اختصاصی طرفداری- حالا هواداران یوونتوس می توانند بروند در بالاترین نقطه شهرشان و فریاد بزنند: "زنده باد یووه!"
یوونتوسِ فصل اخیر، خبر خوبی برای هواداران فوتبال در برداشت: "دوره تیم های باریشه، تمام نشده و نخواهد شد!"
در گرماگرم فتح برلین در سال 2006، هواداران یوونتوس که اکثریت آنها با قهرمانی آتزوری اشک می ریختند، حس دوگانه ای داشتند. قصر پادشاهی آنها در ایتالیا فرو ریخته بود و تیمی که سال ها یکی از چهار مدعی فتح لیگ قهرمانان اروپا بود، باید از فصل بعد در رقابت های سری بی با امثال آلبینولفه رقابت می کرد! شاید داستان آن طور که فدراسیون فوتبال ایتالیا انتظار داشت پیش نرفت. طبق سناریو قرار بود یوونتوس کم کم فراموش شود اما آنها جواهراتی در ترکیب خود داشتند که نقشه را طور دیگری رقم زدند.
شما اگر 25 بار دیگر هم قهرمان لیگ قهرمانان شوید، هیچ وقت نمی توانید حسی که تاریخ هواداری در دنیای فوتبال را تغییر داد، تجربه کنید. کالچوپولی، هر چه که بود، مسیر بیانکونری را تغییر داد. هواداران یووه هرگز کوچ برخی از ستاره های خود به تیم های دیگر و تمسخر سایرین را فراموش نمی کنند. آنها هرگز فراموش نمی کنند اولین بازی خود در سری بی را در چه ورزشگاهی و در برابر چه تیمی برگزار کردند. آنها هرگز فراموش نمی کنند که برای آگاهی از نتایج تیمشان، باید از اینترنت ذغالی کمک می گرفتند و برای پخش بازی در برابر بولونیا در تلویزیون ملی، دست به دعا و طومار شدند. آنها حالا از ورزشگاهی که حتی برگزاری بازی های لیگ ایران در آن حرام بود، به المپیک برلین، آن ورزشگاه دوست داشتنی، رسیده اند.
نمی توان درک کرد که چرا باید قهرمانی یووه در سری بی و بازگشت این تیم، مورد تمسخر قرار بگیرد. آیا کسی که سرطان می گیرد و از پس آن بر می آید، مسخره می شود؟ حتی اگر دشمن شما باشد؟ گورخرها کاری کردند که حالا آنها را از بسیاری از باشگاه های جهان متمایز می کند. بانوی پیر سرانجام بازگشت و این فرآیند چیزی در حدود 9 سال زمان برد. از روزهای تاریک پس از بازگشت تا انفجار آتشفشانی مثل آنتونیو کنته، هواداران یووه با این تیم بودند تا در زمان حال، از تک تک ثانیه های حضور در فینال لیگ قهرمانان لذت ببرند.
در آن روزها که دیگر تیم های ایتالیا هنوز در تفکرات دهه نودی خود غرق بودند و قوانین یوفا را به سخره می گرفتند، یوونتوس چراغ خاموش با آندره آ آنیلی حرکت می کرد. جوانی که وظیفه اش این بود که از میراث خانواده حفاظت کند و در برابر غول های با تجربه سری آ، حرفی برای گفتن داشته باشد.
آنیلی راه را درست رفت و یووه دقیقا همان چیزی شد که از پرافتخارترین تیم ایتالیا انتظار می رود. مکس الگری، همان فرشته نجاتی بود که قرار است همه چیز را به ثمر برساند و یوونتوس همان باشگاهی بود که ایتالیا باید داشته باشد.
چیزی که هواداران یووه به خوبی در این سال ها یاد گرفته اند، صبر پیشه کردن است. آنها برای رسیدن به اهداف و آرزوهایشان، همیشه صبر می کنند. زمانی که سایرین با یادآوری ناکامی یووه در یک دوره لیگ قهرمانان، آنها را تیمی معطوف به ایتالیا خطاب می کردند، این یوونتوسی ها بودند که با لبخند، ساکت ماندند تا روزهایی که باید، فرا برسد. وقتی لئوناردو بونوچی پس از قرعه کشی تورنمنت اروپایی و رویارویی با دورتموند صدرنشین، برای اولین بار گفت: "رویا داشتن هزینه ای ندارد"، فقط کسانی او را باور کردند که می دانستند تیم راه راه پوش شهر تورین، همیشه برای آرزوهایش می جنگد.
حال، فصل به پایان رسیده است. شاگردان مکس الگری فاصله ای کهکشانی با سایر تیم های ایتالیا در لیگ دارند. آنها پس از 20 سال، فاتح جام حذفی شده اند و در لیگ قهرمانان، سزاوارانه به فینالی رسیدند که اگر آن تقدیر معروف مارچلو لیپی به سراغشان می آمد، شاید فاتح سه گانه هم می شدند.
حالا یوونتوس، آن ایتالیایی ای شده که شما باید از رویارویی با آن اجتناب کنید. حالا یوونتوس، آن قابل احترامی شده که در شمال ایتالیا می درخشد. حالا یوونتوس، آن تیمی است که راه را برای سری آ هموار می کند. حالا یوونتوس، آن استیو مک کویینی است که در فیلم "پاپیون" فریاد می زند:
"لعنتی ها! من هنوز زنده ام!"