طرفداری— اندکی بیش از یک سال پیش، رادامل فالکائو به اتاقی در شهر مادرید وارد شد تا با دستهای از بچههای مدرسهای، که برای ملاقات با قهرمانشان از کلمبیا به آنجا آورده شده بودند، ملاقات کند. یکی از آنها پسری 12 ساله بود، که در خانهاش در «بوگوتا» موزهای اختصاصی برای فالکائو ساخته بود. وی آنقدر از دیدن اسطورهاش احساساتی شد که به زانو افتاد و گریه کرد. فالکائو او را بلند کرد، در کنارش نشست، دست بر سرش کشید و در حین صحبت با او، دستاش را در دست گرفت.
آن پسر صمیمانه تأکید کرد: «پای تو بهتر خواهد شد. خداوند آن را قویتر خواهد ساخت. من این را تنها به این خاطر نمیگویم که بتوانی در جام جهانی بازی کنی، بلکه این را برای تو میگویم.» فالکائو پس از شنیدن این سخنان به گریه افتاد. آن پسر هر دو زانوی فالکائو را لمس کرد و سپس گفت: «دارم به تو میگویم، این پا و این پا قوی خواهند بود.»
در آن برهه، فالکائو در اواسط دوران نقاهت خود پس از مصدومیت رباط صلیبی داخلی، که در زمان بازی برای موناکو به آن دچار شده بود، قرار داشت. امیدهایی وجود داشت که روند بهبودی او تسریع شود تا بتواند در جام جهانی در برزیل به میدان برود. آینده فوتبالی او همچنان مملو از احتمالات بود.
اما از آن برهه تا الآن، دوران بازیگری فالکائو ضربه قابل توجهی خورده است. هیچ راهی وجود نداشت تا دکترها بتوانند خبر ناتوانی او از بازی کردن در یک جام جهانی در خاک امریکای لاتین را با لطافت و نرمی به او بدهند. از زمان بازیابی سلامت جسمانی، فصلی نهچنداندلگرمکننده در اولدترافورد باعث شده تا آن فالکائویی که میشناختیم و آن احساسی که از او داشتیم، تباه شود. «اِل تایگر»، لقبی که به خاطر توانایی گلزنیاش به او داده شده، در مقام مقایسه، ترسان به نظر آمده است.
کاملاً روانآزار است که یک بازیکن بزرگ با شهرتی بسیار بالا مجبور شود تا جایگاهاش و تواناییهایاش را بازبینی کند. دیگو سیمئونه، سرمربی اتلتیکو مادرید، باشگاهی که فالکائو در آن به بازیکنی 50 میلیون پوندی تبدیل شد، اخیراً اظهار داشت که چگونه به نظر میرسد فالکائو جادوی خود را از دست داده است. وی گفت: «رادامل نیاز دارد تا به جایی برود که به او احساس زنده بودن بدهد.»
پیش از این دوره آرامش در دوران بازیگریاش، رکوردها و دستآوردهایاش، خارج از کُره درخشندگی مجنونانهای که مسکون لیونل مسی و کریستیانو رونالدوست، به او جایگاهی اختری در میان مهاجمین برتر فوتبال اروپایی داده بود. وی وقتی که اولین بار در سال 2009 به اروپا رفت، در حد خودش یکی از نیروهای طبیعت محسوب میشد: 72 گل در 87 بازی برای پورتو و 70 گل در 91 بازی برای اتلتیکو.
او در اغلب مواقع این فصل در انگلستان مانند ابرقهرمانی که قدرتهایاش از او سلب شدهاند، تقلا کرده است. آه، چه ساده است تمسخر این مسئله که تعداد گلهای زده او برای منچستر یونایتد در این فصل با کریس اسمالینگ برابر هستند. بسیاری این کار را کردهاند. اما شاید فالکائو باید موضوع همدردی باشد تا استهزاء.
