طرفداری- هر جام جهانی برای شما خاطراتی فراموش نشدنی به جا می گذارد، خاطراتی که تا آخر عمر، با شما زندگی می کنند. می تواند یک گل زیبا باشد، می تواند ظهور یک استعداد باشد، می تواند اتفاقاتی دراماتیک یا تصاویری کلاسیک باشد و حتی می تواند سر و صدای گزارشگر بازی باشد! این ها لحظات عاشقانه ای هستند که در این سال ها شما تجربه کرده اید. برای نسل های جوان، این صحنه ها می تواند الهام بخش آنها در آینده فوتبال باشد. لحظاتی که بارها در پارک محل، خیابان یا چمن زمین، بازی و تکرار می شوند. اگر ساخته شدن ورزشگاه ها و زیربناهای حمل و نقل را کنار بگذاریم، شما نمی توانید بر روی این میراث جام جهانی، قیمت بگذارید.
جام جهانی 1994آمریکا، چنین لحظاتی را، زیاد به وجود آورد. از مرگ ناراحت کننده آندرس اسکوبار تا خوشحالی پس از گل دیگو آرماندو مارادونا و آن رگ های باد کرده، که در نهایت به از عرش به فرش رسیدن احتمالا بهترین بازیکن تاریخ فوتبال منجر شد. نظرتان در مورد عصبی شدن جک چارلتون و جان الدریج در کنار زمین در اوج گرمای شهر اورلاندو چیست؟ ضربه آرنج لئوناردو به تاب راموس را به یاد دارید؟ و چه می توان در مورد دم اسبی آسمانی گفت؟ روبرتو باجو تقریبا یک تنه ایتالیا را به فینال جام جهانی برد، همان طور که مارادونا این کار را هشت سال قبل در مکزیک انجام داد.
با بزرگ شدن در دهه هشتاد و نود میلادی، درست در زمانی که پوشش تلویزیونی فوتبال خیلی شبیه امروز نبود، برگزاری جام جهانی مانند این بود که کریسمس زودتر به وقوع پیوسته است! چهار سال صبر کردن برای گسترش اطلاعات فوتبالی، برای تجربه کردن فوتبالی غیر از انگلیس و غرق شدن در هنر خلاقانه استادان بازی در جهان، حقیقتا اتفاقی هیجان انگیز بود.
یکی از خاطرات فراموش نشدنی من از جام جهانی 94، ظهور گئورگه هاجی (حداقل در دنیای من!) و آن تیم رومانی بود که واقعا تیمی در کلاس جهانی بودند. گل کلاسیک هاجی به کلمبیا در استادیوم روز باول در شهر پاسادینا در مرحله گروهی را دقیقا این گونه به یاد دارم: لحظه ای که نبوغ نام یک بازیکن، تورنمنت آمریکا در سال 94 را روشن کرد!
"مارادونای بالکان" یا "پادشاه رومانی"، از معدود بازیکنان نسل خود بود که می توانست با هوشش، شما را میخکوب کند. اگر شما ویدئوهای قدیمی هاجی را ببینید، متوجه می شوید که قیاس با مارادونا، خیلی هم چیز پرتی نیست. در حقیقت، هاجی از نظر نحوه بازی و قابلیت های تکنیکی، شباهت عجیبی به این ستاره آرژانتینی دارد. هاجی احتمالا در کنار دیگر ستاره جام، هریستو استویچکوف، بهترین پای چپ جهان را داشتند، اما چیزی که هاجی را جدا می کرد، پای راست ضعیف ترش بود که به نظر من، از بازیکنان راست پای عادی، بهتر بود! قابلیت او در سر توپ زدن و چرخاندن توپ در هر دو طرف، مدافعان چپ را گیج می کرد و اغلب منجر به زمین انداختنشان می شد! در قابلیت درست کردن فضا برای خود و دیگر هم تیمی ها، فوق العاده بود اما هاجی همچنین می توانست از فواصل دور، دروازه حریف را باز کند. یک شماره 10 واقعی!
