آیا قدرت های پشت پرده ای وجود دارند که عروسک گردان خیمه شب بازی دنیا هستند؟ آیا فراماسون ها تمام امور دنیا را کنترل میکنند؟ آیا دلیل زلزله های ایران پروژه هارپ در آلاسکا بوده و توفان های امریکا ریشه در پروژه های مشابه هارپ در روسیه دارد؟ آیا موجوداتی غیرزمینی و غیرانسانی در امور دنیای ما دخالت دارند؟ آیا قدرتهای بزرگ و مافیای پزشکی مانع رشد و روشهای درمانی دیگر میشوند؟
شک، بررسی و تحقیق علمی درباره هر موضوعی برای یافتن پاسخ بهترین روش برای دانستن است، اما باور بدون تحقیق و یا برپایه مستندات مخدوش، ضعیف و بیارزش شما را به توهم توطئه دچار میکند.
==تعریف:
تئوری توطئه یعنی باور کردنِ این ذهنیت که دنیای ما را قدرتهایی از خارج کنترل و هدایت میکنند؛ قدرتهایی خارجی که گویی قادرِ مطلق و کاملاً مسلط و واقف به همه امور و جریانات هستند و بازیگران سیاستِ داخلی نیز بسانِ عروسکهای خیمهشببازی و دستآموز به فرمان آنها عمل میکنند. آنچه روی میدهد نه از روی تصادف و نه بر حسب ابتکار یا اراده مستقل افراد که گویی از قبل پیشبینی و طراحی شده است و سرنخهای آن به دست قدرتهای خارجی است. توسل به تئوری توطئه، به معنایِ نداشتن اعتقاد یا باور نکردنِ شکل ظاهری رویدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هم هست یعنی تحولات و وقایعِ سیاسی تنها صورتی ظاهری دارند که دیده میشود اما علل و ریشههای حقیقی و واقعی در به وجود آمدنِ آنها را نباید در مسائل ظاهری جست، بلکه باید برای یافتنِ علتهای واقعی که همان دستهای پشت پردهاند، کوشید.
اشکالِ افراطی اعتقاد به توطئهگری بیگانگان در تحولات دنیا میتواند به نوعی بیماری روانی فردی یا جمعی بدل شود. بیماری فردی سوءظن داشتن به همه چیز و همه کس را «پارانویا» و بیماری جمعی را توطئهباوری یا توهم توطئه مینامند. متوهمانِ توطئه تمام وقایع عمده و سیر حوادث و مشی وقایع تاریخی را به بیگانگانِ قدرتمند و سازمانهای مخوف اطلاعاتی و امنیتیشان نسبت میدهند و همه شورشها، جنگها، فروپاشی دولتها، ترورهای سیاسی، انقلابها، روی کار آمدن قدرتها، و حتی کمبودِ محصولات کشاورزی، سقوطِ ارزش پولها، قحطیها، بیماری ها و گاه زلزلهها و بلایای طبیعی را نیز به اشاره نیروی خارجی و از قبل برنامهریزی شده میدانند. به تعبیر پروفسور یرواند آبراهامیان، «این تصویر عاری از هرگونه ابتکاری است. عروسکگردانان نه تنها حاکمِ غالب بلکه عقلِ کل و صاحب قدرت مطلق نیز هستند… توطئه همانند پانتومیمِ کودکان، سرگرمکننده است، هیچ ابهامی ندارد و شخصیتها را به صورت مطلق، خوب یا شیطانی به تصویر میکشد.»
==روش های نظریه پردازان توطئه:
تئوری سازان توطئه با روش های معینی کار میکنند که غالباً با ادعای آنان مبنی بر حقیقتیابی هم خوانی ندارد. آنان از منابع گزینش شده ای استفاده میکنند که یکسره آنان را تایید کند و دیگر منابع مخالف را کنار نهاده و به آنها برچسب وابستگی به نیروهای پشت پرده میزنند، به منابع غیرعلمی از جمله رمان یا فیلم هایی استناد میکنند که ابداً ارزش علمی و تاریخی ندارد، اما آنها معتقدند که نویسنده یا فیلم ساز در لفافه قصد گفتن چیزی را داشته که در دنیای واقعی امکانش وجود ندارد. برخی نیز به نیروهای ماوراءالطبیعه متوسل می شوند و هر اتفاق ناگوار را ناشی از نفوذ و چیرگی ارواح خبیثه و اجنه می دانند. باورمندان به این روش چنان در نقش خود فرو میروند که کوچکترین حرکت بیرونی را توطئه می پندارند و همه جا نشانه های شیاطین، دشمن، ماسون و فراماسون و اربابان پشت پرده را می بینند. مثلاً متوهمان حاکمیت را از گرفتن یک دزد معمولی یا مجازات یک قاتل فراری عاجز میدانند، اما همان افراد معتقدند سیستم حاکم تمام شواهد و مدارک در موضوعی خاص را در تمام دنیا نابود کردهاست.
