مطلب ارسالی کاربران
يووه:از فرش تا عرش
بیانکونری چطور موفق شد در مقطعی کوتاه از تیمی در سریِ بی به قدرتِ مطلقِ سریِ آ و حالا فینالیستِ اروپا تبدیل شود؟ والنتینا فاس، مجری و کارشناسِ فوتبالِ ایتالیا اعتقاد دارد مهمترین عامل برنامهریزیِ بلندمدت و پایهگذاریِ سیستمی بود که حتی از دست دادنِ پرسونل هم به آن ضربه نمیزد. اما داستان از کجا شروع شد؟
داستان کالچوپولی در 2006 که به شکلی کنایهآمیز و دراماتیک گره خورد به قهرمانیِ ایتالیا در جامِ جهانی یک قربانیِ بزرگ داشت: یوونتوس. بحثِ جرایمی که فدراسیونِ فوتبالِ ایتالیا برایِ تیمهایِ مختلفی که درگیری این داستان بودند و منطق و درستیاش همچنان در محافلِ فوتبالیِ ایتالیا برپاست. آنچه مهمه این است که چنین ضربهای میتوانست تبعاتِ بسیار وحشتناک و بلندمدتی برایِ یکی از پرافتخارترین باشگاههایِ اروپا داشته باشد. یوونتوس به سریِ بی تبعید شد و دو قهرمانیِ آخرِ اسکودتوش هم پس گرفته شد.
فصلِ بعد با اینکه یوونتوس سریِ بی را با 9 امتیازِ منفی شروع کرد، موفق شد با قدرت به سریِ آ بازگردد. یووه که دیگر بدونِ ستارههایی مثلِ زلاتان، تورام و کاناوارو بود، با اتکا به جوانانی مثلِ جوینکو و مارکیزیو و به رهبریِ کلودیو رانیری موفق شد در اولین فصلِ بازگشتش به سریِ آ، مقام سوم و سهمیهیِ چمپیونز لیگ را کسب کند. اما سه سالِ بعد با تغییراتِ زیاد و ناکامیهایِ فراوانی همراه بود. چیرو فرارا و آلبرتو زاکرونی هیچکدام موفق نشدند یووه را به اوج بازگرداند. تا اینکه سالِ 2010 از راه رسید.
آندرهآ آنیلی در این سال جایِ ژان کلود بلان را به عنونِ مدیرِ باشگاه گرفت و لوئیجی دل نری را به عنوانِ مربی و بپه ماروتا را به عنوانِ مدیرِ ورزشی انتخاب کرد. اما دل نری هم موفقیتی در یووه نداشت و سالِ 2011 آنیلی بالاخره مردِ مناسبش را پیدا کرد: آنتونیو کونته. همین سال بود که یوونتوس از دله آلپی به ورزشگاهِ اختصاصیِ خودش منتقل شد، اتفاقی که به نظرِ والنتینا فاس عاملی کلیدی در اوج گرفتنِ آنها داشت: «این کار برتریِ مالیِ عظیمی نسبت به تیمهایِ دیگر ایتالیا برایشان پدید آورد. ایدهیِ این کار از انگلیسیها بود. نمایندگان یووه وقتی به امیریتس رفتند و قیمتِ نوشیدنیها را دیدند مطمئن شدند که باید استادیومِ اختصاصیِ خودشان را داشته باشند. مسئله فقط فروشِ بلیط نیست. درآمدهایِ جانبی است که اهمیت دارد.»
از این سال به بعد بود که همه چیز با هم جفت و جور شد و یوونتوس به رهبریِ کونتهیِ محبوب و با خریدهایِ عالیِ ماروتا از جمله پیرلو و تبس و پوگبا (همه با کمترین قیمتی که برایشان متصور میشد) دوباره قدرتِ اولِ فوتبالِ ایتالیا لقب گرفت. یووه با کونته فصلِ 2011-2012 را بدون شکست قهرمانِ سریِ آ شد، افتخاریِ که دوبارِ دیگر تکرار شد. یوونتوسِ کونته اینقدر قدرتمند بود که حتی بهترین رمِ تاریخ (به لحاظِ آماری) به رهبریِ رودی گارسیا هم موفق نشد مقابلش ایستادگی کند.
اما وقتی سالِ 2014 در آستانهیِ آغازِ فصلِ جدید آنتونیو کونته از یوونتوس جدا شد، خیلیها فکر میکردند این مقطعِ باشکوه رو به پایان است. مکس آلگری جایِ کونته را گرفت و با اینکه در ابتدا جوِ چندان مطمئنی دور و برش نبود، با اتکا به چهارچوبِ اصلیِ تیم کونته و تغییراتی کوچک در خطِ میانی و حمله، در سریِ آ پیش رفت و یووه را برایِ چهارمین سالِ پیاپی قهرمان کرد.اما شاهکارِ آلگری در چمپیونز لیگ بود. بیانکونری در حالیکه واقعا هیچکس رویش برایِ رسیدن به چهار تیم نهایی هم حساب نمیکرد، با غلبه بر دورتموند، موناکو و رئالِ مادرید به فینالِ برلین رسید.
حالا یووه باید مقابلِ بارسلونایی بازی کند که در سالِ 2015 هیچ تیمی حریفش نشده است. یووه با رسیدن به این فینال در آستانهیِ کسبِ سهگانه قرار گرفته، افتخاری که فقط یک تیمِ ایتالیایی (اینترِ مورینیو) تا حالا کسب کرده است. اینکه یووه به این پایانِ رویایی برسد یا نه شاید به اندازهیِ راهی که طی کردهاند تا به اینجا برسند اهمیت نداشته باشد؛ راهی که به معنایِ واقعی پروازی از فرش به عرش بود.