زمانی که گئورگی هاجی تند و سریع، نقطه اتکای تیم ملی رومانی بود، نسل طلایی پیرامون او، رومانی را به یکی از تهاجمی ترین تیم های جهان تبدیل کرده بودند. با بازیکنانی همچون هاجی، پوپسکیو، مونتینیو، دومیترسکیو، بلوددیچی، رادوچیو و مولدوان، تیم ملی رومانی عملا یازده بازیکن برتر تاریخ خود را شامل می شد و از آن تیم تورنمنت 94، همیشه به عنوان بهترین تیم تاریخ فوتبال رومانی، یاد می شود. پس از صدرنشینی در گروه، رومانی در جمع شانزده تیم پایانی، آرژانتین بدون مارادونا را شکست داد و در مرحله بعد، کارش با سوئد به ضربات پنالتی کشید. لحظه ای که گئورگی هاجی را تا امروز تسخیر کرده است. کسی چه می داند اگر ضربات پنالتی به نفع رومانی رقم می خورد، آن تیم تا کجا بالا می آمد. چهار سال بعد رومانی در جام جهانی 98 حذف شد و این تورنمنت، آخرین حضور این تیم در جام جهانی و البته پایان یک دوره بود. آن اسامی طلایی، الهام بخش بسیاری از نسل های جوان شد(حداقل غیر از رومانی!) و آینده فوتبال رومانی در سطح بین المللی، اوقات نه چندان خوبی را سپری کرد.
شانزده سال بعد، فرزند فوتبالی مورد علاقه رومانی، به ریشه هایش بازگشت و پروژه جوان گرایی ای را آغاز کرد که هسته پیشرفت آینده فوتبال داخلی رومانی و تیم ملی را تشکیل داد. در حین تعیین قلمروی این پروژه، هاجی متوجه شد که برنامه جوان گرایی، نه تنها یک نیاز ملزم برای فوتبال است، بلکه باید استراتژی ای تعبیه شود تا بازیکنان جوان بتوانند پس از پایان دوره آکادمی، وارد تیم بزرگسالان شوند. هاجی، رویکرد باشگاه های داخلی رومانی را عجولانه توصیف کرد و گفت که این روند می تواند به رشد و توسعه بازیکنان جوان آسیب بزند. فلسفه هاجی بیشتر به دورانی طولانی مدت تاکید داشت.
این دیدگاه در دو مرحله اجرا شد. یک: "آکادمی فوتبال گئورگی هاجی" که در سال 2009 تاسیس شد و به پیشرفت بازیکنان جوان و آماده سازی آنها برای رسیدن به فوتبال حرفه ای و تیم ملی، کمک می کرد. شاید گفتن این اهداف آسان باشد، اما رسیدن به آنها، کار آسانی نیست. هاجی برای ساختن یک زیر بنای تمرینی در شهر زادگاهش، اویدیو، که نزدیک کونستانتا است، ده میلیون یورو هزینه کرد. با هشت زمین تمرینی و اقامت گاه برای بازیکنان، این مجموعه آماده حمایت از استعدادهای جوان نه فقط منطقه، بلکه کل کشور شد. این آکادمی در حال حاضر چیزی در حدود 280 بازیکن در همه رده های سنی جذب کرده و 66 بازیکن در برنامه مدرسه، اقامت و فوتبال آنها حضور دارند. با سه سال فعالیت، این مجموعه به بهترین آکادمی رشد جوانان کشور تبدیل شده است.