تجربه تقلا برای بازی کردن در سطح همیشگی خود پس از مصدومیت میتواند برای هر ورزشکاری از نظر روانی چالشبرانگیز باشد. این نظر را از ما دریغ کنید که حقوقی 265 هزار پوندی در هفته او را از مواجهه با تقلای درونی معاف میکند. سرمربی تیم ملی کلمبیا، خوزه پکرمن، میگوید: «درک میکنم که او چگونه دارد رنج میکشد.»
فالکائو زبان نرمی دارد، یک مسیحی بازمتولدشده است که در کلمبیا به خاطر کمکهایاش به دیگران، محبوب است. وی ضمن اینکه حقوق خیرهکنندهای که دریافت میکند را رد نخواهد کرد، اما یک خودخواه بیشرم نیز نیست که وسواس پول داشته باشد. این روزها فرم، نه پول، نیروی محرک است.
وقتی که در آخرین بازی در اولدترافورد در برابر آرسنال، شماره فالکائو توسط داور چهارم به نشانه تعویض نشان داده شد، وی پس از یک نمایش کممایه دیگر به سوی نیمکت ذخیرهها رفت و دستاش را با حالتی تقریباً عذرخواهانه برای تماشاگران تکان داد. واقعاً چهره او اندکی مغموم بود. ماجراجویی او در منچستر خیلی عجیب بوده است. همه انتظار چیزی کاملاً متفاوت نسبت به این داشتند.
وین رونی در ماه سپتامبر سال پیش، وقتی که قرارداد بسته شد، گفت: «این خریدی شگفتانگیز است. واقعاً نشاندهنده عزم منچستر یونایتد است، هیجانانگیز است.» لوئیس فن خال حتی در لحظهای که در حال دست دادن با این بازیکن کلمبیایی بود، خوشبینانه از تبدیل قرارداد قرضی او به قراردادی دائمی سخن گفت: «به کارنامه او نگاه کنید، غیر قابل باور است.»
نه در حال حاضر، اینطور نیست. فالکائو اکنون 29 ساله است و هر خریدار بالقوهای باید میان دورنمای بازیابی استعداد پیش از مصدومیتاش و احتمال غیر قابل بازیابی بودن سرعت ایدهآل، حرکات و تأثیر او، تعادل ایجاد کند. عنصر قمار در مورد او شدیداً قوی شده است.
در کلمبیا به این فکر میکنند که شاید با او به درستی رفتار نشده است. آنها میگویند که او به اندازه کافی به طور مستمر بازی نکرده تا آمادگی و هوشیاریاش را کاملاً به دست آورد. پکرمن گفت: «او به خاطر کارش لایق شرایطی بهتر و داشتن فرصتی برای نشان دادن کیفیتاش است.»
ستوننویس مطبوعات و سرمربی سابق، لوئیس فرناندو مونتویا، معتقد است که همه چیز در این فصل کما بیش دست در دست هم داده تا شرایط علیه فالکائو شوند: «او با فرهنگ فوتبالی متفاوتی، رویکردی عمودیتر، که در سردی دستورات سرمربیاش خلاصه میشود، و همچنین لیگی طاقتفرساتر ملاقات کرده است. اینها در میان سایر عوامل باعث شدهاند تا واکنش متفاوتی به چالش نشان دهد. شاید منجر به یک سری موانع ذهنی و از دست دادن اعتماد به نفساش شدهاند که بر روی فوتبالاش تأثیر گذاشته است.»
البته نگرانی آنقدرها هم عمیق نیست، چرا که اعتماد به قهرمانی داخلی هنوز هم قوی است. فالکائو کاپیتان کلمبیاست و در این تابستان میتواند در کوپا امریکا در تلاش برای پشت سر گذاشتن سرخوردگی یک سال و نیم گذشته، بر روی حمایت مطلق کشورش تکیه کند. فالکائو یک سال پس از دوری از جام جهانی، بالأخره در حالی به تورنمنتی در امریکای جنوبی میرود که از ته دل میخواهد دوباره احساس قوی بودن بکند.