسیاری احساس می کنند که باشگاه روح خود را از دست داده است. با نامگذاری دوباره ورزشگاه و بالا بودن بیش از حد بلیط برای بسیاری از مادریدیستا ها، هواداران نگران هستند که این باشگاه بیشتر از یک تیم فوتبال، به یک جاذبه توریستی تبدیل شود. به نظر می رسد پرز با بازیکنان مانند کالایی که برچسب 'فروش بر اساس تاریخ مصرف' دارد رفتار می کند. در حالیکه شاید برخی هواداران از دیدن جدایی کاسیاس خوشحال می شوند، هیچ راهی ندارد که آنها بدون جنگ و جدل با جدایی راموس نیز کنار بیایند و ممکن است پایان آن شمشیری باشد که به سمت رئیس نشانه گرفته می شود.
مطبوعات کل هفته با تیتر هایی در مورد احترام منتشر می شوند، خواه اینکه از راموس درخواست احترام به نشان باشگاه را دارند یا از فلورنتینو می خواهند که به خواسته بازیکنان و هواداران تیم احترام بگذارد. شایعاتی که در رسانه های هوادار پرز منتشر شده باعث ناراحتی راموس شده است و به نظر می رسد که دیگر برای ملی پوش اسپانیایی کافی باشد. در حالیکه هنوز چیزی رسمی نشده است، رسانه ها گزارش می دهند که این مدافع احساس می کند وقت رفتن است؛ رابطه او با باشگاه فراتر از مرمت شدن است. مادرید قبلاً هم چنین چیزی را تجربه کرده و آن را مدیریت کرده بود، اما این بار در مورد راموس پس از صحبت با باشگاه و همچنین وکیل خود، سازش کردن بسیار سخت به نظر می رسد.
اگر راموس جدا شود، یکی دیگر از بازیکنانی خواهد شد با وجود به کار بردن 100% توان خود برای باشگاه، به دلیل مسائل خارج از زمین فوتبال این تیم را ترک می کند و هواداران این را دوست ندارند. دو سال بعد از فروش مسوت اوزیل، هواداران، هرچند کمرنگ، در مراسم معارفه گرت بیل برای پرز سوت زدند. اتفاقی مشابه هنگام فروش آنخل دی ماریا نیز رخ داد. مجموعه ای از حامیان وجود داشتند که به نظر می رسید همیشه پشت او هستند، اما محبوبیت پرز میان اولتراها هنگامی که از حضور آنها در کنار زمین و جایگاهی که چندین دهه در اختیار داشتند جلوگیری کرده و به طبقات منتقل کرد، به طور ناگهانی نزول کرد.
چنین حرکاتی با استقبال خوبی مواجه نشده است، و در باشگاهی که اغلب عقاید میان هواداران مجزا و چند دسته است به نظر می رسد که پرز به یک موضوع مشترک برای شکایت کردن تبدیل شده است. آیا او می تواند پایه های خود را حفظ کند یا تصمیم می گیرد که به سلطه خود پایان دهد؟ او در سال 2006 با تسلط بارسا جدا شد و چند سال بعد با آغوشی باز از بازگشت او استقبال شد. پرز مردی است که بهتر از هر کس دیگری می داند که حافظه هواداران فوتبال کوتاه است، درست همانطور که لورنزو سانز متوجه این موضوع شده بود. اما، پرز یک تاجر باهوش هم هست که می داند چه زمانی باید تلفات خود را کاهش دهد و همچنین، مهمتر از آن، چه زمان فرصتی را ببیند. داستان فلورنتینو پرز در رئال مادرید ممکن است به اوج خود نزدیک شده باشد، اما باور نکنید که این پایانی قطعی برای همیشه است. این فقط ممکن است پایان مرحله دوم ریاست او باشد!