مرحله دوم ایده هاجی، تاسیس باشگاهی بود که بتواند بازیکنان جوان را به سطح بزرگسالان سوق دهد. باشگاهی که نشان دهد صبر می تواند موجب به ثمر رسیدن استعدادهای جوان شود. در سال 2009، باشگاه ویتوریول کونستانتا یا باشگاه فوتبال آینده به همین منظور تاسیس شد. پیش از این، این تیم تحت عنوان سی اس اویدو توسط افرادی محلی اداره می شد و باشگاه هاجی، در فصل 10-2009، جای آنها را در لیگ دسته سوم رومانی گرفت. ویتوریول بلافاصله در این فصل به دسته دوم صعود کرد و دو فصل بعد موفق شد به دسته اول یا لیگ حرفه ای رومانی برسد و حالا در کنار تیم های مشهور این کشور مبارزه کند. همه این ها با همان فلسفه انتقال بازیکنان آکادمی به تیم بزرگسالان، شکل گرفت. تقریبا 70 درصد ترکیب تیم ویتوریول را بازیکنانی تشکیل می دهند که از آکادمی هاجی بیرون آمدند. همین مسئله به خودی خود، خارق العاده است و هر فصل حضور در لیگ دسته اول، ستودنیست اما چشم انداز هاجی، فراتر از بازی های لیگ داخلی است و این آکادمی تاکنون 15 بازیکن برای تیم های مختلف ملی رومانی آماده کرده است.( از تیم ملی جوانان تا بزرگسالان)
بخواهیم کمی ریز شویم، میانگین سنی باشگاه ویتورول، 23 سال است. کریستین گاورا(21) و آدرین پوتانو(20) که در ترکیب اصلی تیم حضور دارند، در سن 17 و 18 سالگی اولین بازی خود را برای باشگاه انجام دادند. کریستین مانیا(17) و فلورین تانسه (19) از ترکیب اصلی، در سال 2014 در بازی های بین المللی به میدان رفتند. تمام بازیکنان فارغ شده از آکادمی که در ویتورول بازی می کنند، تجربه بازی در تیم های نوجوانان، جوانان و امید رومانی را دارند. گابریل لانکو(20)، نمونه دیگری از استعدادهای آکادمی هاجی است. در سال 2011، این بازیکن در سن 17 سالگی، یکی از بازیکنان اصلی تیم بود و موفق شد در 30 بازی، 10 گل به ثمر برساند. این فرم باعث شد که استعدادیاب های سراسر اروپا متوجه وی شوند و در مارچ 2012، این بازیکن برای سپری کردن دوره ای تمرینی، به باشگاه آیاکس آمستردام دعوت شد. لانکو در بازگشت به رومانی، سریعا توسط باشگاه استوا بخارست به ازای مبلغی نامعلوم، قاپیده شد و حق جدایی 21 میلیون پوندی بر روی قرارداد 5 ساله این بازیکن قرار گرفت.
این مدل بر روی کاغد فوق العاده به نظر می رسد و مشخصا به سرعت به موفقیت هایی هم رسیده است، اما آیا در آینده دراز مدت هم می تواند موفق باشد؟
درحال حاضر بازیکنان در سن 19 سالگی از آکادمی خارج می شوند و بدون داشتن تیم زیر 21 سال برای حمایت از این بازیکنان، باشگاه ویتورول تنها می تواند جایگاه های محدودی را برای فارغ التحصیلان، آماده کند. بازیکنان بدون هیچ تجربه ای در رده بزرگسالان، به طور رایگان در بازار نقل و انتقالات حضور پیدا می کنند و تگ قیمتی پایین یا حتی رایگان، به خود می گیرند. برنامه کسب و کار بلندمدت هاجی بر اساس فروش بازیکنان و سرمایه گذاری این مبلغ بر روی آکادمی و تیم دسته اولی بنا شده است. این مسئله باشگاه ویتوریول کوستانزا را در جایگاه عجیبی قرار می دهد. این باشگاه بیشتر شبیه ویترین یک مغازه است و هیچ مربی ای نمی تواند در بلند مدت، تیمی را بر اساس آن بنا کند. نکته کلیدی در این سیستم، کار کردن با هر آن چیز که داری و زنده ماندن است! فشار بر روی کمربند حامل استعداد، شاید مدل هاجی را در آینده با مشکلات معدودی روبرو کند. مخصوصا اگر در سطح جوانان، مبلغی بابت نقل و انتقال بازیکن دریافت نشود.
رومانی شاید هرگز نتواند به سطح تیم دهه نود برسد اما صعود به جام جهانی 2018 روسیه می تواند اولین فرصت را برای اندازه گیری این موفقیت، فراهم کند. اگر بخواهیم واقع گرا باشیم، شاید این مرحله به بار نشستن، تا جام جهانی 2022 یا حتی 2026، طول بکشد. در هر صورت، گئورگی هاجی در آستانه به جا گذاشتن میراث دومش برای فوتبال رومانی است. او در اولین مرحله، چیزهای زیادی به فوتبال این کشور داد و الهام بخش بسیاری از افراد بود. حالا این بار، وضعیت و نتایج باشگاه ویتوریول کوستانتا را دنبال کنید!