مطلب ارسالی کاربران
تـاجگذاری دوباره کروش!
بار دیگر قدرت «محبوبیت» و «عملکرد» کارلوس کروش در فوتبال ایران خودنمایی کرد. او به اندازه خولیو ولاسکو در والیبال ایران موفق نبود. نتوانست با ایران به قهرمانی در جام ملتها برسد اما میزان محبوبیتش فوقالعاده زیاد است.
مردم و طرفداران كروش حاضرند به خاطر او دست به هر كاري بزنند. به صفحه شخصي رئيسجمهور بروند و از او بخواهند وارد گود شود. اين ميزان محبوبيت يك مربي ملي در تاريخ فوتبال ايران بيسابقه است. حتي افشين قطبي هم اين ميزان محبوبيت را نداشت. او كه توانسته بود با آن ادبيات خاصش، در دل مردم جا باز كند، بعدها به خاطر عملكردي كه در تيم ملي داشت، با افت شديد محبوبيت مواجه شد اما عملكرد كروش در نقطه مقابل قطبي و هر مربي ديگري بود. برانكو هم هيچگاه نتوانست به اندازه او براي خود محبوبيت داشته باشد. با اينكه او سال 2002 تيم اميد را قهرمان بازيهاي آسيايي كرد، در جام ملتهاي 2004 ايراني دلنشين به ميدان فرستاد و در سال 2006 تيم ملي را به جام جهاني برد، به اندازه كروش محبوب نبود. قدرت كروش اين است كه با نداشتن نيمي از اين امتيازها، محبوبيت فوقالعادهاي به دست آورده است.
بحث درباره چرايي محبوبيت او زياد است اما خيليها بالا بردن ارزش پيراهن ملي، ايجاد نظم، رفتار مطبوعاتي مناسب، ايستادن مقابل مسئولاني كه تا الان تصميمگيرنده بودند، برخورد يكسان با همه خاطيان، ايجاد تيمي منسجم، آوردن ستارههايي چون دژاگه و قوچاننژاد، ساختن تيمي قدرتمند و ... را عوامل محبوبيتش ميدانند. كروش در فوتبال ايران حالا تبديل به يك قطب شده است، قطبي كه حذفش به اين سادگي نخواهد بود؛ درست مثل علي كفاشيان. اين دو اشتراكاتي دارند و مهمترين وجه مشتركشان، همين موضوع است؛ با اين تفاوت كه كروش با محبوبيت و سياستي كه دارد، به امپراتورياش ادامه ميدهد و كفاشيان در جامعه رئيس محبوبي نيست. مردم در كامنتهاي مختلف براي رفتن او لحظهشماري ميكنند اما كفاشيان اين قدر به پختگي رسيده كه اجازه ندهد كسي تا پيش از پايان دورهاش، صندلي را از زيرش بكشد. كروش بعد از اتفاقات اخير بار ديگر قدرتش را ثابت كرد و حالا ميتوان گفت تاجگذاري دوبارهاي در فوتبال ايران داشته است.
او اين قدر باهوش است كه چنين اتفاقات و تهديدهايي را تبديل به يك فرصت كند. درست در لحظاتي كه همه فكر ميكنند ميخواهد برود، ميايستد، حرف ميزند و امتياز ميگيرد. او شرايطي را به وجود آورده كه عوام تصور ميكنند با جدايياش، فوتبال ايران با سر به زمين ميخورد. تيم كروش منسجم است و بازيكنانش اين مربي را ميخواهند. خيليها اعتقاد دارند با جدايي كروش، فوتبال ايران افول ميكند و براي مسئولان به ويژه مسئولان ردهبالاي دولتي كه تأثير فوتبال را به خوبي ميدانند، چه چيزي بهتر از موفقيت فوتبال؟ اتفاق شيرين صعود به جام جهاني تنها مدت كوتاهي پس از حضور حسن روحاني بر مسند دولت، به اندازه كافي براي او و دولتش پوئن مثبت آورد. اينكه به ناگهان موجي از شادي تمام جامعه را دربرگرفت و فضاي «اميدواري و باز شدن قفلها» به وجود آمد. كروش معتقد است وقتي با فوتبال چنين امتيازي ميدهد، بايد از آن سو به اندازه كافي امتياز بگيرد؛ امتياز نه براي خودش بلكه براي تيمش.
كروش بعد از اتفاقات اخير امتيازهاي لازم را گرفت؛ اينكه فدراسيون براي او و تيمش امكانات را مهيا كند. اينكه در فدراسيون نبايد هر مسئولي مصاحبه كند و جو تيم را بههم بريزد. بعد از جلسه روز شنبه با كفاشيان و حسنيخو بود كه كروش اعلام كرد اردوي ايران در تركيه و تاشكند قطعي است. كيست كه نداند تا پيش از اين جلسه، هنوز هيچ چيز قطعي نبود اما در جلسه، كفاشيان قول صد درصد داد كه اردو را برگزار كنند.