طرفداری— اورای فرانسوی پس از جام جهانی 2010 گفت: «پاتریس اورا بودن، آسان نیست.» او همچنین در ماه سپتامبر 2012 به همه یادآور شد که «پاتریس اورا همیشه برای جایگاهاش جنگیده است.»
اگر فکر میکردید که تصویر، موقعیت و محبوبیت تیری آنری در فرانسه در آشوب است، صبر کنید تا در مورد اورا بشنوید. شنبه شب در برلین، این مدافع چپ یوونتوس برای پنجمین بار در فینال لیگ قهرمانان بازی خواهد کرد. او در سال 2004 برای موناکو و در سالهای 2008، 2009 و 2011 برای منچستر یونایتد در فینال به میدان رفته اما تنها یک بار در سال 2008 موفق به فتح این جام شده اما این دستآورد او بینظیر است. ولی فرانسه آن را جشن نخواهد گرفت، حتی اگر یووه و اورا، بارسلونا را شکست دهند.
فرانسویها با اورا مشکلاتی دارند. اول از همه، بحث رفتار اوست. برای انگلیسیها و ایتالیاییها، که او را به فرزندخواندگی گرفتهاند، وی تکبری شیک و تودلبرو دارد. اما فرانسویها اغلب او را مغرور میدانند. این همان سندروم آنری است. اورا همچنین تاوان این حقیقت را میدهد که قسمت اعظم دوران فوتبالاش را در خارج گذرانده است. او تنها دو سال در نیس و چهار سال در موناکو بازی کرد و سپس خاک فرانسه را ترک نمود.
او در 64 باری که پیراهن تیم ملی را به تن کرده، هرگز به خوبی بازیهای باشگاهیاش نبوده است. اورا تا آمدن دیدیه دشام در 2012 صبر کرد تا جایگاهاش به عنوان بازیکن ثابت، تثبیت شود. پیش از آن، وی هرگز قانعکننده نبود.
اما بزرگترین مشکل برای اورا در ماه ژوئن 2010 در جریان جام جهانی افریقای جنوبی رخ داد. اورا کاپیتان فرانسه و کسی بود که اعتصاب بازیکنان را هدایت کرد؛ اعتصابی که منجر به پنج جلسه محرومیت شد. او کاپیتان تنها تیم فرانسه تاریخ است که از تمرین کردن سر باز زد. او همچنین مردی است که وقتی مربی آمادگی جسمانی در مورد اعتصاب گلایه کرد، با او درگیر شد و سپس به او یادآور شد که «پاتریس اورا» چقدر درآمد دارد. این مسائل بازخورد خوبی در فرانسه نداشتند.
اورا عاشق کاپیتانی کشورش بود، تمامی فشارها را تحمل میکرد، از بازیکنان حفاظت میکرد و لباس تیم را با غرور به تن میکرد. او با جان و دل بازی میکرد اما جوگیر شد. زیادهروی کرد.
پس به اینجا رسیدیم، پارادوکس فرانسوی. اورا یک مدافع چپ بسیار خوب است. عناوین قهرمانی و کارنامهاش در لیگ قهرمانان خود گویای همه چیز هستند. او شوخطبع، خوبمشرب و رهبری در هر رختکنی که تا به حال در آن حاضر بوده است. جاهطلب، موفق، عملگرا — این پاتریس اوراست.
اما او هنوز منفور است. اغلب هواداران فرانسوی هرگز نمیخواستند وی بار دیگر برای کشورشان بازی کند.
اما او بازگشت؛ زیرا اورا یک جنگجوست. وقتی مجموعاً 22 خواهر و برادر داشته باشید، باید کاری کنید که صدایتان شنیده شود. وقتی در 17 سالگی در سری C ایتالیا هدف توهینهای نژادپرستی قرار میگیرید، باید ذهنی قدرتمند داشته باشید. وقتی در 25 سالگی به منچستر یونایتد میپیوندید و شش ماه اول حضورتان مملو از عملکردهای ضعیف هستند، باید شجاع باشید تا بتوانید بجنگید و خودتان را به عضوی حیاتی تبدیل کنید. وقتی مانند سال 2010 او، مرتکب چنان اشتباه فجیعی میشوید — و او در آن مسئله تنها نبود — ادامه دادن و یک بار دیگر تبدیل شدن به مدافع چپ اصلی، نیازمند قدرت میشود.
اورا همیشه از مصیبتها به عنوان محرک استفاده کرده است. همانگونه که میگوید: «متنفران از تو، همیشه تنفر خواهند ورزید.»