==کاربردهای تئوری توطئه:
• مهم ترین کاربرد آن “بلاگردانی” ست. با این روش می توان همه کاسه کوزه ها را بر سر موجود/گروه/افرادی شکست و به راحتی به این نتیجه رسید که شکست و عدم موفقیت نه به دلیل اشتباه و سهل انگاری، بلکه با توطئه و دسیسه دشمن بوده است.
• کاربرد دیگر چیرگی بر شوک های بزرگ اجتماعی ست. در مواردی که توضیح آشکار، طبیعی و قابل فهمی دارند معمولاً روش های راز آلود و مخوف معرفی میشود. مثلاً کمتر کسی میپذیرد که سونامی ژاپن یک اتفاق معمولی و زلزله در بم یک حادثه طبیعی زمین شناسی ست. بلکه همه جا دست های پنهان دشمنان ملت و فراماسونری را می بینند.
• همچنین کاربری در کشف ناشناخته ها و حل معماهای ذهن به شکلی غیرعلمی از تئوری توطئه بر می آید، موجودات ناشناخته، ماوراءالطبیعه، غیرارگانیک ها، اجنه، موجودات فضایی همه در مجموعه ای قرار میگیرند که هر پدیده غیرقابل فهم برای ذهن عامیانه را میتوان به آنها نسبت داد. وقتی نتوان دلیل علمی “صاعقه” را برای یک عامی توصیف کرد میتوان به راحتی آن را “سلاح خدایان” نامید.
== تئوری توطئه در ایران:
در تاریخ معصر ایران که سال های متمادی تحت استعمار روس و انگلیس بوده، تجربه سالهای اخیر، و بمباران اطلاعاتی بر مبنای روش “دشمن/ استکبار” این باور را در مردم ایجاد کرده که تاثیری در سرنوشت خود ندارند و همه چیز در جای دیگری تعیین میشود. ناصر ایرانی در کتابش با عنوان “ایران در جغرافیای آینده” می نویسد: “ﻣﺪاﺧﻠﻪﺟﻮﯾﯽﻫﺎ و ﺗﻮﻃﺌﻪﮔﺮیﻫـﺎی ﻗـﺪرتﻫـﺎی ﺑـﺰرگ در اﯾـﺮان ﭼﻨـﺪان رواج داﺷته ﮐﻪ اﯾﻦ اﻋﺘﻘﺎد در ذﻫﻦ اﯾﺮاﻧﯿﺎن رﯾﺸﻪ دواﻧـﺪه ﮐـﻪ در ﻫـﺮ دﮔﺮﮔـﻮﻧﯽ ﺳﯿﺎﺳـﯽ اﻧﮕﺸﺖ ﻗﺪرتﻫﺎی ﺑﺰرگ در ﮐﺎر اﺳﺖ و “ﻧﻈﺮﯾﻪﺗﻮﻃﺌﻪ” ﻋﻤﺪهﺗﺮﯾﻦ ﻣﺒﻨﺎی ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺎ از روﯾﺪادﻫﺎی ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﯾﺮان و ﺟﻬﺎن شده است. ﻣﯽﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻫﺮ اﯾﺮاﻧﯽ حداقل اﻧﺪﮐﯽ داﺋﯽ ﺟﺎن ﻧﺎﭘﻠﺌﻮن اﺳﺖ!”
دکتر آبراهامیان مورخ و استاد دانشگاه معتقد است: “تئوری توطئه محصول تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر ایران است. این تجربه تاریخی که قدرتهای بزرگ در ایران نفوذ زیادی داشتند و کنترل خیلی چیزها را از پشت صحنه و گاهی هم حتی به صورت علنی در دست داشتند این تأثیر را به جای گذاشته که امروز چنین تصور بشود رویدادهای مهم هم توسط آن دستهای پنهان کنترل میشوند.”
امروزه با فراگیر شدن اینترنت بسط نظریات مبنتی بر تئوری توطئه بسیار سریع تر و وسیع تر شده و حضور و حمایت از نظریه پردازانی بدون ریشه علمی و تحقیقاتی باعث شده تا عرصه تفکر کشور جولانگاه روازاده ها، طاهریها و رائفیپورها شود. این روزها تقریباً هیچ چیز تعریف و علت علمی و منطقی نداشته و همه مردم کارشناسانی شده اند که هر پدیده ای را به قدرت لایزال دشمنان/شیاطین مربوط می دانند. گرچه نمی توان تلاش قدرت های سیاسی و مالی را در تغییر شرایط به نفع خودشان انکار کرد اما تصمیمات منطقی و علمی، وقایع طبیعی و جاری و خرد جمعی ست که منجر به تغییرات می گردد. آنچه مسلم است برای امور بسیاری جواب علمی و منطقی وجود دارد که شاید ما آن را ندانیم، اما راه حل آن تحقیق و پژوهش است نه نسبت دادن آن را قدرتهای ناشناخته و ماوراءالطبیعه